آیا نفت هم به سرنوشت سنگ دچار می‌شود؟

نفت فوق‌سنگین، ماسه‌های نفتی و نفت شِیل از انواع نفت‌های غیرمتعارف هستند. نفت شیل، نفتی سبک است که از طریق شکاف هیدرولیک در سنگ مخزن‌های چندلایه و متخلخل و تبدیل مواد آلی موجود در آن به هیدروکربن به دست می‌آید.

انقلابی بزرگ در صنعت شیل رخ داده است. طبق گزارش ماه مارس آژانس بین المللی انرژی، طی ده سال تولید نفت شیل ایالات متحده آمریکا ده برابرشده و اکنون این کشور بالاتر از روسیه و عربستان، بزرگ‌ترین تولید کننده نفت در جهان است. در این گزارش، آژانس پیش بینی‌هایی هم کرده است که طبق آن‌ها آمریکا در سال 2021 دوباره مثل نیمه اول قرن بیستم به صادر کننده خالص نفت بدل خواهد شد و در انتهای سال 2024 روزانه 9 میلیون بشکه نفت به بازار جهانی عرضه خواهد کرد.

در شرایطی که صادرات نفت ایران با تحدیدات و تهدیدات جدی روبروست، گزارش آژانس هم بهانه‌ای شد تا شاهد موجی از تحلیل‌های اقتصادی با چاشنی ژئوپولیتیک در رسانه‌های فارسی زبان باشیم که بعضاً با نوعی هیجان زدگی با موضوع برخورد کرده و بدون در نظر گرفتن همه ابعاد مسئله به نتیجه گیری‌های قطعی می‌رسند.در این مطلب قبل از بررسی برخی از ابعاد غایب درغالب این تحلیل‌ها مثل بُعد بانکی-مالی و نقش وال استریت در انقلاب صنعت شیل، به زبان ساده مفاهیمی چون نرخ بازگشت انرژی توضیح داده خواهد شد تا از طریق آن خواننده به درک بهتری از جایگاه هیدروکربن‌ها در بین انواع شناخته شده انرژی در جهان و همچنین امتیازات نفت متعارف نسبت به رقیب جدیدش شیل برسد.

انسان و انرژی

از تاریخ کشف آتش به این سو، انسان برای ارتقای کارایی عضلانی و بهبود سطح زندگی روز به روز بیشتر به منابع انرژی بیرونی متوسل شده است. ارسطو رابطه بین برده داری و انرژی را شرح داد و اسکار وایلد در کتاب “روح انسان تحت نظام سوسیالیست” اشاره‌ای به “برده داری انرژتیک” کرد، سپس فیزیکدان‌ها، ذیل این اصطلاح، یک مفهوم با فرمول علمی خاص تعریف کردند: میزان انرژی که یک فرد سالم و بالغ می‌تواند به صورت مکانیک و کالوریفیک در عرض یک سال تولید کند.

با تکیه بر این مفاهیم برخی از تاریخ دانان رشد کیفی زندگی بشر را تابع ساده‌تر شدن استخراج منابع انرژی می‌دانند. حتی محققی چون توماس هومر دیکسون از دانشکاه واترلو در کانادا ازافزایش دشواری استخراج این منابع در سال‌های پایانی امپراطوری روم به عنوان دلیلی بر زوال و نهایتاً سقوط این امپراطوری در قرن پنجم میلادی نام می‌برد.

معیار علمی سادگی یا سختی استخراج منابع انرژی چیست؟

همانند تمام فعالیت‌های انسانی، تولید انرژی … انرژی می‌طلبد. به عنوان مثال وقتی یک بشکه نفت از چاهی استخراج می‌شود نمی‌توانیم از تمام آن برای سوخت خودروها استفاده کنیم، چون باید سهمی هم به حفاری، پمپاژ، نفتکش ها، خطوط لوله، پالایشگاه‌ها و بسیاری دیگر از عناصر یک زنجیره بدهیم که نیاز به انرژی دارند. از این رو اقتصاددانان شاخصی تعریف کرده‌اند که در نمودارها به اسم EROI یا نرخ بازگشت انرژی شناخته می‌شود (1).

طبق محاسبات، اوایل قرن بیستم برای تولید صد بشکه نفت به یک بشکه نفت نیاز بود ولی امروز برای همین میزان تولید باید بین پنج تا ده بشکه نفت مصرف کرد. به عبارتی انرژی مصرفی برای تولید نفت در طول یک قرن از یک درصد به پنج تا ده درصد افزایش یافته است.

اگر چه برآورد این نرخ بر اساس یک روند فیزیکی و فرمول ساده ریاضی انجام می‌شود ولی اقتصاددانان به نسبت شعاع تنوعی که در خصوص اجزای فعال این چرخه در نظر می‌گیرند نرخ شاخصی متفاوت اعلام می‌کنند. آیا می‌باید میزان انرژی مصرف شده در تولید فولادی که در عملیات استخراج به کار گرفته شده را محاسبه کرد؟ انرژی به کار رفته در ساخت کارخانه‌ای که آن فولاد را تولید کرده چطور؟ و انرژی مورد استفاده برای تغذیه کارگرانی که کارخانه را ساخته‌اند؟ غالب آمارها این زنجیره را تا ساخت ابزار استخراج تعقیب می‌کنند.

هر چه شاخص EROI یک انرژی پایین‌تر باشد قیمت آن نیز گران‌تر تمام خواهد شد. در سال 2014 گزارشی تحت عنوان “سیاست انرژی” منتشر شد (2) که در آن نرخ بازگشت زغال سنگ 46، نفت و گاز 21، نفت شیل 8، ماسه‌های نفتی 4، بیواتانول (الکل) 5 و بیودیزل 2 اعلام شده است.

درواقع برای استخراج نفت چه متعارف و چه غیرمتعارف می‌باید روزبه‌روز پایین‌تر و به اعماق زمین رفت. حال آنکه طبق گزارش فوق باوجود پیشرفت در فنآوری، نرخ بازگشت انرژی همچنان سیری نزولی طی کرده و موجب افزایش قیمت این منبع انرژی می‌شود.

آیا نفت هم به سرنوشت سنگ دچار می‌شود؟

فهرست مطالب

مطالب رپورتاژ