بخشی نگری و بسته نگری؛ موانع توسعه پایدار کشور

بخشی نگری و بسته نگری؛ موانع توسعه پایدار کشور

علی شعبانی

صنعت حمل و نقل آنلاین:  آیا بناست شرق کشور توسعه یابد؟ از چشم اندازی دیگر، آیا بناست ظرفیت های نهفته در شرق کشور در راستای توسعه اقتصادی- اجتماعی پایدار، بالفعل گردد؟ پرسش دیگر، آیا قرار هست از اقتصاد تک پایه رهایی یابیم؟ صریح تر: آیا واقعا اراده بر این است که از گنج هایی که بر روی آن خوابیم، در جهت رهایی از فقر، بهره ببریم؟

پس از دو دهه غفلت و فراموشی، اینک از چند سال پیش، توجه دوباره سیاستگذاران به ظرفیت های جنوب شرق و شرق کشور معطوف شده است. البته رویکرد فرخنده ای است.

طرح ساماندهی سواحل مکران، سیاست های توسعه دریا پایه مورد تاکید رهبر معظم انقلاب و در امتداد آن، بنای تمدن نوین ایرانی- اسلامی بر بنیان دریا، توسعه اقتصادی و اجتماعی جنوب مبتنی بر توسعه بنادر و زیرساخت های حمل و نقل و ترانزیت( دریایی و ریلی و جاده ای و هوایی) منطقه ای و بین المللی بر عرصه دریاها و اقیانوس ها و آسیای مرکزی و کمربند اقتصادی ابتکار کمربند- راه و راه ابریشم دریایی قرن بیست و یکم و… و بستر سازی افزایش جمعیت سواحل جنوب به بیش از چهار برابر ظرفیت فعلی، متناسب با نرم جمعیت ساکن در فواصل صفر تا شصت کیلومتری از سواحل دریاها در جهان، رویکرد نوین در سیاست خارجی و اقتصادی به شرق و… بخشی از طرح هایی هستند که در این افق، سخن ها از آن ها گفته شده و می شود و در این راستا، پروژه های گوناگون زیرساختی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و… در دو استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان در دست اجراست.

در بنادر رقیب چابهار: صحار، جبل علی، فجیره، گوادر، دبی و… سرمایه گذاری های هنگفتی انجام می شود. در حالی که از یک میلیارد دلار سرمایه گذاری در چابهار سخن می رود، در بنادر رقیب در خلیج فارس از ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار و در گوادر ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری شده است.

چگونه می شود بدون زیر ساخت های با استاندارد جهانی در جنوب، بتوان جایگاه درخور و مطلوب در تجارت دریایی، ترانزیت، گردشگری، صنعت، شیلات، تعامل بین المللی و… کسب کرد؟

آیا فرودگاه های موجود ایران با فرودگاه های در همسایگی مثال: دبی با قابلیت ۹۰ میلیون پذیرش مسافر در سال، شارجه و ابوظبی با ظرفیت پذیرش بیش از ۷۵ میلیون مسافر درسال، فرودگاه جدیداستانبول ترکیه با ظرفیت پذیرش ۲۰۰ میلیون مسافر در سال و… توان رقابت دارند؟ آیا با فرودگاه کنارک( که در سنوات گذشته عملکرد آن از دو پرواز در هفته، امروزه به شش پرواز در روز افزایش یافته است) می توان امیدوار به جذب سهم قابل ذکری از ۳۰۰ میلیون گردشگری که پیش بینی می شود در سال ۲۰۲۳ از آسیا به حوزه خلیج فارس وارد شوند، بود؟

آیا می توان امیدوار بود منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار که مساحت آن به ۸۲۰۰۰ هکتار افزایش یافته و گسترش بیش تر آن در چشم انداز آتی نیز دیده شده، بدون داشتن فرودگاهی در مقیاس فرودگاه های برتر جهانی، به اهداف ترسیم شده دست یابد؟

آیا در عصری که با فناوری های پیشرفته هوا و فضا، برخی، دو سوی کره زمین را در چند ساعت طی می کنند، و در بیان ارزش وقت در این زمان، مدعی اند اگر صد دلاری از دست شان بیفتد، صرف زمان برای برداشتن آن، مقرون به صرفه نیست، انتظار داریم که تجار و سرمایه گذاران و گردشگران و فعالان عرصه های مختلف در تعامل، از شرق، جنوب، غرب آسیا و آسیای مرکزی و اروپا و…، مسافت های بعضاً چند هزار کیلومتری از مبدأ به مقصد چابهار را با اتوبوس و قطار، طی کنند؟

شاید به نظر برخی، طنز جلوه کند ولی در آینده واقعیت آشکار خواهد شد: با توسعه سواحل جنوب و تداوم روند فعلی سرمایه گذاری ها- اگر برنامه هایی که اکنون در سیاست کلی نظام قرار دارد عملی شود- از جمله اینکه: چابهار، دروازه توسعه شرق کشور، مرکز تعاملات کشورهای شرق و غرب و شمال جنوب در منطقه بشود؛ هدف‌گذاری سالیانه ترانزیت ۵۰ میلیون تن بار( یعنی کسب ۴/۵ میلیارد دلار درآمد و حدود ۳۵۰.۰۰۰ اشتغال جدید از ترانزیت) محقق شود؛ و…، کشور در پهنه سواحل جنوب، به فرودگاه های مجهز بیش تری نیازمند است.

چابهار، استراتژیک ترین بندر ایران، باید شهر فرودگاهی داشته باشد؛ چابهار باید شهر گردشگر محور بشود؛ چابهار باید هاب بزرگترین معاملات، داد و ستدهای حقوقی و تبادلات اقتصادی بشود؛ چابهار باید توانمند و مجهز باشد و قابلیت پشتیبانی بنادر در حال رشد در سواحل جنوب شرق از ریمدان و پسابندر و بریس و رمین و تیس و کنارک و کهیر و پزم و گوردیم و زرآباد و جاسک و بنادر تخصصی و بنادر اختصاصی دستگاه ها و نهادها و… را در آینده داشته باشد؛ چابهار باید اتراقگاه رویایی و نقطه ترانزیت ده ها میلیون گردشگر بین المللی در سال باشد. چابهار، گنج پنهان، نقطه طلایی پیوند راه ابریشم دریایی قرن بیست و یکم با کریدورها و محورهای زمینی راه ابریشم جدید، که قریب به ۶۵ درصد جمعیت جهان با آن مرتبط و از آن منتفع می گردند؛ درگاه رصد دو گذرگاه بزرگ منابع انرژی: خلیج فارس و آسیای مرکزی؛ دروازه ثروت و اقتدار برای فردای ایران است. هر ثانیه درنگ در پیشبرد طرح های توسعه چابهار و سواحل جنوب، فرصت سوزی بزرگ و  واگذاری میدان به رقباست.

عصر جذب مشتری و بازار با رقابت در ارایه خدمات بهینه متناسب با مطلوبیت ها و مقتضیات انسان هزاره سوم است. در جهان مسطح و مشبک امروز، برد در کثرت و تعامل است نه انحصار و حذف. نباید با سلب خلاقیت و ابتکار، فضای فعالیت و توسعه را ضیق کنیم.

باید افق های دید را وسیع تر کرد و به دورها نگریست. در سیاست های کلان که نوید بخش و متضمن توسعه پایدار کشور؛ عزت و رفاه عموم ایرانیان؛ اقتدار ملی؛ درخشش هویت ایرانی و بازیابی منزلت تاریخی ایران است، بسته نگری، بخشی نگری، مخالفت و ابراز مواضع متباین، خلاف منافع ملی و مصالح عمومی مردم است.

 

 

مطالب رپورتاژ