در پی حادثه انفجار اخیر در بندر شهید رجایی و فشارهای ناشی از آن، پیشنهاد انتقال بخشی از عملیات تخلیه و ترخیص کالا به بندر خشک پیشگامان یزد مطرح شده است. این پیشنهاد با هدف کاهش ازدحام، ارتقای ایمنی و استمرار تجارت مطرح شده، اما کارشناسان درباره اجرای شتابزده و بدون طرح جامع آن هشدار میدهند.
بندرهای خشک در دنیا به عنوان پسکرانههای هوشمند طراحی میشوند، نه انبارهایی دورافتاده. تجربه جهانی در روتردام، شانگهای، سنگاپور و جبلعلی نشان میدهد که کارآمدی بندر خشک زمانی معنا دارد که در بستر یک اکوسیستم هماهنگ، دیجیتالی و متصل به شبکه ریلی و گمرکی عمل کند.
در ایران، بندر شهید رجایی نهتنها قطب اصلی کانتینری کشور است، بلکه با اشتغال مستقیم بیش از ۱۶ هزار نفر، نقش حیاتی در ترخیص کالا ایفا میکند. اما این بندر نیز با چالشهایی مانند تمرکز بالا، شکنندگی در برابر حوادث، کمبود اتصال ریلی و جزیرهای بودن مدیریت لجستیک مواجه است.
منتقدان تاکید دارند که انتقال صرف بار بدون فراهمکردن زیرساختهای ریلی و اطلاعاتی در یزد، میتواند تنها مشکلات را از بندر به کویر منتقل کند. در صورت کند بودن روند ترخیص در یزد، کل فلسفه پسکرانه زیر سؤال میرود. از طرفی اگر مهارتهای نیروی انسانی در بندر بهروز نشود، اجرای چنین طرحی منجر به بیکاری و نارضایتی خواهد شد.
کارشناسان پیشنهاد میدهند تدوین طرح جامع بندر–پسکرانه، اتصال سریعالسیر ریلی، ایجاد زیرساختهای دیجیتال و آموزش مهارتهای نوین برای نیروی کار، پیششرطهای موفقیت چنین انتقالی است. در این صورت بندر خشک یزد میتواند گامی مکمل و هوشمند در کنار بندر شهید رجایی باشد، نه صرفاً واکنشی بحرانمحور.
بیشتر بخوانید: