این روزها که آقای مسعود پزشکیان و شورای راهبردی ایشان به سرپرستی جواد ظریف در تکاپوی انتخاب وزرا هستند، سهمخواهی و لابیگری به شکلهای مختلف برخلاف مرامنامه اعلامی رییسجمهور منتخب، در محافل خصوصی و عمومی بالا گرفته است. دولت چهاردهم در شرایطی آغاز به کار میکند که جریان فکری جدیدی میخواهد امور اجرایی را به دست بگیرد. مدیران میانی و بالای نهادهای دولتی، این تغییرات سریع در ساختار اداری را غیرمنتظره میبینند.
در چند دهه گذشته، رسم بر این بوده که افراد غیرمرتبط در راس وزارتخانهها قرار گیرند و این موضوع باعث شده که بخش خصوصی ضعیف و بخش دولتی ناکارآمد با یکدیگر تعامل نامطلوبی داشته باشند. خروجی این تعاملات، همان شرایط معیوبی است که مشارکت عمومی در انتخابات را به شدت کاهش داده است.
تصور اینکه جامعه آکادمیک و نهادهای مستقل بتوانند در انتخاب وزرا نقشآفرینی کنند، تجربه نادری در ساختار حکمرانی کشور محسوب میشود. یکی از دلایل ناکارآمدی دولتها، عدم مطالبهگری بنیادین و تقویت نهادهای حرفهای توسط بخش خصوصی است که بیشتر در پی چانهزنیهای روزمره است.
پیش از انتخاب وزرا، باید مطالبات اصلی را مرور کنیم. اگر خرد را مبنای مطالبهگری قرار دهیم، میتوانیم رزومه افراد را بر اساس شاخصهای زیر برای انتخاب وزیران ارزیابی کنیم:
-
تجربه و سابقه کاری
میزان تجربه در زمینه مرتبط.
-
مهارتهای مدیریتی
توانایی در مدیریت و رهبری.
-
توانایی تصمیمگیری
قدرت در تصمیمگیریهای پیچیده.
-
شفافیت و صداقت
صداقت و شفافیت در عملکرد.
-
تعهد به منافع ملی
اولویت دادن به منافع کشور.
-
رویکرد نوآورانه
توانایی ارائه راهحلهای جدید.
-
توانایی برقراری ارتباط
مهارت در ارتباط با دیگران و نهادها.
-
مسئولیتپذیری
آمادگی برای پاسخگویی و قبول مسئولیت و یا استعفا در صورت ناتوانی در انجام تعهدات.
این شاخصها میتوانند به ارزیابی جامع و متعادل از کیفیت انتخاب یک وزیر کمک کنند.