Picture of همایون ذرقانی

همایون ذرقانی

روزنامه‌نگاری تحقیقی را از سال ۱۳۷۴ آغاز کرد. او هم‌اکنون سردبیر ماهنامه صنعت حمل و نقل و مدیرمسئول ماهنامه سفر و مجله بین‌المللی explore Iran است.

خبرسازی برای حواس‌پرتی اجتماعی

در دنیای پرهیاهوی امروز، خبرهایی به سطح می‌آیند که توجه و احساسات عمومی را جلب می‌کنند. اما آیا همه این خبرها به یک اندازه اهمیت دارند؟ برخی از آن‌ها، مانند رفتارهای غیرمعمول چهره‌های معروف یا بخشنامه‌هایی مانند ممنوعیت ساخت استخر در ساختمان‌های تهران، تأثیر مستقیمی بر زندگی روزمره ما ندارند. این‌گونه خبرها مانند سوپاپ‌هایی عمل می‌کنند که به جامعه‌ای که زیر بار مشکلاتی چون تورم، بحران محیط زیست و نارسایی‌های اقتصادی دست و پا می‌زند، فرصتی برای فرار از واقعیت‌های دردناک می‌دهند.

این پدیده، تنها تصادفی نیست. این‌ها خبرسازی هستند، تکنیکی پیچیده و حساب‌شده که رسانه‌ها برای منحرف کردن توجه مردم از مسائل جدی‌تر به کار می‌برند. خبرسازی در تاریک‌ترین گوشه‌های رسانه‌ها شکل می‌گیرد و معمولاً به‌صورت عمدی طراحی می‌شود تا اثر یک خبر خاص را کاهش دهد یا از بررسی عمیق آن جلوگیری کند.

ریشه‌های خبرسازی: نمایی از رقص سایه‌ها

این تکنیک‌های خبرسازی به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که شبیه به رقص سایه‌ها در دنیای رسانه ظاهر می‌شوند. در این رقص، خبرهایی با نورافکن‌های خیره‌کننده به سطح می‌آیند، در حالی که مسائل حیاتی و مهم در تاریکی پنهان می‌شوند.

سنسور کردن اخبار مهم: رسانه‌ها گاهی اوقات با کم‌اهمیت جلوه دادن اخبار مهم، توجه مخاطب را به سمت موضوعات بی‌اهمیت جلب می‌کنند. برای مثال، ممکن است یک خبر اساسی درباره بحران اقتصادی نادیده گرفته شود تا به حواشی زندگی سلبریتی‌ها پرداخته شود.

جنجالی کردن موضوعات بی‌اهمیت: رسانه‌ها با استفاده از تکنیک‌های جذاب و جنجالی، سعی می‌کنند توجه مخاطب را به موضوعات حاشیه‌ای معطوف کنند. این موضوعات معمولاً شامل زندگی خصوصی سلبریتی‌ها، حواشی ورزشی و اخبار غیرمرتبط هستند که افکار عمومی را به سمت خود جلب می‌کنند.

انتشار در زمان‌های خاص: رسانه‌ها ممکن است در زمان‌های خاص، مانند روزهای تعطیل یا ساعت‌های مشخص، اخبار کم‌اهمیت را منتشر کنند تا توجه به مسائل حیاتی را کاهش دهند. این کار شبیه به ترفندهایی است که در نمایش‌های تئاتری برای تغییر صحنه انجام می‌شود.

نمونه‌هایی از خبرسازی در عمل

به‌عنوان مثال، در دوران رسوایی‌های سیاسی، رسانه‌ها ممکن است ناگهان توجه را به سمت رفتارهای بی‌اهمیت سلبریتی‌ها جلب کنند تا افکار عمومی را از موضوع اصلی منحرف کنند. در زمانی که بحران‌های اقتصادی بر زندگی مردم سایه می‌افکنند، رسانه‌ها ممکن است به جشنواره‌های فرهنگی بپردازند تا نارضایتی‌های اجتماعی را کمرنگ کنند.

چالش‌های زیست‌محیطی نیز در این میان قرار می‌گیرند؛ هنگامی که بحران‌های زیست‌محیطی به اوج خود می‌رسند، رسانه‌ها ممکن است به موضوعات غیرمرتبطی مانند مد روز یا حواشی سینما بپردازند تا تأثیر منفی بحران را کاهش دهند.

درس‌هایی از سینما: «دم را بجنبان»

این پدیده در دنیای سینما نیز به‌خوبی به تصویر کشیده شده است. فیلم «دم را بجنبان» (The Dog Wag) به کارگردانی بارِت هول و با بازی رابرت دنیرو و داستین هافمن، داستان مشاور سیاسی به نام “مَکس” را روایت می‌کند که برای مدیریت بحران در دولت آمریکا تصمیم می‌گیرد یک جنگ ساختگی ایجاد کند. با همکاری یک نویسنده مشهور هالیوود، آن‌ها داستانی خیالی درباره جنگی در یک کشور خارجی می‌سازند که به‌سرعت به حقیقت تبدیل می‌شود.

این فیلم به نقد تکنیک‌های رسانه‌ای و خبرسازی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه اطلاعات می‌تواند به‌طرز معناداری دستکاری شود تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد. جالب است که این پدیده هنوز هم در دنیای امروز به شکل‌های مختلف تکرار می‌شود و افکار عمومی را فریب می‌دهد.

نتیجه‌گیری

درک خبرسازی و شناسایی آن در رسانه‌ها می‌تواند به ما کمک کند تا با دقت بیشتری به اخبار نگاه کنیم و از غفلت در برابر مسائل مهم اجتماعی و سیاسی جلوگیری کنیم. آگاهی از روش‌های خبرسازی پنهان به ما کمک می‌کند تا تحلیل بهتری از اخبار داشته باشیم و در نتیجه، انتخاب‌های آگاهانه‌تری در زندگی‌مان انجام دهیم. در این دنیای پیچیده، تنها با بصیرت می‌توانیم در میان این رقص سایه‌ها، نور حقیقت را بیابیم.

تازه‌های کسب و کار