لجستیک توزیع‌محور (یا شیوه‌ لجستیک مورد استفاده در ارتش­های جهان)

صنعت حمل و نقل آنلاین: فعالیت‏های لجستیکی، در هر سازمان و با هر نوع ماهیتی، معنا و موضوعیت خاص خود را دارد. به­همین دلیل در سازمان‏های غیرنظامی نیز علوم و فنون لجستیکی، کاربرد و توسعه فراوانی پیدا کرده است. هر دو شاخه لجستیک نظامی و غیرنظامی دارای اجزای‏ مشترکی هستند که ازجمله می‌توان به فعالیت‏های مشابه مثل کنترل موجودی، انبارداری، بسته‏بندی، ترابری، توزیع، تأمین، خرید و مانند این­ها اشاره کرد. همچنین هر دو شاخه دارای نگرش‏ سیستمی به لجستیک هستند و تأکید بر اداره امور و وظایف لجستیکی از جهات هماهنگی، برنامه‏ریزی، بهینه‏سازی و نظارت دارند.

در کنار مشترکات فراوان، نباید تفاوت‏ها و تمایزهای موجود بین این دو حوزه را از نظر دور داشت. ازجمله این تفاوت‏ها، رعایت اصل کمترین هزینه در فعالیت‏های لجستیکی‏ سازمان‏های صنعتی و بازرگانی به­دلیل وجود رقابت، کارآیی و سوددهی است، درحالی‏که‏ در لجستیک نیروهای نظامی، به­دلیل اهمیت اهداف عملیاتی، به اثربخشی پشتیبانی‏ لجستیکی، بیشتر توجه می‏شود که البته به­معنای عدم توجه به هزینه نیست. لذا اصل حداقل هزینه، در کنار اثربخشی معمولاً در اولویت بعدی قرار می‏گیرد. علاوه بر آن، در سازمان‏های غیرنظامی، محصولات و خدمات تولید شده، به‏ مشتریان بیرون از سازمان ارایه می‏شود که احتمالاً از توزیع جغرافیایی گسترده‏ای برخوردار است و نیاز به خدمات بعد از فروش نیز دارد، درحالی‏که در سازمان‏های نظامی، اساساً خدمات لجستیکی، بیشتر در داخل سازمان است و برای واحدهای عملیاتی داخل سازمان‏ انجام می‏گیرد.

تنوع و حجم اقلام و تجهیزات در سازمان‏های نظامی، بسیار گسترده‏ تر از سازمان‏های‏ غیرنظامی است. لذا موضوع ذخیره‏سازی منابع مادی، علاوه بر موارد فوق براساس‏ تهدیدهای احتمالی و قطع ارتباط و پراکندگی جغرافیایی از اهمیت مضاعف برخوردار است.

تفاوت‏های مذکور در سازمان‏های نظامی از نقطه‏ نظر مسائل پشتیبانی، باعث افزایش‏ حجم عملیات لجستیکی و بالطبع، پیچیدگی بیشتر برنامه‏ریزی و کنترل در لجستیک آن‌ها در زمینه‏هایی نظیر پیش‏بینی و برآورد، تهیه و تأمین، انتقال و جابه­جایی، ذخیره­سازی و نگهداری و توزیع نیازمندی‏ها می‏شود، درحالی‏که این مسائل در سازمان‏های غیرنظامی، بسیار ساده‏تر انجام می‏شود. نتیجه این‌که برای انجام مناسب‏تر امور لجستیکی در سازمان‏های نظامی، نیاز به نوعی تمرکز در اداره این عملیات احساس می‏شود و هنگامی‌که مسائل امنیتی و سیاسی نیز در کنار آن قرار گیرند، موضوع مهم‏تر جلوه‏ می‏کند.

طرح­ریزی، هدایت، اجرا و کنترل فعالیت‏های لجستیکی در نیروهای نظامی، موجب به وجود آمدن یک سیستم متمرکز لجستیکی در آنها می‏شود تا با هماهنگی کامل‏ بین اجزا بتواند خدمات لجستیکی مناسب را با سرعت و توان بالا، دقت و تداوم و در زمان و مکان مناسبی برای عناصر نیازمند فراهم کند.

با این مقدمه، به تشریح اجمالی مفهوم لجستیک و به‌ویژه لجستیک توزیع‌محور در بخش­های نظامی می‌پردازیم.

ویژگی­های لجستیک توزیع‌محور

لجستیک توزیع‌محور (DBL)(1) یکی از شیوه‌های جدید مورد استفاده در ارتش­های جهان است که در نبردهای نامتقارن نیز به­کار می‌رود. این شیوه به­مثابه تغییری استراتژیک و کلیدی در تحول لجستیک نظامی و توسط متخصصان ارتش آمریکا طراحی شد. براساس ادعای طراحان این سیستم، لجستیک توزیع‌محور چیزی فراتر از «مدیریت سرعت» و «رویکرد مبتنی بر حمل‌ونقل» به­منظور تأمین و تدارک نیروها در میدان است. با اجرای چنین سیستمی، ادعا می­شود فرماندهان ارتش قادر خواهند بود تا پاسخ­گویی لازم برای پشتیبانی را ارتقا داده، بقاپذیری زیرساخت‌های پشتیبانی را افزایش داده و هم­زمان، گستره نبرد را کاهش دهند.(2)

لجستیک توزیع‌محور به­عنوان یک راهبرد جدید در بخش پشتیبانی خدمات رزمی(3) (CSS) مطرح شده است. این رویکرد نوین به­منظور فراهم‌سازی قابلیت‌های پشتیبانی رزمی با منابع و ملزومات کمتر، از طریق توزیع بهتر به‌جای انباشت ملزومات استفاده می‌شود. در سطح تاکتیکی، لجستیک توزیع‌محور، نوید اثرگذاری بر واحدهای CSS را از طریق کاهش گستره نبرد می‌دهد.

در واقع، در این رویکرد، ظرفیت انبارداری (انبارش) با جریان‌های متوالی و مطمئن ملزومات جایگزین می‌شود. با این وجود، این به­معنای حذف کامل انباشته‌های ذخیره شده ملزومات نیست، بلکه در این روش انباشته‌ها کوچک‌تر شده و در نتیجه به تعداد کارکنان و تجهیزات کمتری برای مدیریت آنها نیاز است.(4)

همان­طور که اشاره شد، لجستیک توزیع‌محور چیزی فراتر از افزایش سرعت صِرف در سیستم تدارک و مبتنی بر ارتباطات بهتر و کاراتر در قالب حمل‌ونقل چابک، سبک و کوچک است. این روش، شیوه‌ای نوین و متفاوت برای هدایت و انجام امور لجستیکی محسوب می‌شود و تحقق آن نیازمند درک، مشارکت و پشتیبانی تمامی متخصصان لجستیکی فعال در سرتاسر زنجیره تأمین است.

کاربرد مفهوم زنجیره ارزش و ارتباط آن با لجستیک توزیع‌محور

بنگاه‌های لجستیک، از مفهوم «زنجیره ارزش» استقبال و استفاده می‌کنند. این مفهوم، بر تمرکز روی مشتری در سرتاسر فرآیند کسب‌‌و‌کار تأکید دارد. تمامی اجزای بنگاه و شرکای آن، ساختارها و رویکردهای مدیریتی خود را به­گونه‌ای تعدیل و سازگار می‌کنند تا توانمندی خود در ارتقای زنجیره ارزش و در نهایت، خدمت‌رسانی بهتر به مشتری را بهینه کنند.

این مفهوم و این نوع همکاری در ارتش، تحت عنوان سطح «مأمور اقدام»(5) شناخته می‌شود. برای مثال، یک تولیدکننده کامیون که از مفهوم زنجیره ارزش بهره می‌گیرد، ممکن است هماهنگی مستقیم میان مشتریان، تکنیسین‌های بخش خدمات پس از فروش مشتری، مدیران کلیدی و کارکنان فنی و اداری و تأمین‌کنندگان خود را ترغیب کند. تمامی بازیگران فعال در زنجیره ارزش باید بدانند که کار آن‌ها تضمین رضایت حداکثری مشتری است.(6)

مفهوم زنجیره ارزش برای متخصصان لجستیک نظامی، به­معنای رویکرد مدیریتی با بروکراسی کمتر است. این رویکرد، رانندگان وسایل نقلیه و فرماندهان را با یک زنجیره ارزش که از طریق پشتیبانی مستقیم تکنیسین‌ها، مدیران لجستیکی عملیاتی و رزمی، مدیران عملیاتی لجستیک سطح ملی و حتی کارکنان فنی و اداری تولیدکنندگان اصلی تجهزات بسط و امتداد می‌یابد، پشتیبانی می‌کند.

نکته مهم دیگر این‌که، کل زنجیره تامین باید رویکرد زنجیره ارزش را در پشتیبانی لجستیکی اتخاذ کند، به‌عبارت دیگر، تمامی انرژی و فعالیت‌های خود را بر تحویل ملزومات مناسب در مکان مناسب و زمان مناسب متمرکز کند.

سیستم لجستیک یکپارچه و زنجیره‌های ارزشی که این سیستم از آن‌ها پشتیبانی می‌کند، بر حفظ «آمادگی» واحدهای نظامی درگیر در عملیات‌های با ضریب آهنگ بالا تمرکز دارند. متدولوژی اصلی پیشنهادی برای کنترل توزیع، عبارت از مدیریت نرخ جریان‌های ملزومات در طول تمامی کمان‌ها و گره‌های شبکه لجستیک توزیع‌محور است.

فرآیند لجستیک توزیع‌محور با مدیریت قوی و بلادرنگ آمادگی آغاز می‌شود، مدیران مسئول آمادگی، باید قادر به تعیین وضعیت کنونی تجهیزات و ملزومات واحد از طریق سیستم‌های اطلاعاتی باشند.

نکته کلیدی در به­کارگیری و اجرای لجستیک توزیع‌محور، مدیریت قوی و بلادرنگ توزیع است. با تکیه بر این سیستم، مدیریت نه‌تنها می‌تواند وظایفی چون ردگیری، تسریع کردن و بازتوزیع اجزای لجستیکی را انجام ‌دهد، بلکه هماهنگی شبکه توزیع ترکیبی شقوق مختلف حمل‌ونقل گسترده را نیز بر عهده دارد. این مدیران، ارتباط مستمر و در هم‌تنیده میان سیستم‌های توزیع نظامی و غیرنظامی را تضمین می‌کنند.

 

شبکه توزیع دوطرفه در حمل‌و‌نقل توزیع‌محور

متخصصان فعال در زمینه لجستیک، قادر خواهند بود تا از ماهیت دوطرفه بودن سیستم لجستیک توزیع‌محور بهره‌مند شوند. آن‌ها نه‌تنها می‌توانند به­منظور انتقال پشتیبانی به خط مقدم بر مدیران توزیع، تکیه کنند، بلکه می‌توانند شبکه توزیع را برای انتقال کار به نیروهای پشتیبانی و پیمانکاران مختلف، نیز به­کار گیرند. بر این اساس می‌توان تعمیرات مختلف را به­جای خط مقدم که فاقد امکانات لازم است، در مکان‌هایی که با بهترین سیستم‌های تعمیراتی و واحدهای بازسازی و تعویض، مجهز شده‌اند، انجام داد. اجزای قابل تعمیر و سیستم‌ها، هر دو را می‌توان از طریق شبکه توزیع، اصلاح و تعویض کرد و دارایی‌ها را می‌توان به سرعت به مکان‌های مورد نظر، مجدداً هدایت و بازتوزیع کرد.

متخصصان لجستیک می‌توانند از «توزیع متمرکز» برای ایجاد «پایگاه‌های لجستیکی مجازی»(7) استفاده کنند. این پایگاه‌ها در حقیقیت، قرارگاه‌های کوتاه‌مدت یا موقتی متشکل از نیروی انسانی، مهارت‌ها، ابزارآلات و مواد و قطعات هستند که از «بهترین» مکان برای اصلاح یا تعمیر، بسته‌بندی، پیکربندی مجدد و انجام خدمات لجستیکی مورد نیاز بهره می‌گیرند. این قابلیت پیکربندی مجددِ سریع، مناسب پیمانکاران مستقر در میدان نبرد است، جایی‌که کارکردهای کلیدی را می‌توان برون‌سپاری کرد و در زمان و مکان مورد نیاز  وارد عملیات کرد.

جمع­بندی و ارزیابی کارکرد عملی DBL

بحث تجدیدنظر در استراتژی­های اصلی ارتش آمریکا به سال­ها پیش و به تغییر و تجدیدنظر در استراتژی‌های ناشی از دوران جنگ سرد برمی­گردد که در نیمه اول دهه 90 میلادی به پایان رسیده بود. بر این اساس، بحث تغییر در مبانی لجستیک ارتش نیز بر اساس استراتژی جدید و در چهارچوب این تغییرات کلی مطرح شد. یکی از تغییرات کلیدی در این استراتژی­ها، بحث لجستیک توزیع‌محور و به اختصار DBL بود. بحث DBL با فرآیند لجستیکی قدیمی که مثلاً ارتش آمریکا در عملیات معروف به توفان صحرا در جنگ اول خلیج‌فارس به­کار گرفته بود، بسیار متفارت است.

مفهوم لجستیک توزیع‌محور برای اولین‌بار در عملیات جنگ عراق (OIF)(8) توسط ارتش آمریکا
به­کار گرفته شد. لجستیک توزیع‌محور در این عملیات به­نحوی طراحی شده بود تا اندازه و حجم تدارکات همراه نیروها از طریق ارتقا و ایجاد قابلیت در فرآیند توزیع کاسته شده و یگان­های عملیاتی به­جای حمل انبوهی از تجهیزات به همراه خود، از امکانات لجستیک توزیع‌محور برخوردار شوند.

در این زمینه، ارتش آمریکا از طریق ایجاد ظرفیت­های انبارش و ایجاد جریان قابل اتکایی از فرآیند لجستیک توزیع‌محور، تدارکات مورد نیاز در این عملیات را تامین می­کرد. این روش لجستیکی در جریان حمله به عراق و در چند ماه بعدی که به دوران تثبیت عملیات معروف بود، به­کار رفت. به ­موازات این عملیات، بررسی دقیق عملکرد سیستم DBL نیز در دستور کار قرار گرفت و انجام شد و با ارزیابی آن، مجموعه­ای از توصیه­ها برای کارآیی بیشتر این سیستم جدید لجستیکی تدوین شد.

در مارس 2004، کنگره آمریکا، کمیسیون مربوط به نیروهای مسلح را به ریاست Joel Hefley(9) برای استماع درس­ها و توصیه­های مقامات ارتش در زمینه تغییرات لجستیکی عملیات OIF و نتایج به­دست آمده برگزار کرد.

آقای هفلی(10) به­دنبال یافتن پاسخ به دو مسله اصلی بود، زیرا نتایج مرحله اول عملیات OIF در عراق
به­وضوح حاکی از چالش­های لجستیکی ناشی از کاستی­ها و نارسایی­های سیستم لجستیک توزیع‌محور در سطح عملیاتی و تاکتیکی بود، لذا کمیسیون نیروهای مسلح کنگره آمریکا به­ دنبال پاسخ­های زیر بود:

1- بعد از بیش از 10 سال تلاش برای اصلاحات در سیستم لجستیک ارتش آمریکا، چرا کماکان فرماندهان ارتش توفیقی چندانی نداشته‌اند؟

2- راه­حل­های پیشنهادی برای آینده سیستم لجستیک در نبردهای پیش رو چیست؟

کمبودها و کاستی­های مطرح شده در این جلسه به­وضوح غافلگیرکننده بود، البته نه‌تنها به‌خاطر ریسکی که در عملیات و برای نیروهای درگیر در نبرد به­وجود آورده بود، بلکه بیشتر به­خاطر آن‌که مشکلات لجستیکی به‌وجود آمده، مشابه مسائلی بود که بیش از 10 سال پیش و در عملیات توفان صحرا در جنگ اول خلیج‌فارس ایجاد شده بود.

مشکلات لجستیکی عملیات جنگ اول خلیج‌فارس موجب شد تا متخصصان لجستیک آمریکا بیش از یک دهه تلاش برای ایجاد انقلاب و تحول در لجستیک ارتش آمریکا صرف کنند که به طرح (RML)(11) یا انقلاب در لجستیک نظامی معروف بود. این طرح تمرکز اصلی مطالعات خود را در تبدیل لجستیک عرضه‌محور به لجستیک توزیع‌محور در ارتش آمریکا قرار داده بود. نتایج این مطالعات منجر به استقرار سیتم DBL در ارتش آمریکا شد و طبعاً انتظار مقامات سیاسی و فرماندهان ارتش، دست­یابی به نتایج بسیار کارآمدی در این سیستم لجستیکی بود که تحت نام «DBL» شناخته می­شد. ولی نتایج حاصله در جنگ عراق نتایج کاملاً معکوس و غافلگیرکننده­ای داشت.

این امر موجب شد تا مطالعات گسترده­ای در چند سال اخیر به­وجود آید. مضاف بر آن‌که باید اضافه کرد امروزه نقد و گفت‌وگوی بسیاری در زمینه لجستیک توزیع‌محور، بین متخصصان نظامی لجستیک وجود دارد و عده­ای از متخصصان امر نیز مقوله لجستیک عرضه‌محور را مجدداً مطرح می­کنند.

در جمع­بندی باید اضافه کرد که امروزه اصولاً عده قابل‌توجهی از متخصصان معتقدند انتخاب روش لجستیک، امری پویا است و روش آن باید کاملاً بسته به شرایط و موقعیت­های حوزه جغرافیایی منطقه تعیین شود.

 

خوانندگان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به انتشارات دو مؤسسه زیر مراجعه فرمایند:

  • RAND National Defense Research Institute for the Defense Logistics Agency and the U.S. Transportation Command

 

  • RAND Arroyo Center—the Army’s Federally funded research and development center for studies and policy analyses— headquartered in Santa Monica, California

 

 

پاورقی:

1  – Distribution-Based Logistics

2  – Payne, 1999

3  – Combat Service Support (CSS)

4  – Strategies for an Expeditionary Army, 2003

5  – Action Officer Level

6  – Payne, 1999

7  – Virtual Logistics Bases

8  – Operation Iraqi Freedom

9  – U.S. General Accounting Office, Defense Logistics: Report to the Subcommittee on Readiness, Committee on Armed Services, House of Representatives GAO-05-775 (Washington, D.C.: US. General Accounting Office, August 2005)

10- رئیس کمیسیون نیروهای مسلح 

11  – Revolution in Military Logistics

 

تازه‌های کسب و کار