عمران بائوج
“اقتصاد دانشبنیان به ارزشهای انسانی و فرهنگی توجه دارد و رشد اقتصادی را از طریق نوآوری و انتقال دانش توصیف میکند.”
«جوزف شومپیتر، اقتصاددان»
در جهان امروز، توسعه و پیشرفت هر کشوری بیش از هر زمان دیگری وابسته به دانش، پژوهش، فناوری و نوآوری است.
اقتصاد دانش بنیان، چنان چیرگی و تسلط خود را در سرتاسر جهان مستولی ساخته است که به سختی میتوان عامل مهمتر دیگری را به عنوان منشاء اقتدار ملی و بین المللی کشورها تصور نمود. بهتر است اصلیترین شاخصهای اقتصاد دانشبنیان را مرورو کنیم:
اقتصاد دانشبنیان معمولاً بر اساس نوآوری، انتقال دانش، و بهرهگیری از دانش و فناوری برای ایجاد ارزش تمرکز دارد. بنابراین اقتصاد معمولاً با ویژگیهایی به شرح زیر سنجیده میشود:
نوآوری و تحقیق و توسعه (R&D): این نوع اقتصاد به تحقیقات و توسعه فناوریهای جدید توجه زیادی دارد. این توسعهها میتواند به ایجاد محصولات، خدمات، یا فرایندهای جدید منجر شود.
کاربرد دانش و فناوری: این اقتصاد بر استفاده از دانش و فناوری در صنایع مختلف تأکید دارد، از ساختارهای تولیدی گرفته تا خدمات باید الگوی در همتنیدهای داشته باشند.
ارتباطات و شبکهها: این نوع اقتصاد به شبکهها و ارتباطات بین مؤسسات، دانشگاهها، صنعت و دولت بها میدهد تا به اشتراکگذاری دانش و تبادل اطلاعات بین این نهادها کمک کند.
آزادی در انتقال دانش: اقتصاد دانشبنیان بر پذیرش و انتقال آزاد دانش تأکید دارد. این برنامه به دانش عمومی دسترسی میدهد و اجازه میدهد تا ایدهها و دانش به آسانی منتقل شوند.
سرمایه انسانی: این اقتصاد بر توسعه و استفاده از سرمایه انسانی تأکید دارد. این شامل توجه به آموزش، توسعه مهارتها و استفاده بهینه از ظرفیتّها و قابلیتهای انسانی است.
شتابدهنده اقتصادی: این نوع اقتصاد میتواند به عنوان یک شتابدهنده برای توسعه و رشد اقتصادی عمل کند، زیرا نوآوریها و تحولات فناورانه میتوانند باعث ایجاد شغل، افزایش بهرهوری و افزایش رقابتپذیری شوند.
بنابراین سربلندی و شکوفایی کشور از طریق در همتنیدگی عوامل بالا با یکدیگر و متکی بر علم، فناوری و نوآوری میسر خواهد شد. پیشرفت ناشی از علم و نوآوری ورای پی ریزی اقتصاد کشور بر درآمدهای نفتی و اصولا خام فروشی است. رویکری که ناکارآمدی آن بر همه خبرگان، آشکار شده و توقف همه اهداف و سیاستهای اثربخش و بلندمدت کشور را در پی داشته است.
اقتصاد دانش بنیان مبتنی بر اراده دانشمندان و جوانان است که با کاربردی نمودن تفکر دانشگاهیان و فرهیختگان و نتیجه بخشیدن به اقدام و عمل صنعتگران، فناوران، خیران، سیاستگذاران و عموم مردم بزرگوار ایران، راه دشوار شکوفایی و اقتدار بینالمللی ایران را تسهیل میکند.
برای نیل به چشمانداز فوق، حرکت از اقتصاد منبع محور به سوی اقتصاد دانشبنیان و صادراتگرا، امری لازم است تا با هماهنگی و هم افزایی بین بخشی و میان دستگاهی در مسیر خلق قدرت اقتصادی مبتنی بر دانش و فناوری، تجاریسازی و اشاعه آن برای حل مسائل ملی، تقویت خود اتکایی و ایجاد مزیت رقابتی در بازارهای بینالمللی گام برداریم و بدین ترتیب موجبات رفاه ملی و اقتدار بین المللی را فراهم کنیم.
موتور پیشرفت کشور و رفاه ملت را نباید منوط به دولتها کرد.علم، فناوری و نوآوری مقولهای است که نباید دچار سیاست زدگی و سیاسی بازی شود . با نگاه اجمالی به کشورهای توسعه یافته، متوجه این نکته اساسی و حیاتی میشویم که عامل مشترک پیشرفت و توسعه همه آنها نظام علم، فنّاوری و نوآوری مدون و با برنامهای است که در درون آن وظایف، اختیارات و حوزه فعالیت و مسئولیت تک تک عناصر و اجزای علم و فنّاوری آن به درستی ترسیم شده است و همه اجزا زیست بوم خود را ملزم میدانند طبق نقشه ترسیم شده عمل نمایند.
گویی ساعتی در حال فعالیت است که سر موقع هشدار و بیدارباش میدهد و فعالیت همه اجزاء در آن گاه شماری میشود.کوک و تنظیم این ساعت در اختیار افرادی است که بهطور حقیقی و واقعی متعهد و دلسوز ملت و کشور خود هستند و دقیقا این همان چالش بزرگی است که ما با آن دست به گریبانیم.