هواپیماها هم مانند انسانها دارای شخصیت و هویت هستند و در بیشتر مکتوبات هوانوردی به جای واژه IT که اشاره به اشیا دارد از SHE استفاده می شود.
هواپیما، این معجزه دستساز بشر که توانسته عملکردی فراتر از یک صنعت داشته باشد و به بیان دیگر به یک هارمونی زیبا از تخصصها و علوم متفاوت تبدیل شود، مسیری جذاب را در جوامع طی می کند اما مانند تمامی اتفاقات و اختراعات بشر در ایران، مسیری متفاوت طی میکند.
گویا، ما ایرانیها علاقه خاصی به درک و شناخت کافی از ذات و فلسفه وجودی و یا سیر تحول صنایع وارداتی نداریم و اگر شخص و یا گروهی، قدم در مسیر متفاوتی میگذارند، آن را آوانگارد و یا نگاهی نو مینامیم.
هوانوردی کشور از این امر مستثنی نیست و متاسفانه علاوه بر آنکه این صنعت یک صنعت پیشرفته است، مدیریت هوانوردی کشور، نگاهی سنتی داشته و صرفا به عنوان یک وسیله حمل و نقل به هواپیما نگاه میکند.
هواپیما در دنیای کنونی، فراتر از ارابه حمل و نقل و بلکه به عنوان سفیر فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است که میتواند پیوند دهنده جوامع به یکدیگر باشد.
یکی از موضوعات مهم در هوانوردی، فرهنگ بازار Market در این صنعت است. فرهنگ را مجموعه آداب و رسوم مشترک در میان یک جمع مینامند اما در پیوند میان دنیای هوانوردی و فرهنگ مارکت هوانوردی، شوق، اشتیاق و البته طرز رفتار با انواع مختلف هواپیماها مینامم.
درماههای اخیر، تبلیغات بسیاری درخصوص هوانوردی عمومی و همچنین راهاندازی ایرلاینهای رجیونال (منطقهای) فضای رسانهای هوانوردی کشور را پوشش داده، اما آیا فرهنگ هوانوردی ما و به تبع آن فرهنگ جامعه به عنوان مسافر پذیرای شاخههای متفاوت از ایرلاینهای کنونی را دارد؟
فرهنگ مارکت در هوانوردی را میتوان در ۳ بخش اپراتور، مسافر و سرمایهگذاری مورد ارزیابی قرار داد. در بخش اپراتور، مدیران صاحب هواپیماهای خاص که در این مطلب، هواپیماهای کوچک با ظرفیت محدود مورد نظر است، مورد توجه قرار می گیرد.
هواپیماهای جت منطقهای مانند امبرائر۱۴۵، CRJ200 و ATR72 در کشور ما مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. این هواپیماها در طبقهبندی رجیونال و منطقهای قرار میگیرند، هواپیماهایی با ظرفیت کمتر از ۱۰۰ نفر که باید در مسیرهای کوتاه و یا به اصطلاح به صورت کلاغ پَری پرواز کنند. به بیان دیگر پروازهای زیر یک ساعت را در زمان کمتری طی کرده و در طول روز کاری، بتوانند به چند مقصد پرواز کنند. ذخیره زمان در این نوع از هواپیماها بسیار حائز اهمیت است لذا کادر پروازی این شرکتها باید متفاوت از انواع دیگر شرکتهای هوانوردی عمل کنند. این نوع از هواپیما نیازی به تجهیزات فرودگاهی ندارند، به همین علت میتوانند در زمان اندک، مسافرگیری کرده، بار مسافر را در کارگو قرار داده و پرواز کنند.
فرهنگ مارکت در بخش رجیونال شامل نکات مهمی است. در بخش اپراتور، شرکتهای بهرهبردار از این هواپیما، باید این هواپیما را در مسیرهای کوتاه و زیر یک ساعت مورد بهرهبرداری قرار دهند. برگ برنده در این نوع هواپیماها، ذخیره زمان است لذا خلبانان و مهمانداران (در این هواپیماها ۲ مهماندار حضور دارند) این نوع هواپیماها باید در ذخیره زمان توجه داشته و زمان بین دو پرواز را به حداقل برسانند.
در بخش فرهنگ مارکت ویژه مسافر، باید شرکتهای اپراتور این هواپیماها نقشی حساس ایفا کنند. طول و عرض این هواپیماها کوچکتر از هواپیماهایی است که مسافر ایرانی با آن به صورت معمول پرواز میکند و معمولا مسافر ایرانی اعتمادی به ایمنی این هواپیماها ندارد و این امر سبب میشود تا استقبال از این هواپیماها کمتر باشد.
یکی از دلایل مهمی که بسیاری از فرودگاههای کشور، نیمه تعطیل و یا تعطیل هستند، نبود تجهیزات فرودگاهی متناسب با هواپیماهای بزرگ و همچنین نبود مسافر کافی برای تکمیل ظرفیت یک هواپیمای بزرگ است. منطقی است که در بسیاری از شهرها و استانهای کشور، نمیتوان ظرفیت مسافر هواپیماهای بزرگ را با فرض تجهیز فرودگاه ها تامین کرد، چراکه وقتی مسافر زیاد وجود ندارد، تجهیز فرودگاه هم توجیه اقتصادی ندارد. اما میتوان با پرواز هواپیماهای جت منطقهای به این مناطق، ظرفیت این هواپیماهای کوچک را تامین کرد. از سوی دیگر با پرواز این نوع هواپیماها و توسعه جتهای کوچک منطقهای به مناطق محروم و دورافتاده، توسعه و آبادانی نیز به این مناطق راه می یابد.
یکی دیگر از نکات ضعف فرهنگی این نوع از هواپیماها، نبود کترینگ به معنای رایج است، چراکه در مدت زمان محدود پروازی، امکان سِرو غذا و کترینگ وجود نداشته و در شرکتهای خارجی منطقهای نیز به ارائه بسته سبک شامل بطری آب و یک اِسنک یا آجیل اکتفا میکنند. مسافر ایرانی، هواپیما را با کترینگ آن می شناسد و در ازای خرید بلیت، انتظار سِرو غذای رستورانی دارد که این موضوع با نگاه استاندارد این هواپیماها فاصله دارد.
در بخش سوم مرتبط با فرهنگ مارکت این بخش جذاب هوانوردی، نگاه سرمایه گذاری در این بخش است. عمده سرمایه گذاران و کارآفرینان هوانوردی کشور، صاحب کسب و کارهای متفاوت از هوانوردی هستند و شاید یکی از نکات مهم وجود نگاه سنتی در هوانوردی کشور، عدم ریسکپذیری و شاید ادامه دادن مسیری است که در گذشته تجربه شده است.
برای مشاوران توسعه و راهاندازی همه صنایع در کشور پیش آمده که با پرسشی معمول از سوی سرمایهگذاران مواجه میشوند:” اگر این راهبرد جذاب و کارآمد است چرا تاکنون کسی به این حوزه وارد نشده است؟”
پاسخ به این پرسش، کاملا روشن است، اگر قرار باشد همه افراد راه گذشتگان را درپیش میگرفتند، هیچ نوآوری و اختراعی صورت نمی گرفت که البته شرکتهای منطقه ای هوانوردی، نوآوری امروزه نیست و سالهاست در کشورهایی که دارای پهناوری جغرافیایی هستند، مورد استفاده قرار میگیرد.
سرمایه گذاری در این بخش از هوانوردی و هوانوردی عمومی که شرح این بخش، مجالی دیگر می طلبد، می تواند مسیر توسعه و رشد مناطق محروم را هموار سازد. زمانی که پروازهای هفتگی و روزانه به مناطق محروم صورت گیرد، تمایل سرمایه گذاران اقتصادی و صنعتی به ایجاد بنگاه های اقتصادی افزایش می یابد. اساتید دانشگاه های برتر کشور و دانشجویان، میتوانند در زمانهای مشخص به دانشگاههای این مناطق سفر کنند و مثالهای متعددی که میتواند در تمامی بخشها مانند پزشکی، کارآفرینی، گردشگری و … بیان شود.
همواره از جملهای زیبا در پایان بندی نوشته هایم استفاده می کنم:” چرخ هواپیما هر زمینی را لمس کند، توسعه و آبادانی را با خود به ارمغان میآورد”.
پهناوری کشور عزیزمان و تعدد و پراکندگی فرودگاهها در کشور، بهترین ظرفیت جهت راه اندازی و رشد شرکتهای منطقهای است اما از همه مهمتر، فرهنگسازی در این حوزه جذاب است.
این یادداشت در سیصد و هشتادمین شماره ماهنامه صنعت حمل و نقل منتشر شده است.