گرمای تابستان و داغ شدن بحث بیت‌کوین

از نقطه‌نظر اقتصادی، فقط انرژی است که واقعا ارزشی جهان‌شمول داشته و همه‌جا مفید است، در حالی‌که مابقی محصولات نسبت به مکانی که در آن هستیم برای ما «کم و بیش» مفید هستند. این ویژگی از چشم مخترع مرموز فن‌آوری زنجیره بلوکی (بلاکچین) و رمز ارز بیت کوین با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو، پنهان نمانده است و بسیاری از کارشناسان در کنار دیگر ابعاد نبوغ این شخص (یا گروه)، این مورد یعنی رجوع به ارزش جهان‌شمول انرژی و مصرف برق برای رمزگشایی، رمزنگاری، راستی‌آزمایی و تغییرناپذیری تراکنش‌ها را برجسته کرده و از آن به‌عنوان یکی از دلایل وجود ارزش ذاتی بیت‌کوین نام می‌برند.

از اواخر خردادماه و همزمان با ورود به فصل گرما، ناگهان افکار عمومی در سطح وسیعی از جامعه با پدیده‌ای ناشناخته و مفاهیم و واژه‌های جدیدی چون مزرعه بیت‌کوین، استخراج بیت‌کوین، ماینینگ، ماینر و… آشنا شدند. ریشه اصلی این آشنایی برمی‌گردد به انتشار روزانه و بی‌وقفه اخبار کشف پایگاه‌های استخراج بیت‌کوین در اقصا نقاط کشور همراه با تصاویری از انبوه ادوات کامپیوتری.

در این ماجرا همه بازیگران خسارت دیده‌اند: وزارت نیرو که با استقرار استخراج‌کنندگان بیت‌کوین در مکان‌های صنعتی، کشاورزی و اماکن مشمول یارانه مواجه شده و برق را به قیمتی نازل در اختیار آن‌ها گذاشته است؛ ماینر یا معدنچیان بیت‌کوین که با اتهام قاچاقچی روبه‌رو شده و سرمایه‌های خود را در خطر می‌بینند، نیروی انتظامی که بخشی از منابعش را صرف کشف و ضبط و پلمپ مزارع بیت‌کوین کرده است، قوه قضاییه که باید بخشی از توانش را صرف رسیدگی به نوع جدیدی از پرونده‌ها با انواع و اقسام ابهامات و خلع‌های حقوقی کند و… و در نهایت همه شهروندان که این هزینه‌ها را می‌باید با پرداخت مالیات جبران کنند.

اما آنچه که برشمرده شد تنها نیمه خالی لیوان است. از برکات موجود در نیمه پر لیوان یکی این‌که صرف آگاهی عمومی از وجود یک فن‌آوری نوین می‌باید مثبت قلمداد شود. ابتدا باید توضیح دهیم که از زنجیره بلوکی به‌عنوان انقلابی در حد‌ و اندازه‌های صنعت چاپ یا اینترنت نام‌ برده می‌شود چون برخلاف وب، اکوسیستم زنجیره بلوکی قادر است اعتبار و امنیت یک تراکنش بین دو همتا را بدون واسطه در یک شبکه‌ باز تضمین کند.

بیت‌کوین، ارز رمزها و نقل‌وانتقالات مالی فقط یکی از سه کاربرد اصلی این اکوسیستم را تشکیل می‌دهند. کاربرد دوم، ثبت اسناد و آرشیو اتفاقات است که خود زمینه‌ای است برای در ارتباط قرار دادن داده‌های معتبر و رسمی و اتوماتیزاسیون بسیاری از پروسه‌ها در همه‌ بخش‌های اقتصاد مثل خدمات، صنعت، کشاورزی، حمل‌ونقل، سلامت و… و بالاخره کاربرد سوم زنجیره بلوکی، قراردادهای هوشمند است که می‌توانند بدون نیاز به فرد یا نهادی با امنیت بیشتر و هزینه کمتری اجرا و اعمال شوند.

با اینکه زنجیره بلوکی دهه اول عمر خود را سپری کرده و در غرب حداقل شش هفت سالی است که به‌طور گسترده و جدی نقل محافل دانشگاهی، رسانه‌ای، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و غیره است، این بحث در کشورمان هم دیر شروع شد و هم دامنه آن محدود به نشست‌های دولتی پشت درهای بسته بود. البته یکی دو سالی است اینجا و آنجا کنفرانسی برگزار می‌شود ولی آن روند شایسته و بایسته که ابتدا موضوع در سطحی عمومی و با حضور نخبگان و کارشناسان در رسانه‌ها مطرح شده و سپس برنامه‌ریزی و سیاست‌ها بر مبنای خروجی گفت‌وگوها اتخاذ شوند، طی نشده است.

به جز صدا و سیما که در این سال‌ها علاقه چندانی به این مقوله نداشته است، تولید محتوا از سوی مجامع علمی یا فعالان خصوصی در فضای مجازی نیز ناچیز است به‌طوری که می‌توان با مرور در سایت آپارات فقر محتوایی در زمینه ویدئوهای آموزشی یا میزگردهای علمی با کیفیت مورد قبول را به عینه دید. انجمن بلاکچین ایران نیز که به‌تازگی دو ساله شده است، کارنامه درخشانی به ثبت نرسانده و عمده بحث‌های فروم یا کانال‌های مجازی حول دو محور تریدینگ و ماینینگ (بخوانید خرید و فروش رمز ارزها و استخراج) دنبال می‌‌شوند.

وقتی در زمینه پژوهش، آموزش و برنامه‌ریزی نسبت به نوعی از فن‌آوری که با اقتصاد در تنیدگی کامل است، عقب می‌مانیم، عواقب این عقب‌ماندگی به طور جبری به سراغ‌مان می‌آید و ناهنجاری‌ها گریبان‌مان را می‌گیرند. این وضعیتی است که امروز به آن دچار شده‌ایم یعنی وضعیتی که همه ارکان و نهادهای ذی‌ربط لاجرم مجبور به ورود و اعلام موضع شوند.

طی هفته‌های اخیر وزارت نیرو، ارتباطات و فناوری اطلاعات، صنعت، معدن و تجارت، اقتصاد و دارایی، وزیر کشور، بانک مرکزی، شورای فضای مجازی، نیروی انتظامی، گمرک، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، قوه قضاییه، نمایندگان و اعضای کمیسیون‌های اقتصادی و صنعت مجلس شورای اسلامی و… به نوبت مواضع و دیدگاه‌های خود را نسبت به مسئله بیان کرده و بر لزوم سامان‌دهی و قانون‌گذاری در این حوزه تاکید کرده‌اند که اگر در عمل منتهی به نتایج عینی شود، می‌توان از آن به‌عنوان برکت دوم نیمه پر لیوان یاد کرد.

این تعداد مرجع مرتبط، خود گواهی است بر اینکه ما با یک پدیده و معضلی چند وجهی روبه‌رو هستیم که برای شناخت و انتخاب بهترین خط‌مشی نیاز به تلفیق دانش، روش و تجارب چندین حوزه علمی و تخصصی دارد.

به‌عنوان مثال مهندسان کامپیوتر لزوما شناخت کافی از علم اقتصاد و پیچیدگی‌های مطرح در مبحث ارز ندارند یا بالعکس اقتصاددانان اجبارا با همه معضلات یا امکانات امنیتی یا نرم‌افزاری یک شبکه جهانی آشنا نیستند. بخش انرژی دغدغه‌های مشروع و تخصصی خودش را دارد، یا حقوقدانان که با عرصه‌ای جدید و مستعد برای بزه و کلاهبرداری روبه‌رو هستند و برای دفاع از شهروندان وظیفه دارند راهکارهای حقوقی منطبق با شرایط ارائه دهند، یا جامعه‌‌شناسان که اثرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از ظهور یک پدیده جدید را تحلیل می‌کنند.

طی سال‌های اخیر همه کشورهای جهان درگیر چگونگی استفاده از فرصت‌ها و همچنین چیرگی بر چالش‌هایی بوده‌اند که این فن‌آوری با خود به همراه آورده است. اما در حوزه بانکی و رمز ارزها با توجه به تحریم‌های گسترده‌ای که با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنیم، ویژگی خاصی شامل حال ایران شده و ناظران جهانی از نزدیک در حال رصد سیاست‌هایی هستند که جمهوری اسلامی ایران حول این موضوع اتخاذ کرده یا خواهد کرد.

رسم این است که جامعه علمی یک کشور، عصای دست نمایندگان مجلس و دولت‌مردان باشد تا با شناخت و تحلیل دقیق از پارادایم‌های جدید کمک کنند تا بهترین تصمیمات در جهت پیشرفت و بهروزی شهروندان گرفته شوند، این‌که تا چه میزان جامعه آکادمیک ما در این حوزه به‌خصوص پویا، فعال و منطقی عمل کرده است، جای نقد و بررسی دارد.

طی دو سال اخیر ایده خلق رمز ارز ملی با شرط پشتوانه ریالی مورد موافقت مراجع فقهی قرار گرفت ولیکن نمایندگان مجلس شورای اسلامی تحت تاثیر مخالفت برخی کارشناسان در سطح عمومی جامعه، از تصویب طرح‌های بانک مرکزی سر باز زدند. عده‌ای با استناد به ماهیت غیرمتمرکز زنجیره بلوکی و حساسیت غیرمنطقی به پسوند ملی ارز دیجیتال، عملا سیاست یا همه چیز یا هیچ را تجویز کردند، اما در خلال ماه‌های اخیر به چند دلیل از افراط و تفریط‌ها کاسته شده است:

اول این‌که خلق یک رمز ارز ملی الزاما راه را برای رسمیت بخشیدن به دیگر ارزهای دیجیتال در آینده نمی‌بندد. دوم مسئله مبالغه در بحث عدم تمرکز است. مبالغه‌ای که در ابتدای ورود به دنیای اینترنت هم شاهدش بوده‌ایم. اینترنت نیز مثل زنجیره بلوکی ماهیتی غیرمتمرکز دارد، با این‌حال در عمل بیش از 80درصد ایمیل‌ها فقط از دو مجرای گوگل و مایکروسافت می‌گذرند و همه از انحصار آمازون، فیسبوک، یوتیوب و… آگاه هستند. نکته سوم انتظار خوش‌بینانه علاقه‌مندان بیت‌کوین به استقبال غول‌های تجاری دنیا از این ارز دیجیتال برای معاملات بود چون مادامی که شرکت‌های بزرگ از خرید و فروش کالا یا خدمات خود از طریق این ارز دیجیتال اجتناب ورزند، بیت‌کوین همچنان ارزی پرنوسان و بی‌ثبات و در خدمت سوداگری باقی خواهد ماند. این مهم نه تنها تا به امروز محقق نشده است بلکه شاهد همان اتفاقاتی هستیم که در شروع اینترنت افتاد. به‌عنوان مثال امروز فیسبوک با دو میلیارد عضو قصد دارد با تکیه بر اکوسیستم زنجیره بلوکی خصوصی (بخوانید متمرکز)، ارز دیجیتال «لیبرا» را با پشتوانه و وابستگی به سبدی از ارزهای رایج چون دلار، یورو، یوآن و با کمترین نوسان وارد رقابت با بیت‌کوین کند.

از طرفی تاکنون تنها معدودی از کشورهای کوچک با شرایط خاص خود نسبت به این مقوله با گشاده‌رویی تمام برخورد کرده‌اند. مسئله اخذ مالیات یا خروج ارز از کشور و سقوط ارزش ریال که مستقیما با معیشت مردم سر و کار دارد، با کلی‌گویی و بدون ارائه راهکارهای عملی برای جلوگیری از ناهنجاری‌های اقتصادی حل نخواهد شد. در این مورد می‌توان چین را مثال زد که با آن اقتصاد قدرتمند و با وجود میزبانی بخش عمده مزارع و گره‌های شبکه بیت‌کوین، به‌خاطر نگرانی از خروج ارز، معاملات بیت‌کوین را ممنوع اعلام کرده است، یا مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا که به دلایلی چون خطر تشکیل یک امپراتوری مالی و یک‌جانبه‌گرایی در بازار، خواستار توقف پروژه لیبرا از جانب فیسبوک شده است.

طی هفته‌های اخیر تقریبا همه مسئولان متفق‌القول بر این‌که صنعت استخراج بیت‌کوین یک فرصت است و در صورت قانون‌مند شدن می‌تواند درآمدزا باشد، صحه گذاشته‌اند. دولتمردان اگرچه دیر ولی بالاخره به این درک رسیده‌اند که ایران با مزیت نسبی فوق‌العاده خود در حوزه انرژی می‌تواند نقش مهمی در آینده این صنعت ایفا کند. صنعتی که سامان‌دهی بهینه آن در گرو سامان‌دهی همان منشور چند وجهی است که با تعیین تکلیف نهایی مسئله رمز ارزها از سوی بانک مرکزی آغاز خواهد شد.

به جز ایران چند کشور دیگر چون استونی، سوئیس، سوئد، ترکیه و… راه‌اندازی رمز ارز ملی خود را در دستور کار دارند و از این منظر اگر بعد از همه کش و قوس‌ها قول مسئولان عملی شود، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در زمره پیش‌قراولان این حوزه قرار خواهد گرفت.

در آن صورت وارد دوره فرهنگ‌سازی مورد لزوم برای هر فن‌آوری جدید خواهیم شد، دوره‌ای که طی آن می‌باید موانع و مشکلات موجود احتمالی برطرف شوند تا از تمامی مواهب و کاربردهای دیگر زنجیره بلوکی بهره‌مند شویم و در نهایت به مرحله مدیریت قراردادهای هوشمند برسیم.

تازه‌های کسب و کار