قطار صنعت حملو نقل در بهمن ۱۳۶۰ به راه افتاد، مسافران بسیاری سوار و پیاده شدند که هرکدام در تقویت این نهاد رسانهای نقش و سهم داشتند و متقابلا از آن تاثیر هم میگرفتند.
صنعت حملونقل در چند موضوع نگاهی نوآورانه در مطبوعات ایران داشت سبکی نو از گرافیک و کاریکاتور را با آثاری از توکا نیستانی، مانا نیستانی، محمدعلی بنیاسدی و شادروانان علیرضا اسپهبد و احمدرضا دالوند در طرح مباحث انتقادی به نمایش گذاشت و پرونده هر شماره را با عنوان “گزارش اصلی” با گنجاندن محتوا و دیدگاههای کارشناسی در صفحات آغازین نشریه باب کرد که این موضوع سرمشق بسیاری از رسانهها شد.
حالا این قطار به ایستگاه چهلم رسیده است. چهلسال اندیشهورزی در طرح و بررسی بدیهیترین مباحث روز اقتصاد، حمل و نقل، بازرگانی و تجارت بینالملل مسئولیت حرفهای ما را دوچندان میکند. مدتهاست که احساس میکنم کارکرد ماهنامه صنعت حملونقل حالا فراتر از یک رسانه است و طرح مباحث آموزشی و آکادمیک و کارشناسی در فضاهای چندرسانهای را اجتنابناپذیر کرده است.
به همین سبب، برنامهریزی برای اشاعه نگاه کارشناسی در بستر وب و فضاهای دیجیتالی با راهاندازی “پایگاه محتوای کاربردی” به تدریج جامه عمل به خود میگیرد تا در آینده همسو با تحولات فناورانه نگاه کارشناسی در حوزههای مختلف حملونقل، لجستیک، تجارت بینالملل و گردشگری بیش از پیش نهادینه شود و در اکوسیستمی پویا از مدیران و کارشناسان را فرابگیرد.
امسال جای خالی برخی از عزیزان و نقشآفرینان ماهنامه صنعت حملونقل بیش از هر زمانی احساس میشود. شادروان دکتر فریبرز رییسدانا فرهیختهای عاشق وطن که بیمهریها به دانش و تلاش او از سوی حکمرانی کنونی به روشنی آشکار بود. او رفت اما تمام مصائب اینروزهای این سرزمین را در مقالات کارشناسی خود پیشبینی میکرد و حالا خوشبختانه دیدگاههای او در ماهنامه صنعت حملونقل ثبت است و برای نسلجوان جستوجوگر حاوی پیامهای فراوان تا با هوشیاری در چرخه معیوب گرفتار نشوند و نخواهند چرخ را دوباره اختراع کنند.
شادروان دکتر حسین شهیدی که متواضعانه دورههای تخصصی و کاربردی روزنامهنگاری تحقیقی را برای نسل ما آموزش داد تا چگونه در برابر رویدادها، پیشدواری نکنیم و حرفهای بودن را پیشه کنیم.
شادوران مهدی سحابی، نقاش، مجسمهساز، مترجم و روزنامهنگاری که بسیار صاحب سبک بود و در اوج فعالیت هنری ده سال پیش در پاریس درگذشت. خاطرم هست که در یکی از نمایشگاههای معروفش، تابلوهایی از خودروهای قراضه و اسقاطی را در گالری گلستان به نمایش گذاشت و باور داشت: “هیچ فرقی میان یک ماشین قراضه با یک دستهگل وجود ندارد.”
شادروان کاپیتان محمدرضا روشندلی اما همیشه پای کار بود. هیچ گاه نشد درباره پیچیدهترین موضوعات حملو نقل دریایی کم بیاورد. او اشراف کاملی به حملو نقل، لجستیک و کسبوکارهای مرتبط با آن داشت که آشنایی با روش کار او برای نسل جوان جستوجوگر توصیه میشود.
شادروان جمشید ارجمند دیگر یار از دست رفته ماهنامه صنعت حملو نقل که هم در نقد فیلم متبحر بود و هم ظرفیتهای بالایی در روزنامهنگاری داشت.
شادروان علیرضا اسپهبد که روی جلد ماهنامه در سالهای آغازین دهه شصت با نقاشیهای او اعتباری دیگر یافت و تحولی تازه در گرافیک نشریات آن زمان رقم زد.
باید از احمدرضا دالوند هنرمند گرافیست هم به نیکی یاد کرد که طبع بذلهگو و هنری او به خلق آثار ارزشمندی در قالب کاریکاتور میانجامید. حس قوی نسبت به پیرامون خود داشت و در نقد و بررسی اثار شخصیتی مجرب بود.
روحشان شاد، یادشان گرامی