صنعت حمل و نقل آنلاین: تغییرات پیاپی و دور از انتظار نرخ ارز در کشور علاوه بر آن که سیستم پولی و مالی کشور را به شدت تحت تاثیر اثرات سوء خود قرار میدهد، برای کلیه دستاندرکاران در هر سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی حملونقل نیز پیامدهایی دارد، چه آنان که مستقیم یا غیرمستقیم در امور زیربنایی و تاسیسات جانبی ورود کردهاند و چه آنان که در بخش تولید یا واردات ناوگان فعال هستند. حتی برای آنان که ناوگان ترابری جادهای را در تملک دارند، هرگز ارمغانی جز نگرانی از افزایش هزینههای پیشرو و کاهش درآمدهای پیشبینی شده به همراه نخواهد داشت. بنابراین تغییرات نرخ ارز همواره این بخش را برای چگونگی تداوم کار خود دچار سردرگمی کرده است.
امروزه بر هیچیک از متولیان، کارگزاران و حتی برخورداران از سیستمها و شبکههای حملونقل در جهان و در کشور پوشیده نیست که بخش حملونقل به طور اعم و حمل و نقل جادهای به طور اخص، به سبب وسعت و پراکندگی جغرافیایی کشورمان در هر یک از چهار بخش شهری، برون شهری، بین شهری و روستایی در سطح ملی و حتی در شبکههای فراملی، بی شک از مهمترین زیربخشها و زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که با تسهیل در امر جا به جایی مسافر و کالا در هر دو مبحث زیرساخت و ناوگان، نقش کلیدی در ایجاد رفاه و نیز توسعه کشور ایفاء مینماید. به تعبیر دیگر میتوان گفت موتور محرکهای برای فعالیت تمامی بخشهای تولیدی، صنعتی، معدنی، کشاورزی و …. به شمار میرود.
نکته مهم و قابل توجه این فعالیت این است که دولت و بخش غیردولتی دوشادوش هم در زمینه ساخت، بهرهبرداری و نگهداری اعم از زیربنایی و ناوگان، همکاری تنگاتنگ داشته و هر دو طرف نیز به خوبی واقفند که هرگونه محدودیت منابع که عمدتا با وضع قوانین و مقررات از سوی بخش دولتی آغاز میشود، کندی و بعضا توقف مشارکت بخش خصوصی را در احداث زیرساختها و نیز تامین منابع پایدار در بهرهبرداری از زیرساختها و توسعه یا نوسازی ناوگان به دنبال دارد. تغییرات نرخ ارز و مخصوصا دلار، همواره تاثیراتی بر اقتصاد جوامع مختلف از جمله ایران داشته است. نرخ ارز از مهمترین عوامل موثر بر قیمت سهام در بازار بورس نیز هست که در جای خود میتواند از مهمترین منابع برای حمل و نقل محسوب گردد.
نوسانات نرخ ارز نه تنها در رشد و توسعه اقتصادی که در رشد بهرهوری نیز در تمامی شئون اقتصادی به ویژه حمل و نقل موثر است. این نوسانات نه تنها در کوتاه مدت که در میان مدت و بلند مدت نیز برای این بخش میتواند اثرات منفی جبرانناپذیری به بار آورد. بر عکس در پناه ثبات اقتصادی کشور، ثبات نرخ ارز در سیستم بانکی کشور، اثرات مثبت خود را در تامین اهداف حمل ونقل به نمایش خواهد گذاشت.
آنچه که به عنوان یک کارشناس ذهن مرا و شاید بسیاری از آحاد ملت به ویژه متخصصان را به خود مشغول کرده این است که با توجه به افزایش صادرات نفت (حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز) و همچنین افزایش قیمت نفت (حدود شصت دلار برای هر بشکه) کمبود ارز در کشور به هیچوجه توجیه کارشناسی و اقتصادی ندارد. همین امر هم باعث شده که اغلب کارشناسان در کشور بر این باورند که دولت برای تامین نقدینگی خود اقدام به افزایش نرخ ارز در داخل کشور کرده است. حاصل این گونه تصمیمات نیز جز به بیاعتمادی حاکم بر فضای اقتصاد کشور منجر نخواهد شد.
همه میدانیم که بازار ارز به طور انحصاری در اختیار دولت است و در کنترل و تحت مدیریت بانک مرکزی است. آیا ارز تنها عامل برای کسب درآمد عمومی دولت است؟
اگر دولت ادعا کند که چنین نیست این سوال به شدت بین فعالان اقتصادی کشور مطرح میشود که پس چرا هر سال وقتی که به پایان سال نزدیک میشویم قیمت ارز افزایش پیدا کرده و نوسانات آن شدیدتر میشود.
هرگونه افزایش نسنجیده در نرخ ارز، تورم ناخواسته و تحمیلی در پی خواهد داشت که مثل همیشه نیز بار هزینه آن را مردم در اقشار مختلف به دوش خواهند کشید. البته رانتی هم برای از ما بهتران و فرصت طلبان در کشور پیش و پس از تصمیم رقم خواهد خورد که به موجب آن عدهای بهرهمند میشوند و مردم بسیاری هم با کاهش قدرت خرید، ضرر میکنند.
گفته شد که کمبود ارز توجیهی ندارد. پس افزایش قیمت ارز نباید برای هر شهروند منصف و آگاه که بعضا دستی هم در حساب و کتاب دارد، این شائبه را تقویت کند که دولت عامدانه با افزایش نرخ ارز به دنبال پر کردن کسری بودجه و کسب امتیازی واهی در کارنامه عملکرد خود است؟
البته نباید این را هم نادیده گرفت که پارهای از علمای اقتصاد بر این باورند که نوسانات نرخ ارز تقاضای کل اقتصاد را از طریق صادرات و واردات و هزینه کالاهای واسطهای واردات، به شدت تحت تاثیر قرار داده و کاهش ارزش پول ملی تراز تجاری و به تبع آن، تولید ناخالص داخلی را تا حدودی بهبود خواهد بخشید. (البته نگارنده چیزی از آن نمیداند. الله و اعلم).
آنچه مسلم است در شرایط کنونی کشور، تضعیف پول ملی باعث کاهش سرمایهگذاری داخلی خواهد شد. چرا که امر توسعه به شدت وابسته به واردات کالاهای سرمایهای است تا با تحقق سرمایهگذاری ارزی و تلفیق آن با منابع ریالی داخلی بتواند در راستای اهداف توسعه در تمامی بخشها از جمله حمل و نقل موثر واقع شود. سرمایهگذار خارجی هم چندان رغبتی به ایجاد و یا افزایش سرمایه در کشوری که ثبات اقتصادی ندارد، نخواهد داشت.
در حالت کلی میتوان گفت که افزایش نرخ ارز بر صنایعی که مواد اولیه، تکنولوژی و تجهیزات تولیدی آنها وارداتی است، نظیر صنایع دارویی و حمل و نقل، تاثیر منفی و بر صنایع صادرات محور مانند نفت و فرآوردههای نفتی و پتروشیمی، معدنی و فلزات تاثیر مثبت دارد. از این رو تغییرات نرخ ارز بر روند سودآوری شرکتهای به اصطلاح خام فروش، پالایشی، معدنی و فلزی تاثیر زیادی دارد. هرچند باید در نظر داشت افزایش نرخ ارز و برجسته شدن این نوسانات در اذهان عمومی جامعه، تهدیدی علیه بازار سهام، به عنوان بازاری موازی و رقیب به شمار میآید و میتواند به نوبه خود باعث نوسان بازار سهام و انتقال نقدینگی از این بازار شود.
همه به خوبی واقفیم ایمنی در حمل و نقل به دلیل نرخ بالای سوانح و مرگ و میر، از مسایل بحرانی حمل و نقل در کشور است. تلفات سنگین جادهای در کشور سالهاست که تیتر اخبار است و در صدر برنامههای متولیان امر قرار دارد. با وجود مشکلات زیربنایی و هزینههای سنگین نگهداری راه و عدم تکافوی منابع مالی برای نگهداری مناسب راههای کشور و رفع فرسودگی و یا جایگزینی ناوگان که بخش قابل ملاحظهای از آن را هم هزینههای ارزی در بر میگیرد و نیز استهلاک شدید و فزاینده راه و حفظ همین ناوگان عمدتا مستعمل، چگونه میتوان به کاهش تلفات در راهها امیدوار بود؟
هم اکنون حدود٤٣٠ هزار کامیون در کشور داریم که بیش از نیمی از آن عمر بالای 15 سال دارد و این در حالی است که مسوولان تا پیش از نوسانات شدید ارز در سال جاری امیدوار بودند بتوانند تنها ٦٥ هزار کامیون را نوسازی کنند!
تصور کنید خودروسازانی که با بالا رفتن قیمت جهانی فولاد و افزایش قیمت دلار داخلی، قطعات وارداتی مورد نیاز خود را بالاتر از قیمت پیشبینی شده تامین میکنند، بدون افزایش قیمت محصول، هرگز قادر به کسب سود مورد انتظار خود نخواهند بود. پس این روند باعث افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مصرف کننده میشود. در غیر این صورت باید خلاء درآمدی خود را با کاستن از کیفیت محصول جبران کنند که در بخش حمل و نقل این اقدام به معنی تهدید بیشتر امنیت جانی مردم است. کاهش تلفات جادهای علاوه بر تقویت زیرساختها و توسعه و نوسازی ناوگان ترابری، مستلزم تقویت راهکارهای مختلف مدیریتی، سخت افزاری و نرمافزاری و به کارگیری سیستمهای پیشرفته و به روز حمل و نقل هوشمند (ITS) است. این امر هم مستلزم واردات تجهیزات پیشرفتهای است که با افزایش نرخ ارز و عدم تخصیص کافی و به هنگام منابع -که تا کنون هم چندان رضایتبخش و کارساز نبوده- بیم آن میرود که کماکان باید شاهد این بلیه جانکاه در کشور بوده و مقامدار بالاترین تلفات در جهان باشیم.
تردیدی نیست افزایش نرخ ارز سبب کاهش سفرهای خارجی و داخلی به جهت افزایش در قیمت تورها هم میشود. این امر آژانسها و شرکتهای حمل و نقل را با چالش بزرگی روبرو ساخته و میسازد.
افزایش عوارض خروج هم به نوبه خود منجر به کاهش سفرهای خارجی و به تبع آن سفرهای داخلی میشود. کاهش درآمد ناوگان ترابری کشور، بر سایر سرمایهگذاریهای مرتبط مثل هتلداری و استراحتگاهها هم اثرات منفی به جای خواهد گذاشت و یا دست کم منجر به ارایه بستههای سفر با کیفیت پایین در بخش توریسم کشور خواهد شد. نوروز امسال شاهد مواردی کوچک از نتیجه افزایش قیمت ارز یعنی ازدحام مردم در مرز زمینی به سمت وان ترکیه بودیم که سبب شد مردم به دلیل سفر با قیمت پایینتر، حدود ده ساعت در صف انتظار برای خروج از کشورقرارگیرند.
آنچه مسلم است نرخ ارز در کشور باید توسط دولت و به کمک بانک مرکزی متناسب با نرخ تورم افزایش یابد.
جلوگیری از افزایش نرخ ارز به تبعیت از نرخ تورم و به بهانه کنترل تورم، اصطلاحا سبب ارزان شدن واردات و کاهش حاشیه سود کالاهای صادراتی میگردد و این موضوع هم تولیدات صنایع داخلی و درآمد ملی را تحت تاثیر قرار میدهد. از طرفی گر چه گفته میشود افزایش نرخ ارز متناسب با تورم، باعث تقویت بخش صادراتی کشور، کاهش قاچاق کالا و افزایش اشتغال میشود اما باید بپذیریم در شرایط کنونی کشور و با توجه به حجم بالای واردات آن هم عمدتا مصرفی و بعضا واسطهای و سرمایهای، چنانچه رکود حاکم بر بخش تولید که با تعطیلی کامل و یا شیفتی مراکز تولیدی، با حمایت دولت از بین نرود و کماکان صادرات به شکل سنتی و با اقلام سنتی مثل پوست و پشم و خشکبار و زعفران و… ادامه یابد، تورم در کشور باز هم افزایش پیدا خواهد کرد و قدرت خرید مردم باز هم کاهش مییابد.
دولت باید با قوت و مصمم به فکر چاره باشد. حمل و نقل سنتی و مستهلک ما نیاز به حمایت همه جانبه و قدرتمند از سوی دولت دارد تا با رونق و ارتقاء بخشیدن به این صنعت در تمامی بخشها اعم از زیرساخت، تاسیسات جانبی و رفاهی، تولید و نگهداری ناوگان و نهایتا مدیریت و بهرهبرداری بهینه از آن، این صنعت را در ارایه خدمات شایسته و مورد انتظار مصرف کنندگان اعم از مسافری و باری یاری دهد و با ایجاد ثبات اقتصادی و بهرهگیری از دانش و تکنولوژی روز، این صنعت که به عنوان طلایهدار و آغازگر توسعه در جهان شناخته شده است، در کشور ما نیز بتواند در مقیاسی مقبول و درخور شان کشور ارایه خدمت نماید.