در دو دهه آخر قرن بيستم، تجارت بينالمللي كانتينري، از رشدي فزاينده و به مراتب بيش از رشد تجارت دريايي جهان برخوردار شد كه روند آن در نمودار زیر به وضوح ملاحظه ميشود.
مقايسه روند رشد كل تجارت دريايي با تجارت دريايي كانتينري
در اين دوره، كل تجارت دريايي از رشد متوسط سالانه 3/3درصد برخوردار شد و همانگونه كه در نمودار فوق نيز ملاحظه ميشود، در آخرين سال قرن بيستم (1999)، كل تجارت دريايي نزديك به 50درصد نسبت به سال 1987 رشد داشته است. درحاليكه جابهجايي كالاهاي كانتينري در دوره فوق از رشدي به مراتب بيشتر برخوردار شده و نرخ رشد متوسط سالانه آن حدود 3/8درصد بوده است، ضمن آنكه مقدار كالاهاي كانتينري در سال 1999 حدود 160درصد بيش از مقدار آن در سال 1987 بوده است.
شايان ذكر است، رشد چشمگير تجارت كالاهاي كانتينري، در آخرين دهه قرن بيستم ناشي از سه دلیل عمده است که کماکان نیز موجبات افزایش هر چه بیشتر سهم کانتینر در تجارت، بهویژه تجارت دریایی را رقم میزند:
الف) آزادسازیهای تجاري و بهدنبال آن، جهانيسازي موجب افزايش رشد تجارت جهاني شد. ضمن آنكه از طريق تغيير در تركيب تجارت جهاني و افزايش تجارت كالاهاي نيمهساخته و ساخته شده، زمينههاي رشد مضاعف تجارت كانتينري نيز فراهم آمد.
ب) كانتينريزاسيون به همراه توسعه سیستمهای اطلاعاتي و رشد تكنولوژي صنعتی، موجب شد تا امكان حمل كالاهاي متنوع بيشتري توسط كانتينر فراهم شود كه طبعاً يكي از زمينههاي رشد حملونقل كانتينري نيز بود. يكي از روشنترین مثالهای اين امر به وجود آمدن امكان حمل كالاهاي فسادپذير توسط كانتينر است كه بهطور فزايندهاي در حال رشد است.
ج) ایجاد و رشد تصاعدی کانونهای جدید تجارت در چين و برخي ديگر از اقتصادهاي شرق و جنوب شرق آسيا، اكنون بهعنوان بازارهاي بسيار مهم تجارت كانتينري محسوب ميشوند. در اين زمينه قابل توجه است كه بازار كانتينر چين در اوايل دهه 1990 هنوز به بلوغ امروزه خود نرسيده بود، ولي رشد بسيار سريع عمليات كانتينري از سایر كشورها به چين و بالعكس در طول دهـه 1990 زمينههاي رشد و توسعه گسترده بازار كانتينري چين (بدون هنگكنگ و تايوان) را بهوجود آورد، بهنحوي كه اكنون چين از ژاپن كه دومين بازار بزرگ كانتينري جهان بود، پيشي گرفت. از اينرو يكي از مهمترین ویژگیهای حملونقل دريايي در دهههای آغازين قرن بيستويكم را میتوان كانتينراسيون تلقي كرد.
از سوی دیگر اكنون به جرأت ميتوان اظهار داشت كه هيچ مشكل فني براي ساخت كشتيهاي بزرگ كانتينري وجود نداشته و امکانات فني براي ساخت كشتيهاي بزرگ با ظرفيت 18000 TEU فراهم است. بنابراین محدوديت در استفاده از كشتيها با ظرفیت بالا، فقط ناشی از عملكرد بازار و عدم تمايل بازار حملونقل دريايي بينالمللي به استفاده از كشتيهاي بزرگ است. بديهي است با تغيير اندازه كشتيها، بنادر نيز دچار تغيير و تحول ميشوند و طبعاً موجبات تحولات عميقي در صنعت كشتيراني و بندرداري و بهدنبال آن حملونقل پسکرانه خواهد شد.
برخي از صاحبنظران معتقدند كه اصول اقتصاد مقياس در كشتيراني موجب ميشود تا استفاده از كشتيهاي غولپيكر تسریع شود، گرچه این تغییرات در کشتیرانی موجب چالشهاي مختلفي در بنادر شد كه بايد برطرف شود. در این زمینه اهم مشكلاتی که بنادر با آن مواجه شده یا میشوند عبارتند از:
- مشكلات تراکم کالا بهویژه کانتینر که موجب بروز مسایل و مشکلات اداره و مديريت ترمینالهای بندری میشود.
- مشکلات ناشی از تخلیه بنادر توسط حملونقل زميني که ريشه در عدم توان و كشش حملونقل زميني دارد.
- مقاومتهايي كه از سوي محيطزيست در جلوگيري از عمیقتر كردن کانالها وجود دارد.
طبعاً بهرهبرداري از كشتيهاي غولپيكر و بزرگ موجب ميشود تا مجموعهای از مشکلات در تخلیه و نگهداری کالا به وجود آید که باید با مجموعهای از سیاستها و اقدامات لازم، ازجمله توسط شبكه جهاني يكپارچهاي از بنادر هاب، بنادر اصلي و فرعي (فيدر) و بهویژه شبكههاي پسكرانهاي آنان، پشتيباني شود و
بهطورکلی تمهیدات مناسبی بهمنظور مواجهه با حجم بسیار زیاد کالا و امور مربوط به تخلیه، بارگیری، گمرک و همچنین ارسال آنها به مراکز تولید و جذب کالا، بهکار گرفته شود.