صنعت حمل و نقل آنلاین: گردشگری غذا در جهان یکی دیگر از صنایع بزرگ اقتصادی است که منبع درآمد بسیاری از کشورها محسوب می شود. در ایران نیز تنوع غذاهای محلی و عطر و طعم منحصر به فرد آنها می تواند یکی از عوامل مهم جذب گردشگران داخلی و خارجی باشد کما اینکه بسیاری از گردشگران خارجی آن را لذت بخش ترین تجربه سفر به ایران عنوان می کنند. برای توسعه این بخش از گردشگری، هر چه برنامه ریزی دقیق تر و بهتری داشته باشیم می توانیم به موفقیت در تحقق منابع مالی پیش بینی شده امیدوارتر باشیم. به علاوه انتقال مفاهیم فرهنگی به گردشگران نیز از این طریق قابل حصول و دستیابی است. با توجه به وضعیت موجود در گردشگری غذا یا خوراک و چالش های موجود در این زمینه با نسرین صالحی کارشناس گردشگری و ایران شناسی، حسین جهانوند، مدیر عامل موسسه نوآموزان جهانگردی زیر نظر سازمان گردشگری و میراث فرهنگی، آرش نورآقایی راهنمای گردشگری کشور، گفت و گویی به شرح زیر داشتیم:
گردشگری غذا یا خوراک در ایران از چه سالی مورد توجه قرار گرفت؟
صالحی: گردشگری غذا در ایران هنوز شکل نگرفته است به این دلیل که حتی تعریف درستی از گردشگری غذا در سازمانهای مربوطه وجود ندارد. ما در کشور با واژه گردشگری خوراک آشنا شدهایم ولی این آشنایی تازه ابتدای کار است و باید با آگاهی دقیق نسبت به توسعه این شاخه از گردشگری در دانشگاهها و سازمان گردشگری و میراث فرهنگی اقدام شود. به همین علت معتقدم که قطار صنعت گردشگری غذا راه زیادی برای رسیدن به مقصد باید طی کند.
جهانوند: گردشگری غذا سالیان سال است که در اروپا و کشورهای پیشرفته وجود دارد و از درآمدزایی خوبی نیز برخوردار است اما در ایران تنها یک سال است که سازمان گردشگری و میراث فرهنگی به اهمیت این موضوع پی برده و برای بهبود کار خود قصد دارد در استانها و شهرهای مختلف، از گردشگری غذایی نیز کمک بگیرد. معتقدم زمانی که سازمان گردشگری و میراث فرهنگی متولی گردشگری غذا شد، این شاخه گردشگری رشد پیدا کرد. پیش از آن به این حوزه توجهی نمیشد.
در هتلها، اقامتگاهها یا اماکن تاریخی کشور ما استفاده از غذاهای مرسوم در جهان مثل فست فود رواج پیدا کرده و گردشگران خارجی عموما از این موضوع که نمیتوانند با غذای ایرانی آشنا شوند، ناخرسند هستند. به همین خاطر سعی کردیم که منوی ایرانی را در هتلها و مهمانسراها ایجاد کنیم که مراجعان، با فرهنگ و آداب و رسوم غذایی ما بیشتر از گذشته آشنا شوند.
نورآقایی: متاسفانه در حوزه گردشگری خوراک اقدامی صورت نگرفته است و به نظر میرسد تا چند سال آینده نیز نمیتوان امیدی داشت که در این زمینه اقدام موثری صورت گیرد. به دلیل ضعف زیرساختی و عدم آگاهی فعالان و مسوولان، این حیطه از گردشگری همچنان مغفول مانده است.
برای ایجاد و توسعه گردشگری غذا، تا کنون چه اقداماتی در کشور شکل گرفته است؟
صالحی: اولین کاری که باید در زمینه گسترش گردشگری غذا صورت بگیرد این است که مراکز گردشگری مثل هتلها و اقامتگاهها با موضوع گردشگری غذا آشنا شوند. بهترین اقدامی که میتوان در جهت آشناسازی و پیشبرد گردشگری غذا در ایران انجام داد، این است که گردشگران در رستورانها و اقامتگاهها با خوراکهای متعدد و متنوع آشنا شوند و غذاهای بومی و سنتی در منوی غذایی آنها قرار داشته باشد. همچنین این آشناسازی تنها محدود به گردشگران نمیشود بلکه در گام نخست، آشپزها باید به وجود غذاهای متنوع بومی پی ببرند و شیوه آماده کردن این نوع غذاها را نیز بیاموزند.
جهانوند: برای توسعه این نوع گردشگری ابتدا لازم است که مدیران و روسا با این نوع گردشگری آشنا شوند و به نوعی آنها را با مفهومی که سالهاست در جهان وجود دارد و منبع درآمد روستاهاست، آشنا کنیم. با همکاری و توافق فعالان و مدیران این بخشها، سعی کردیم که گردشگری غذا را در 31 استان ایجاد کرده و پرورش دهیم. زمانی که این طرح شکل گرفت و اجرایی شد، به عنوان ناظر و داور بر فعالیتها و مسابقات غذایی که در شهرهای مختلف برگزار میشد، نظارت میکردم. به عنوان مثال مسابقهای با حضور آشپزهای شهرهای گلستان، گیلان، مازندران و قزوین در استان مازندران برگزار شد که در آن، هر استان به معرفی غذاهای سنتی و بومی خود پرداخت. این مسابقه برای گردشگران از جذابیت بالایی برخوردار بود.
نورآقایی: برای توسعه گردشگری خوراک تنها میتوان از نیرو و توانمندی بخش خصوصی بهره گرفت. زمانی که بخش خصوصی وارد گردشگری خوراک شود، میتوان با اقداماتی شایسته توجه گردشگران را به خوراکهای محلی و بومی جذب کرد. از سوی دیگر به نظر میرسد چون مکانیزم دقیقی در این زمینه وجود ندارد، حتی در صورت سرمایهگذاری بخش خصوصی، این بخش لطمه خواهد دید.
با ایجاد گردشگری غذا به دنبال چه هدف و خواستهای هستید؟
صالحی: در ابتدا باید توجه داشت که میزان علاقه و توسعه گردشگری غذا در تمام شهرها به یک اندازه نیست. در استان گیلان به گردشگری غذا تا حدودی توجه شده و همین اهمیت دادن به این نوع گردشگری، موجب افزایش رضایت و علاقهمندی گردشگران شده است. البته باید توجه داشت که گردشگری غذا در استانهای دیگر اصلا وجود ندارد.
هتلها نیز در ارایه خوراکهای بومی در ماندهاند و اطلاعی در خصوص تدارک خوراکهای محلی ندارند و از طرفی، ترس و واهمه دارند که با پخت و ارایه غذاهای محلی، استانداردهای بینالمللی خود را از دست بدهند.
جهانوند: قصد داشتیم که گردشگری غذا را با هدف ایجاد سفره ایرانی به وجود بیاوریم که خوشبختانه به این هدف خود نیز رسیدهایم. سفره ایرانی در هر گوشه از کشور، یک سفره منحصر به فرد و مخصوص است که علاوه بر برخورداری از تنوع غذایی خوب، میتواند مخاطب را نیز به خود جذب کند.
در ایران به خاطر قومیتها و مذاهب مختلفی که وجود دارد، سفرههای مختلفی نیز در طی سالهای متمادی ایجاد شده است. به طور مثال ما سفره شب یلدا را داریم که قدمت هزاران ساله دارد و تاریخی است. همچنین سفره افطار را داریم که یک سفره اسلامی است. به همین خاطر غذاهایی که در هر فصل از سال تهیه و تدارک دیده میشود از فلسفه خاصی برخوردار است.
نورآقایی: گردشگری غذا علاوه بر انتقال فرهنگ و تفکر ایرانی به سایر کشورها میتواند برای کشور ما تولید ثروت کند و ما از این طریق به درآمدزایی نیز بپردازیم. باید در نظر داشت که گردشگری خوراک میتوانست برای بخش خصوصی مفید و سودمند باشد ولی به دلیل اینکه هنوز در ایران زیرساختهای شناختی آن شکل نگرفته است، بخش خصوصی وارد این حوزه نمیشود. به طور کلی میتوان گفت که گردشگری خوراک در شهرهای بیابانی از سوی گردشگران خارجی حمایت خواهد شد و برگشت سرمایه در این حوزه میتواند بیشتر از حوزههای دیگر گردشگری باشد.
آیا میتوانستیم این نوع گردشگری را در کشور گسترش دهیم؟ سازمان گردشگری و میراث فرهنگی در زمینه گردشگری خوراک چه اقداماتی انجام داده است؟
صالحی: سازمان گردشگری و میراث فرهنگی سعی کرده تا با برگزاری جشنوارههای غذا، این موضوع را در کشور توسعه دهد اما متاسفانه به اصل و اساس گردشگری غذا توجهی نکرده است. یعنی سازمان اقدامی در جهت معرفی غذاهای بومی تا کنون از طریق رسانههای مختلف انجام نداده است و در جشنوارههای برگزار شده تنها به پخت و فروش آش، بسنده کرده است. مردمی که به این جشنوارهها مراجعه کردهاند، تنها به خرید سوغاتی و خوردن آشهای محلی اکتفا کردهاند در صورتی که در استانهای مختلف ایران، غذاهای بومی بسیاری وجود دارد که مردم از آن بیخبرند.
در سازمان گردشگری، فردی که هم اکنون متولی آموزش غذاهای سنتی و بومی است، آگاهی لازم در خصوص بهبود وضعیت گردشگری غذا ندارد. به همین دلیل نباید توقعی در خصوص گسترش و توسعه صنعت گردشگری غذا داشته باشیم. از طرف دیگر فرهنگ غذایی اشتباهی در میان مردم گسترش پیدا کرده است و آن استفاده از خوراکهای غیربومی است. این راه و روش غلط در میان قشر جوان، ریشهدار شده است.
جهانوند: عقیده دارم که میتوانیم با اقداماتی نظیر برگزاری جشنوارهها و فستیوالهای استانی و شهری به گردشگری غذا رونق بیشتری ببخشیم. اگر بتوانیم هر سال جشنواره پسته یا گردو یا آشهای محلی برگزار کنیم، میتوانیم ادعا کنیم که در این حوزه موفق عمل کردهایم. اما لازمه حرکت در صنعت گردشگری غذا، همگام و هم فکر بودن اتحادیههای هتلداری و انجمنهای گردشگری در نقاط مختلف کشور است.
به عبارت دیگر سالهاست که از درآمدزایی و اشتغالزایی گردشگری غذا مطمئن شدهایم ولی برای هماهنگی بخشهای مختلف در این زمینه اقدامی از سوی هیچ ارگانی صورت نگرفته است. موضوعی که همه ما باید به آن توجه داشته باشیم این است که گردشگران برای خوردن غذاهای اروپایی یا آمریکایی وارد ایران نمیشوند بلکه میخواهند با آداب و رسوم و غذاهای ایرانی بیشتر آشنا شوند. با مطالعات انجام شده متوجه شدیم که200 نوع غذای محلی و سنتی در ایران وجود دارد که میتوانیم آنها را در فهرست غذاهای هتلها قرار دهیم. در کشور ما گردشگری غذا در افزایش میزان درآمد حاصله از صنعت توریسم بسیار تاثیر گذار است و از چند منظر قابل تامل و نیازمند نگاهی دوباره است. باید در این حوزه به بازسازی و نوسازی برخی زیرساخت های ایجاد شده بپردازیم.
امروزه بين انواع گردشگري، گردشگري روستایی و غذا اهميت زيادي پيدا كـرده اسـت. گردشگری غذا در واقع تركيبي از جنبـههـاي مختلـف مسایل و مفاهیم فرهنگـي، اجتمـاعي و بيولـوژيكي را در بر میگیرد. در طول دهـه گذشـته، رقابـت روزافزون بين مقاصد گردشگري منجر به توسعه جاذبههاي بيشتر براي جلب توجه گردشـگران شده است. بسياري از مقصدهاي گردشگري از غـذا بـه عنـوان منبعـي پرجاذبـه بـراي تقويـت بازاريابي گردشگري خود استفاده كردهاند. مواد غـذايي بـه طـور فزآيندهاي به عنوان بخش مهمي از بازار گردشگري فرهنگـي بـه رسـميت شـناخته شـده اسـت.
نورآقایی: سازمان گردشگری و میراث فرهنگی به دلیل اینکه باوری در این زمینه ندارد، نمیتواند از تمام توان و نیروی خود در جهت بهبود وضع موجود بهره ببرد. اگر بخواهیم گردشگری غذا را در ایران گسترش دهیم باید در گام نخست همت و نگرش درستی نسبت به این موضوع داشته باشیم. مسلما گردشگری غذا در شهرهای تاریخی و زیارتی طرفداران بسیاری را جذب خود خواهد کرد ولی چون در این حوزه هیچ کاری صورت نگرفته است، بنابراین نمیتوان آمار و درصدی در خصوص پیشرفت این صنعت در شهرهای مختلف ارایه داد.
چه عواملی میتواند موجب بهبود و گسترش صنعت گردشگری خوراک شود؟ بومگردی چه نقشی در توسعه گردشگری غذا دارد؟
صالحی: بومگردیها خود را مقید به تهیه غذاهای محلی میدانند و تمام تلاش خود را میکنند که از مهمانهای خود با غذاهای بومی پذیرایی کنند. اقامتگاههای بومگردی به این دلیل که در محیط محلی قرار دارند و با فرهنگ و عقاید بومی آشنایی کاملی دارند، به پخت و ارایه غذاهای محلی علاقه بیشتری نشان میدهند ولی صاحبان هتلها به دلیل آشنا نبودن آشپزها با غذاهای بومی و محلی، نمیتوانند اقدامی در این راستا انجام دهند. از طرف دیگر برای هتلهای چند ستاره، غذاها، تعیین و مشخص شده و امکان بروز هرگونه خلاقیتی از سرآشپز گرفته شده است.
جهانوند: از آنجا كه گردشگري غذا، نوعي گردشگري فرهنگي به شمار ميآيد، ايران با توجه به برخورداري از تنوع فرهنگي، اقليمي و تنوع غذايي ميتواند در اين زمينه جايگاه درخور و شايستهاي در عرصه بينالمللي پيدا كند. به رغم توجه جدي به گردشگري غذا در دنيا، در كشور ما تاكنون توجه جدي بـه اين مقوله نشده است. حال آنكه كشـور مـا در ايـن زمينـه قابليـتهـاي منحصربه فرد فراواني دارد و ميتواند با بسياري از كشورهاي مطرح در اين صنعت رقابت كنـد و در خصوص برخي از مواد غذايي در سطح جهان صاحب برند شود.
نورآقایی: بومگردیها در این زمینه توانستهاند گامهای موثر و مثبتی بردارند ولی با این وجود عقیده دارم بومگردیها می توانستند زودتر وارد حوزه اطلاع رسانی و ترویج غذاهای بومی شوند اما با قاطعیت میتوان گفت که تنها بخشی که هم اکنون در این حوزه فعالیت میکنند همین اقامتگاههای بومگردی هستند.