صنعت حمل و نقل آنلاین: شيرينترین و تلخترین خاطره مهندس نژاد حسینیان در وزارت راه و شهرسازی (وزارت راه و ترابری) در گفت و گو با حسن توکلی نویسنده کتاب زاویه پنهان حمل و نقل و معاون روابط عمومی سازمان راهداری و حمل ونقل جادهای.
شیرینترین خاطره به نظر من زمانی بود که قطعهای از راه اصلی و یا روستائی به بهرهبرداری میرسید و ما شاهد خوشحالی مردم با اجرای آن پروژه بودیم.
من همیشه به کارکنان وزارت راه و ترابری میگفتم که فعالیت شما اگرچه مانند سایر دستگاههای اجرایی یک وظیفه اداری است، در عین حال باقیات الصالحاتی است که برای شما باقی میماند.
یکی از خاطرات تلخ من در طول خدمتم در وزارت راه و ترابری، آشنائی با روش عبور از رودخانه در یکی از نقاط محروم کشور بود.
در اواخر خدمت در وزارت راهوترابری براي سركشي از راههاي استان خوزستان به منطقهاي در پاي كوه دنا رفته بوديم.
از آن جا پس از حدود دو كيلومتر پيادهروي به روستايي رسيديم. در سر راه، نماينده آن منطقه شخصي به نام «آقا سيد» از ما دعوت كرد تا براي رفع خستگي و بازدید از پلی که توسط روستائیان احداث شده به روستای ایشان برویم.
اين روستا رودخانهاي به عمق حداقل2 متر داشت و براي عبور از اين رودخانه و رسيدن به آن روستا، مردم اين منطقه در يك طرف رودخانه طناب و سيم بكسلي را بسته بودند و آن سوي طناب، سيم بكسل را به درختي آنسوي دره متصل كرده بودند و مجبور بودند براي عبور از رودخانه و انجام كارهاي عادي خود از اين طناب كه به سيم بكسل وصل بود و با قرقرهاي حركت ميكرد، از رودخانه عبور كنند.
به اين شکل كه برخي زنان بچههايشان را برروي پاي خود مينشاندند و پاهاي خود را از لابلاي طناب رد ميكردند و يك نفر با قرقره، سيم بكسل و طناب متصل به آن را حركت ميداد.
بنا بر اظهارات اهالي آن روستا در جريان عبور از اين رودخانه دهها نفر سقوط كرده بودند و جسد آنها يافت نشده بود.
من با ديدن اين صحنه به عنوان وزير راه و ترابري جمهوري اسلامي ايران بسیار ناراحت شدم و از خود سوال نمودم كه چرا در نظام جمهوري اسلامي، ما بايد شاهد اين ماجرا باشيم؟
بلافاصله پس از برگشتن از آن منطقه، مهندسين و مشاوران را فراخواندم و با توجه به اينكه در بسياري از پاركهاي جنگلي خارج از کشور پلهاي سيم بكسلي را ديده بودم، طرح اجراي پلهاي سيم بكسلي را مطرح كردم که قبلا درامریکا دیده بودم، كه ساخت اين پلها درابعاد مختلف مورد تصويب قرار گرفت و قرار شد به تعداد کافی پل سيم بكسلي ساخته شود.
پس از مدتي كه مجدد براي سركشي به راههاي استان خوزستان رفته بوديم از مسير ديگري كه دقيقا از دل روستاها ميگذشت و به سمت رودخانه ادامه مييافت، به منطقه دنا رسيديم و آن « آقا سيد»كه ريش سفيد منطقه بود و در مأموريت نوبت اول نيز ما را همراهي كرده بود، دست مرا گرفت و گفت كه بايد به سمت پل برويم و مردم در آنجا منتظر هستند.
وقتي به پاي رودخانه رسيديم، ديديم كه پل برقرار شده و مردم هم گوسفندي را براي قرباني آماده كردهاند.
وقتي ما روي پل قرار گرفتيم همه جمعيت روي پل متراكم بودند و من يكدفعه احساس نگراني و خطر كردم و با خود گفتم مبادا در اين پل مشكلي ايجاد شود جان عدهای از مردم به خطر افتاده و آبروي ما و مهندسين مشاور و اعتبار وزارت راه زير سوال برود كه الحمدالله اين پل به خوبي آزمايش خود را با آن جمعيت، پس داد و بعد از آن هم در ساير نقاط كشور از اين پلها استفاده شد.