چوب دولت لای چرخ انجمن‌ها!

صنعت حمل و نقل آنلاین: در همه جوامع توسعه‌یافته، تشکل‌ها بازوی قدرتمند اجرایی دولت‌ها هستند. ساز‌ و کار دولت به‌صورت نظارتی است و انجمن‌ها امور اجرایی را پیش می‌برند. قدرت نهاد‌های صنفی در این کشورها تا جایی است که دولت سعی در ایجاد انطباق با برنامه‌های آنان می‌کند. این همان شیوه‌ای است که پویایی اقتصادی صنایع مختلف را در پی دارد. در ایران اما 40 سال پس از انقلاب و با گذشت بیش از 3 دهه از صدور فرمان اجرایی ابلاغ اصل 44 در رابطه با واگذاری امور شرکت‌های دولتی به بخش خصوصی، هنوز عموم تشکل‌ها از شرایط حاکم ناراضی‌اند و دولت نیز ابزار کافی را برای واگذاری امور به بخش خصوصی در اختیار ندارد. بخش زیادی از تلاش این انجمن‌ها برای زدودن چوب‌هایی است که از سوی دولت به بهانه‌های مختلف لای چرخ بخش خصوصی گذاشته می‌شود.

انجمن صنفی دفاتر گردشگری و خدمات مسافرتی کشور که فعالیت خود را از سال 1336 آغاز کرده است نیز از این قاعده مستثنا نیست. قابلیت‌های بی‌نظیر صنعت گردشگری خصوصا در بخش ارزآوری، در دوره‌های مختلف دولت‌ها را ترغیب به سیطره‌جویی در این عرصه کرده است. امری که نه تنها به دخالت‌های زائد در جزئی‌ترین امور تشکل‌های بخش خصوصی منجر شده بلکه آن دسته از تشکل‌های دولتی که با هدف تسلط بر این صنعت و به‌صورت موازی ایجاد شده‌اند به انجمن‌هایی زیان‌ده بدل شده‌اند.‌

بررسی بیشتر جوانب این امر، موضوع گفت‌و‌گویی بود که در این شماره با آقای حرمت‌الله رفیعی رئیس انجمن صنفی دفاتر گردشگری و خدمات مسافرتی کشور صورت گرفت که در ادامه آن را می‌خوانید.

عملکرد نهادهای مدنی حمل‌ونقل  که همان انجمن‌های صنفی هستند درحفظ و ایفای حقوق اعضا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ این موضوع در مورد انجمن دفاتر مسافرتی و گردشگری چگونه نمود پیدا می‌کند؟

در سال‌های غفلت مدیران ایران در این بخش، کشورهای همسایه ‌بیشترین بهره را از حوزه گردشگری برده‌اند و بسیاری از کشورها اولویت اقتصادی خود را بر پایه گردشگری قرار داده‌اند. در مقایسه با فرانسه به‌عنوان کشوری که از نظر کمیت بیشترین جذب گردشگران در جهان را دارد، می‌بینیم که در قابلیت‌های مختلفی از جمله موزه‌ها، ابنیه‌های تاریخی و… ایران در جایگاه بالاتری قرار دارد. ما با همه داشته‌هایمان در گوی رقابت با سایرین نیستیم. هر دولتی که در این سال‌ها بر سر کار آمده است، به سلیقه خودش یک تشکل را ایجاده کرده است. تشکل‌های موازی متعددی که باعث می‌شوند انجمن‌ها نتوانند جایگاه اصلی خود را باز یابند. اگر دولت دخالت کمتری در این بخش داشته باشد، سرعت ‌عمل انجمن‌ها نیز افزایش می‌یابد ولی متاسفانه در ایران، انجمن‌ها در صنوف مختلف هنوز نتوانسته‌اند جایگاه اصیل خود را پیدا کنند.

آیا ارتباط انجمن‌ها با نهادهای دولتی بر اساس لابی‌گری شکل می‌گیرد یا بر پایه قدرت اعضای هیئت مدیره؟

به‌طور کلی ارتباط با دولت باید از منشأ قدرت اعضا شکل بگیرد. این انجمن قدمتی 62 ساله دارد و یکی از قوی‌ترین تشکل‌های کشور است. در حالی‌که صنعت هوایی کشور هنوز به عمر 60 سال هم نرسیده است. انجمن دفاتر مسافرتی و گردشگری، هم‌زمان با دو وزارتخانه راه‌و‌ترابری و میراث فرهنگی و گردشگری در ارتباط است. شروع این ارتباط هم بر پایه روابط دو سویه شکل گرفت، اما در مواقعی شاهد سوء‌استفاده‌هایی از این نهاد بودیم، لذا سعی کردیم برای مصون ماندن از این سوء‌برداشت‌ها استقلال خود را تقویت کنیم. ولی واقعیت این است که خیلی از این حرف‌ها بلوف است. نهادهای ما هیچ اختیاری از خود ندارند و هر آن که دولت اراده کند می‌تواند همکاری خود را قطع یا به کلی آن را حذف کند، بدون این‌که اتفاق خاصی رخ دهد.

چه چیزی باعث شده است  قدرت انجمن‌ها تا این اندازه افول کند؟

از همان ابتدا نخواستیم که این‌گونه باشد. تشکل‌ها پیش از انقلاب حرف‌های زیادی برای گفتن داشتند ولی با پیروزی انقلاب، این نهاد‌ها به فراموشی سپرده شدند و تا زمان جای‌گیری انقلاب در مسیر خودش به طول انجامید البته هر انقلابی این غربال‌گری را در خود دارد. با این حال فرمان امام در خصوص اجرای اصل 44 قانون اساسی در همان دهه اول انقلاب صادر شد ولی تا امروز اجرایی نشده است. دولت‌ها به بهانه‌های مختلف و تنظیم آیین‌نامه‌های گوناگون مانع از دست‌یابی به آن می‌شوند. دولت از تعداد اعضای این انجمن که چیزی حدود 3 هزار نفر است نگرانی دارد و در نتیجه برای به ‌دست گرفتن افسار، با برپایی ده‌ها دفتر، یک تشکل موازی با مواد قانونی مورد نظر خود ایجاد کرده است.

آیا حضور برخی از اعضای دولتی یا شبه‌دولتی در انجمن‌های پرقدرت، شائبه دولت‌زدگی نهاد‌ها را در ذهن ایجاد نمی‌کند؟

بنده به‌عنوان رییس انجمن وظیفه دارم با همه آن‌ها مقتدرانه برخورد کنم. در جلسات متعددی با اعضای انجمن بر موضوع یکی شدن این صنف تاکید کردم و حتی آن‌ها را تشویق به حضور در انتخابات هیئت مدیره‌ کردم ولی همچنان تعدادی از آن‌ها مانع از این هم‌گرایی می‌شوند. این افراد همان‌هایی هستند که شما در پرسش‌تان به‌عنوان افراد دولتی و شبه‌دولتی اشاره کردید.

موضوع دیگر هم در مورد عملکرد مجلس درخصوص این صنعت است. وزارت میراث ‌فرهنگی و گردشگری وارد سومین ماه فعالیت خود شده است. پیش از آن، این سازمان حیاط‌ خلوت دولت بود به نحوی که هر شخصی به‌عنوان وزیر از مجلس رای اعتماد نمی‌گرفت به ریاست این سازمان نایل می‌شد و هیچ‌کدام از آن‌ها نه پیشینه مربوطه‌ای داشتند و نه تخصص کافی. پس از تشکیل وزارتخانه هم می‌بینیم که وزیر این صنعت هم چندان شخص موثری نیست به این دلیل که دستورات متعددی به‌عنوان دخالت‌های بی‌جا از سوی نمایندگان مجلس به وزیر ابلاغ شد. نمایندگان این نهاد دولتی که با رای مردم به مجلس راه یافته‌اند به واسطه رانت‌های مختلف، امور مورد نظر خود را پیش می‌برند. بارها دیده شده است که مثلا نماینده یک شهر مرزی به وزیر نامه زده و از وی درخواست کرده که در تهران فلان تشکل راه‌اندازی شود. این درحالی است که حتی نماینده شهر تهران هم حق دخالت در ایجاد تشکل‌ها را ندارد چه رسد به نماینده شهری دیگر.

مجموع این اتفاقات قدرت ما را به‌شدت تضعیف کرده است. دولت هم از تعدد نامه‌های ارسالی از سوی نمایندگان مجلس و دادگستری و دیوان عالی کشور و… در تصمیم‌گیری مستاصل می‌شود که البته نشان از عدم اقتدار آن دارد و تن به هر خواسته‌ای می‌دهد.

ساختار اقتصادی دولتی یا خصولتی کشور به چه میزان می‌تواند بر عملکرد شرکت‌های زیرمجموعه انجمن اثر بگذارد؟

دولت نمی‌تواند کار اقتصادی کلان انجام دهد، چون کارکنان آن دستمزد معدودی دریافت می‌کنند و همین امر بر کارآیی آن‌ها موثر است. ولی در بخش خصوصی به دلیل درگیری منافع‌اش تا حد توان فعالت می‌کند. شرکت‌های خصولتی نیز چون منافذ نیاز دولت‌ها را پر می‌کنند، با توجه به عدم درآمدزایی دولت و محدودیت در ردیف کردن هزینه‌ها با توجه به بودجه دریافتی، شرکت‌های خصولتی را تأسیس می‌کند و این روند در همه برنامه‌های انجمن موثر است. برای مثال دولت عراق، در سفر اربعین که سفری سیاسی و عبادی عظیم محسوب می‌شود و همه رسانه‌های حکومتی در مورد انجام این سفر تبلیغات فراوانی صورت می‌دهند، سال گذشته 40 دلار برای ورود هر زائر دریافت می‌کرد ولی امسال آن را حذف کرد. این درحالی‌ است که دولت ما به واسطه شرکت‌های خصولتی با ایجاد راهکارهای تازه‌ای همچون ثبت‌نام در سامانه‌های طراحی شده با دریافت مبلغ 25هزار تومان منافذ و نیاز‌های خود را تامین کرد. در ایران هیچ دولت و وزارتخانه‌ای را نمی‌توان یافت که در امر گردشگری دخالتی نداشته باشد. همه وزارتخانه‌ها، مراکز اقامتی و حتی دفاتر آژانس هواپیمایی در اختیار دارند که به‌صورت مستقل مدیریت می‌شوند. حتی شهرداری هم تور مسافرتی برگزار می‌کند. سازمان‌های گردشگری که توسط نهادهای دولتی تشکیل شده‌اند از جمله همین دخالت‌های نابجای گسترده و زیان‌ده هستند.

تعدد نهادها در حوزه‌های مختلف حمل‌ونقلی را امری تسهیل کننده ارزیابی می‌کنید یا ایجادکننده مانع؟

قطعا وجود این نهادها به ایجاد موانع زیادی منجر می‌شود و از آن‌جایی که سازمان‌های دولتی، سرمایه ملی محسوب می‌شوند حق زیان‌دهی ندارند. این درحالی است که بخش خصوصی با ایجاد موقعیت‌های مختلف می‌تواند درآمدزایی هم ایجاد کند. برای مثال سازمان دولتی‌ای مانند بنیاد مستضعفان که کارمندانی حقوق‌بگیر دارد هم‌زمان از رانتی استفاده می‌کند که به‌واسطه آن بتواند وارد رقابت ناسالم با بخش خصوصی شود. اتفاقا در ماده 23 قانون اساسی به‌صورت شفاف آمده است که این امور باید به وزارت میراث فرهنگی و گردشگری واگذار شود. ناگفته نماند که بسیاری از نهادهای غیردولتی هم به‌صورت موازی مبادرت به امور گردشگری می‌کنند که عملی خطاست.

تجمع نهادهای مربوطه در قالب فدراسیون حمل‌ونقل، ‌تا چه حد بر پویایی عملکرد انجمن‌ها می‌تواند موثر باشد؟

اعضای این انجمن به دلیل عدم حمایت از سوی دولت،‌ از تسهیلات و امکانات یک‌دیگر بهره می‌برند. ضمن این‌که صنعت گردشگری با توجه به ارزآوری و عدم هزینه‌زایی، کمتر به کمک‌های مالی دولت نیازمند است.

در چند ماه اخیر شاهد واگذاری شرکت‌های دولتی به بخش خصوصی بودیم که نهایتا به‌صورت رد دیون انجام ‌شد. با این وجود دست نهادها و انجمن‌های غیردولتی که به نظر می‌آمد در اولویت این واگذاری باشند خالی ماند. آیا این امر اعتراض تشکل‌ها را در پی نداشت؟

واگذاری بخش‌های دولتی به شرکت‌هایی انجام می‌شود که مالکیت‌شان بر عهده خود دولت است. این را مثلا می‌شود از نحوه قیمت‌‌گذاری غیرمنطقی این شرکت‌ها مثل ایران‌ایرتور دید که یک ایرلاین تنها با مبلغ 43میلیارد تومان به فروش رسید! روزی نیست که نامه‌ای اعتراضی در این خصوص به نهادهای دولتی مختلف ارسال نکنیم ولی کسی به آن وقعی نمی‌نهد.

با همه این موارد، سوالی که پیش می‌آید این است آیا این لیوان نیمه پر هم دارد؟

سوال به‌جایی است. ایرادی که به همه ما وارد است، انتقاد کردن از هر دری و به هر کسی است و جالب این‌جاست که در همه امور هم خودمان را متخصص می‌دانیم. تغییر این نگرش با این‌که مسئله‌ای زمان‌بر است ولی می‌تواند بر بهود وضعیت موجود موثر باشد. تا یک سال‌ونیم گذشته در هر هفته تنها 3 پرواز از عمان به تهران انجام می‌گرفت. درحالی که از آن زمان به بعد 40 پرواز در هفته که 95 پرواز آن ورودی است انجام می‌گیرد. پس می‌توانیم نیمه پر لیوان را هم ببینیم و از قابلیت‌هایمان بهره‌مند شویم.

تازه‌های کسب و کار