کجای این شب تیره، بیاویزم قبای ژنده خود را!

صنعت حمل و نقل آنلاین: این روزها جامعه ایران ازهر نظر در تب وتاب است . چه از نظر سیاست داخلی که مدیریت ناکارآمد حکومت، مردم را با مشکلات بیکاری،گرانی های افسارگسیخته،رکودبازارهای کسب وکار و اخیرانیز، با ویروس کرونا درگیرکرده است، وچه ازنظرسیاست خارجی که دراین اوضاع واحوال، کشورمارابا انسداد مراودات تجاری ومالی بادیگرکشورها روبرو ساخته وعملا به انزواکشانده است.مجموعه این گونه سیاستگذاری ها موجب شده است تا غبار غم و نا امیدی بررخسارمردم جاخوش کند وآنان راازهرگونه انگیزه نوآوری وتلاش برای ساختن آینده ای بهتربازدارد.

واقعیت مطلب این است که اگر بخواهیم علت درگیرشدن درشرایط موجودراتحریم های بین المللی و قرارگرفتن درلیست سیاه FITF و درنهایت خصومت  کشورهای غربی ودرراس آن آمریکا بدانیم کاملا به بی راهه رفته ایم ومی دانیم که دیگراین گونه استدلال ها نخ نما شده است،زیراعلت العلل شرایط موجود،درنوع حکمرانی چهل ساله ماتجلی داردکه هم اکنون به صورت زیان های انبوه انباشته شده ی پیدا وپنهان وناکارآمدی های مزمن درعرصه های مختلف خودرانشان می دهد. نظیر شرایط حاکم براقتصادوبازار کسب وکارکشور،مدیریت فاقدقدرت تطابق باالزامات رفع بحران هائی چون سیل وزلزله وشیوع ویروس کرونا،  بی‌توجهی به اعتراضات به حق اقشارمختلف مردم وسرکوب معترضان، وجود زندانیان پرشمار سیاسی ناشی ازاین اعتراضات، در بند کردن روزنامه‌ نگاران،اشتباه دلخراش سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراین و داغدار شدن دهها خانواده، صادق نبودن بامردم، درکنار انزوای بین المللی ناشی از فشار تحریم‌ها که نشانه های آن درشاخص های منفی رشد وتوسعه نمود پیداکرده است . مجموعه این موارددرکناردهها مورد نا برشمرده دیگرمتاسفانه شرایط اعتماد برانگیزی را برای حاکمان کشور رقم نمی زند.به همین دلیل شاهد کاهش چشمگیراعتمادمردم نسبت به مجموعه کارگزاران حاکمیت هستیم که این خودشرایط آتش زیرخاکستررادارد.

برای بسیاری ازکارشناسان وصاحب نظران سیاسی واقتصادی، این مفهوم روشن است که اگرحکومت ویا دولتی در چهارچوب مرزهای شناخته شده خود قادرنباشد ازطریق ارائه خدمات مطلوب به شهروندان با رعایت حقوق حقه آنان، اعمال اقتدار کند، ناگزیرباتنش‌های داخلی وبین المللی روبروخواهدشد و اقتدار چنین حکومتی تنها با اسلحه و ایجاد فضای امنیتی درجامعه تعریف می شودکه درخوشبینانه ترین حالت، نقض گسترده «حقوق شهروندی»، «فرار مغزها» ، «آوارگان مهاجر» و«کاهش تولید واقتصادفشل» جمع جبری عملکردچنین اقتداری خواهدبودکه عملاوبه شهادت تاریخ، زمینه ی فروپاشی رافراهم می آورد.

دربحث کارشناسی این شماره به گزاره ی  نقش آمریکا به ویژه دوره فعلی ترامپ در ایجاد و تحمیل شرایط موجود به مردم ایران پرداخته شده است واین که چنین نقشی تاچه حدمی تواند باواقعیت نبودیک حکمرانی خوب درجامعه ما همخوانی داشته باشد؟ونیزدراین بحث مطرح شده است که اساسا چرا به این سمت کشیده شده ایم ؟آیا به درستی کاردشمن بوده است؟ واین دشمن، آیا واقعاوجودداردو کمربه نابودی مابسته است؟،یا این که کلیدواژه ای است برای سرپوش گذاشتن  روی ناتوانی ها وناکارآمدی های کارگزاران حکومت دراداره امورکشور؟دردنیای سیاست گفته می شودکه نه دشمن دائمی وجود دارد ونه دوست دائمی، آنچه مهم است منافع ملی است که بایدملکه ذهن حکومت کنندگان قرارگیرد.باکلیدواژه دشمن،عملاداریم راه رابرای دشمنان واقعی مان که خواهان ایرانی ذلیل، وامانده، بامردمانی افسرده وبی انگیزه هستند هموارمی کنیم.این گفته به آن معنا نیست که آمریکا دشمن مابه شمارنمی رود، بلکه هرکس یا هرکشوری که بخواهددرجهت تامین منافع ملی خود ازحقوق ومنافع ملی ماعبورکند،دشمن محسوب می شود.این هنرمدیریت حکومت کنندگان است که باعزت واقتدار منافع ملی مارا بامنافع ملی کشورهای دیگربه گونه ای گره بزندکه منافع ملی هردوطرف رادربرداشته باشد.حال سئوال این است که ما درطول چهل سال گذشته تاچه حدتوانسته ایم درجهت تامین منافع ملی خودگام برداریم؟این کارنامه ی چهل ساله درهمه عرصه ها هیچگونه عدد دلخواه وراضی کننده ای رانشان نمی دهد.

 

 

 

مطالب رپورتاژ