صنعت حمل و نقل آنلاین: ایران در سالهای دهه چهل شمسی همزمان با توسعه اجتماعی، شاهد وقوع انقلاب صنعتی در مقیاس کوچکی بود که منجر به افزایش سهم تولید ناخالص ملی، افزایش تعداد کارخانهها و بالا رفتن تولید برخی صنایع مادر شد. حمایتهای دولت افزایش یافت و بخش صنعت در این دوره با برنامه ها و طرحهای گسترده ای که ارائه می شد، تغییرات وسیعی را تجربه نمود.
با توجه به رشد تغییرات، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران “ایدرو” در تیر ماه 1346 با دو وظیفه اصلی ایجاد بنگاههای صنعتی جدید و نوسازی بنگاههای فرسوده تأسیس گردید. این سازمان تا پیروزی انقلاب اسلامی 136 شرکت در زمینههای صنعتی، تولیدی و مهندسی راهاندازی نمود. همچنین در طول هشت سال دفاع مقدس به پشتیبانی جبههها و تأمین تجهیزات و کالاهای مورد نیاز رزمندگان پرداخت و بعد از آن سالها، در حال حاضر در حوزههای مختلف صنعتی کشور مشغول فعالیت است. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در نیم قرن فعالیت خود با اجرای طرحهای بزرگ و مهم صنعتی، گامهای مهمی درگسترش صنایع ایران برداشته است. به مناسبت حضور سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در ششمین نمایشگاه بینالمللی حمل و نقل ریلی، صنایع، تجهیزات و خدمات وابسته با سید علی عراقچی؛ مدیر امور بینالملل و مذاکره کننده ارشد ایدرو به گفتوگو نشستیم:
از ضرورت تشکیل ایدرو، عملکرد آن و حوزه فعالیت مدیریت خود بگویید.
نقش ایدرو مشخص است. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران که در سال1346؛ یعنی بیش از 50 سال پیش تأسیس شده و مسؤولیت بخشهای نوسازی صنایع، انتقال تکنولوژی، پروژههای کلان و مگا پروژهها را در صنایع حمل و نقل، نفت و گاز، همچنین تکنولوژیهای نوین، آموزش مدیران و Capacity Building (ظرفیتسازی) را برعهده دارد. این سازمان به صورت اخص در بخش حمل و نقل سهامدار ایرانخودرو و سایپا است. همچنین از زمان دستور آقای مهندس نعمتزاده، وزیر محترم صنعت در دولت قبل، سازمان گسترش در ارتباط با پروژههای ریلی بالاخص مترو به این عرصه ورود پیدا کرده که در این ارتباط مذاکرات فشرده و خوبی را با شرکتهای آلستوم فرانسه، ترنسمش روسیه و زیمنس آلمان شروع کردیم. میدانید نیاز امروز کشور حدود 40,000 واگن مترو، مسافری است که همچنان این نیاز رو به افزایش است. غیر از مناقصه 630 دستگاه واگن برای تهران که ایدرو به عنوان MC (مدیریت پیمان) درآن فعالیت میکرد با توجه به دستور مقام عالی وزارت، ایدرو به صورت مستقیم مذاکرات اش را جهت تسریع و استفاده از فرصت برجام، بهینه کرد. آنچه در حوزه فعالیت مدیریت بینالملل باید گفت این است که این بخش به عنوان دروازه ورود به بحث انعقاد قرارداد با شرکتهای خارجی و صاحب تکنولوژی عمل میکند. تفاهمات، توافقات و قراردادهایی که در سازمان بسته میشود، مربوط به این مدیریت است و این بخش مسؤولیت مذاکرات بینالمللی را برعهده دارد. ضمن اینکه معاونتهای مرجع یعنی حمل و نقل، اقتصادی و دیگر بخشهای سازمان این قراردادها را اجرایی خواهند کرد.
با توجه به تحریمهای موجود و محدودیتهایی که خواسته یا ناخواسته بر فضای کسب و کار بین المللی ما حاکم شده؛ این مذاکرات چگونه پیش می رود؟
من خیلی روی کلمه “تحریمهای ظالمانه” تأکید دارم. این تحریم نیست؛ تحریم ظالمانه است. هدفش هم مردم است. شاید آنقدری که تأثیرش بر مردم است؛ بر دولت نباشد. در ارتباط با سؤال میتوان گفت شرکتهای خارجی به دو دسته تقسیم میشوند: شرکتهایی که به صورت شرکتهای بزرگ چندملیتی هستند که قطعاً با حمایت اتحادیه اروپا هم با ایران مذاکره نخواهند کرد. حتی اگر حمایت خود اتحادیه اروپا هم باشد و با ارائه بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا در بحث تحریم به نظر میرسد برخی از شرکتهای خارجی بزرگ مثل آلستوم، زیمنس، توتال، ایرباس و … تمایلشان به کار با بازار آمریکاست. مستحضر هستید که نزدیک به 50 میلیون شغل در اروپا وجود دارد که مستقیماً با آمریکا در ارتباط است. شاید یک بازار تجاری که 50 میلیون شغلاش مستقیماً با آمریکا در ارتباط است، با بازار تجاری ما خیلی قابل مقایسه نباشد. شرکتهایی هستند مثل زیمنس آلمان که علناً اعلام میکنند تجارتشان با آمریکا سالیانه 20 میلیارد یورو است ولی در خوشبینانهترین حالت تجارتشان با ایران به 2 میلیارد یورو هم نخواهد رسید. فلذا فشارهای آمریکا قاعدتاً بر این تیپ شرکتهای بزرگ تأثیرگذار خواهد بود. یک سری شرکتهایی هستند که تعاملی با آمریکا ندارند؛ یا تعاملشان کم است یا پروژههای سرمایهگذاری موجود در ایران برایشان جذابتر است. جمعیت ایران حدود 80 میلیون و با جمعیت منطقه در کل حدود 350 میلیون نفر است که قابل مقایسه با جمعیت اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا حدود 450 میلیون جمعیت دارد، در حالی که حوزه خاورمیانه و کشورهای دوست و در تعامل با ایران، یک بازار بکر و به دنبال تکنولوژی و جذب سرمایهگذار است. فرصتهای خوبی هم برایش ایجاد شده؛ اما متأسفانه نتوانستیم در این دو سال در حوزههای مورد نیاز کشور به صورت فعالانه ظاهر شویم. خب؛ برجام صورت گرفت اما قراردادهایی که مورد نیاز کشور بود، به خاطر شیطنتهای آمریکا نتوانست به سرانجام برسد. حمل و نقل دریایی که درون کشور نداریم، حمل و نقل زمینی هم کار خود را انجام میدهد، لذا حمل و نقل ما از حمل و نقل هوایی به سمت ریلی رفته یا خواهد رفت. بنابراین نیاز 40,000 دستگاه واگن در 20 سال آینده برای شرکتهای خارجی یک نیاز جذاب است.
ایدرو به عنوان یکی از زیر مجموعههای صنعتی وزارت صنعت، معدن و تجارت به مذاکرات با چینیها و روسیها، همچنین با شرکتهای معتبر اروپایی ورود پیدا کرد. دستاوردهای خیلی خوبی هم داشتیم. ما به کمک همکارانمان در سازمان شهرداریها و دهیاریها که مناقصه را برگزار کردند؛ موفق شدیم قیمت تأمین و تولید واگن را به صورت چشمگیری کاهش دهیم. طبق قانونی که در وزارت صنعت داریم باید حدود 5 تا10 درصد به صورت CBU (محصول ساخته شده)، 5 تا 10 درصد CKD (محصول نیمه تکمیل) و بقیه به صورت PLB (داخلیسازی شده) باشد، که در قرارداد ما با خارجیها، 85 درصد PLB است. نرخ داخلیسازیشان هم به طور متوسط تا 35 درصد است، همچنین داخلیسازی به 55-60 درصد هم خواهد رسید. ضمن این که بدنهها از جنس کربن استیل به آلومینیوم تغییر پیدا کرد. آلومینیوم هم سبکتر است، هم در مصرف انرژی صرفه جویی میشود، هم دواماش بیشتر است. کربن استیلی که الآن استفاده میشود، به گفته متخصصان، در دنیای مدرن از رده خارج شده است. ما به سمت کالاهای باتکنولوژی بالا رفتیم. در مناقصه، کالاهای بهروزِ دنیا را درخواست کرده و با شرکت پوژنِ چین برای 3 شهر شیراز، اهواز و تبریز قرارداد منعقد کردیم که مراحل اجرایی شدناش را طی میکند، با این امید که بتوانیم در این هوای آلوده برای این سه شهر بهخصوص مردم عزیز جنوب کشور در اهواز کاری انجام داده باشیم. همچنین با یک شرکت معتبر اروپایی هم قرارداد امضا شده، بانکها مشخص شده و فاینانس بسیار خوبی خواهد داشت. همچنین رقم قرارداد بسیار قابل توجه است. رقم خود واگن بسیار مشابه مناقصهای است که چینیها برنده شدند و ما به سرعت به سمت نهایی و اجرایی شدن آن پیش میرویم.
با توجه به شرایط و حوادث طبیعی که هر از چندگاهی در کشور رخ میدهد مانند زلزله اخیر کرمانشاه، نیاز به هلیکوپترهای امداد و نجات در کشور بسیار است و طبق دستور آقای دکتر معظمی؛ معاون محترم وزیر، برای تهیه بیش از یکصد عدد هلیکوپتر امداد و نجات، آمبولانس هوایی و آتشنشان هوایی مذاکرات را شروع کردیم که سال گذشته موفق شدیم تفاهمنامهای با شرکت راشن هلیکوپتر منعقد نماییم و مذاکرات را هم با شرکت یوروکوپتر ادامه دادیم؛ لذا به طرف خارجی گوشزد شد که این هلیکوپترها برای نجات مردم و کاملاً انسان دوستانه است و کاربرد آتشنشان هوایی و امداد و نجات دارد. به هر حال فشار طرف آمریکایی بیش از آن چیزی بود که بشود انسانیت را در آن دید.
این تلاشها و برنامهها ستودنیا ست. اما میدانیم که در اجرا با تلاطمات شدیدی در زمینه ارز، جذب سرمایه گذاریهای خارجی و مراودات بینالمللی مواجه هستید که بستگی دارد به سیاستهای خارجی ما. در این دریای متلاطم اجرایی، به چه صورت برنامهها را پیش میبرید؟
شما قطعاً با مفهوم SWOT Analysis (Strength- Opportunity- Weakness- Threat) آشنا هستید. همیشه در کنار تهدید، فرصت هم هست و در مقابل قوت، ضعف هم وجود دارد. به جرأت میتوانم بگویم ایدرو؛ نه اینکه بخواهد تحریمها را دور بزند، نه اینکه بخواهد کار غیرقانونی انجام دهد، بلکه حقش را از طریق مذاکرات قانونی میگیرد. بانکهایی هستند که تمایل داشته باشند با ایران کار کنند، بانکهایی هستند که هیچ تعاملی با آمریکاییها ندارند. خود طرفهای اروپایی دنبال آن هستند که بازارشان را توسعه دهند. الآن بازار ریلی در ایران یک بازار 6 میلیارد یورویی است. کسی که دنبال این بازار است باید راهش را هم پیدا کند و طرفهای خارجی این کار را میکنند. روسها یک خط اعتباری قابل توجه دارند، همینطور چینیها و بعضی از بانکهای اروپایی، و هستند بانکهایی که همین الآن هم کار میکنند و این تحریمهای ظالمانه خیلی هم دست و بال ما را نبسته و فرصتهای خیلی خوبی هم برایمان ایجاد کرده است. شرکتهایی هستند که تمایل دارند با ایران کار کنند. در قراردادهای بسته شده؛ تمام شرکتهای طرف قرارداد ملزم به انتقال تکنولوژی به مبلغ 30 میلیون یورو به کارخانههای ما هستند. ما 4، 5 کارخانه بزرگ حمل و نقل ریلی در کشور داریم؛ کارخانههای بسیار معظم و شکیل مپنا، ایریکو، واگن پارس، واگنسازی تهران و پلور سبز. ما قراردادهایمان را تقسیم کردیم تا اکثر قریب به اتفاقشان کار بیشتری داشته باشند. در قراردادهای بسته شده به سمت انتقال تکنولوژی اروپایی رفتیم و حتی متذکر شدیم که باید حق ایران در قرارداد کاملاً رعایت شود وکالاهایی که وارد میشود باید کیفیت بالایی داشته باشد، همچنین تحت لیسانس و ضمانت اتحادیه اروپا باشد. همین کار هم دارد صورت میگیرد. به نظر میرسد خود اتحادیه اروپا میتواند ضمانت کند تا هم بیمه شرکتهایی را که مورد تهاجم اقتصادی آمریکا قرار میگیرند، پرداخت کند و هم مجوز فعالیت با ایران را بدهد. البته خیلی هم خوشبین هستیم که دوستانمان در وزارت محترم خارجه به توافقات خوبی دست پیدا کنند که فضای کسب و کار برای کشور مناسبتر شود.
سؤال را خارج از مذاکرات بینالمللی یا فعالیتهایی که صورت میگیرد مطرح میکنم. سؤال من برمیگردد به این که از قبل از انقلاب برای گسترش صنعت در ایران یک نگاهی حاکم بوده و این نگاه همچنان جاری ست. آن هم این است که ما تولید میکنیم که وارد نکنیم. هیچگاه فکر نکردیم که برای بازارهای خارجی برنامهریزی کنیم و مطابق با استانداردهای بینالمللی تولیدات صنعتیمان را به این بازارها صادرکنیم. به همین دلیل ما در بسیاری از زمینههای تولیدات صنعتی از استانداردهای بینالمللی عقب هستیم. سازمان گسترش و نوسازی صنایع اگر بدون توجه به این نگاه بخواهد به کارش ادامه دهد، باز هم در همان نقطه فعلی خواهیم ماند. از این منظر چهطور به موضوع نگاه میکنید؟
کاملاً فرمایش شما را تأیید میکنم. درست است؛ ما باید به سمتی برویم که بتوانیم صادرات داشته باشیم. در قراردادهایی که بسته شده، غیر از حوزه ریلی که جزئیات فنی هر شهر به شهر دیگر نمیخورد، گنجاندهایم که باید 30 درصد تولید از طریق زنجیره تأمین آن شرکت به خود منطقه (کشورهای خاورمیانه غیر از کشورهای مخصوصی که با آنها مراوده نداریم) و کشورهای CIS (کشورهای مستقل مشترکالمنافع) صادر شود. لذا طرفهای خارجی ملزم هستند کالایی را به ما تحویل دهند که از طریق زنجیره تأمین خودشان به بازارهای هدف خاورمیانه قابل صادر شدن باشد. باید این را هم در نظر داشته باشیم که شرایط کشور، شرایط بسیار بحرانی ست و نیازهای ما، نیازهای ضروری و آنی هستند و شاید این موضوع دید کوتاهمدت ما را بطلبد. در بخش حمل و نقل تمام تلاشمان را میکنیم که ساخت داخل به بالاترین حد ممکن برسد. ولی در حال حاضر به خاطر ترافیک و آلودگی هوا، مباحث سلامتی و استرسی که به مردم تحمیل میشود، چنانچه بتوانیم حمل و نقل شهری را تسهیل کنیم، حتی اگر 55-50 درصد هم داخلیسازی اتفاق بیفتد، ایرادی ندارد. چون واقعاً مردم تحت فشار هستند و حمل و نقل ریلی میتواند خیلی به آرامش جامعه و کاهش میزان آلودگی هوا، ترافیک و استرس کمک کند. من به عنوان مدیر یک بخش کوچک ایدرو، مدیر بینالملل، هدفم این است که بیشتر به سمت اشتغالزایی بروم، به سمت آرامش مردم بروم، به هر حال باید همه دست به دست هم دهیم. من حرف شما را کاملاً تأیید میکنم. تلاشمان هم بر همین است. طبق فرمایشها و منویات مقام معظم رهبری، اشتغالزایی و انتقال تکنولوژی باید اتفاق بیفتد. تا حدی میتوان این کار را انجام داد. انشاءالله ما بتوانیم در بخش حمل و نقل ریلی خودکفا شویم ولی به هر حال الآن نیاز کشور به نحوی ست که شاید باید به سمت برآورده شدن نیازهای کوتاهمدت رفت.
در این زمینه فکر میکنم که مدیریت کلان جامعه نمیتواند از ظرفیتها و استعدادهای موجود به درستی بهرهبرداری کند؛ از جمله ظرفیت بخش خصوصی. میدانید که بعد از سال 1382 که خصوصیسازی مطرح شد و در سند چشمانداز 1404 هم دیده شده، جایگاه ویژهای برای توسعه بخش خصوصی در نظر گرفته شد؛ ولی عملاً در طول این سالها هیچ موقع میدان لازم به بخش خصوصی داده نشد تا بتواند هم سرمایه جذب کند و هم در رشد و تولید اثرگذار باشد. سازمان گسترش در این زمینه چه کارهایی انجام داده است؟
قسمتی از فعالیتهای مرتبط با بخش خصوصی، خارج از فعالیتهای من است؛ اما در مورد بخش دیگر باید بگویم؛ قراردادهای سازمان گسترش، مرتبط با مگا پروژههاست. برای مثال رقم قراردادی که در ارتباط با تولید 630 دستگاه مترو با CRC چین منعقد شد، حدود 600 میلیون یورو است. حداقل من از بخش خصوصی شرکتی را نمیشناسم که توان ورود به این قبیل پروژهها را داشته باشد؛ بنابراین سازمان گسترش در پروژههای کلان کشور ورود پیدا میکند. البته هیچوقت هم خودمان تمایلی به اجرا نداریم و مجری نخواهیم بود، بلکه قراردادها را تقسیم میکنیم بین سازندگان جزء که تولید داخل را بیشتر و کارخانههای داخلی را فعالتر کنیم. اما اینکه بخش خصوصی چهقدر میتواند کمک کند؛ قطعاً خیلی. اینکه ما چرا نمیتوانیم از ظرفیت آنها استفاده کنیم؛ حق با شماست؛ شاید کوتاهی صورت گرفته؛ شاید میتوانسته بهتر انجام شود؛ ولی به هر حال بعضی از پروژهها، پروژههایی ست که اگر تحت نفوذ دولت نباشد، بخش خصوصی نمیتواند انجام دهد. پروژهای را تصور کنید 1 میلیارد یورویی با فاینانس خارجی، هیچ شرکت بخش خصوصی حاضر نیست روی آن کار کند. چون گارانتی دولت را لازم دارد. به علاوه نقدینگی بخش خصوصی هم در حدی نیست که بتواند در این زمینه وارد شود. یک مثال کوچک در زمینه حمل و نقل بزنم؛ ما در حال حاضر شرکتی که بتواند واقعاً نیاز کشور را در زمینه چرخ قطار تأمین کند، نداریم. هر ویل سِت (Wheel Set) نزدیک 5000 یورو قیمت دارد. هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت که شرکتی داریم که بتواند ویل سِت تولید کند. نیاز ما برای 15- 10 سال آینده، 1 میلیون ویل سِت است. مبلغ 1 میلیون ویل سِت، 5 میلیارد یورو است. کدام شرکت یا کارخانه میتواند در این زمینه ورود پیدا کند؟ چند شرکت بخش خصوصی هستند که اینقدر نقدینگی داشته باشند تا بتوانند 100 میلیون یورو تکنولوژی بخرند؟ به هر حال باید دولت کمک کند و تسهیلات بدهد. ما هم مثل شما امیدواریم که این اتفاق بیفتد ولی شرایط بسیار پیچیده است.
با توجه به تجربیاتی که در مذاکرات بینالمللی دارید، به زعم شما خروج آمریکا از برجام واقعاً به طور عملی چه تأثیری بر فعالیت بازار کسب و کار ما میتواند داشته باشد؟
چون هنوز نتیجه مذاکرات 1+5 یا 1+4 معلوم نیست؛ با قطعیت نمیتوان صحبت کرد. به هر حال مطمئنایم که دوستان وزارت خارجه پیگیرند که منافع کشور تضمین شود. به عنوان یک شهروند تصورم بر این است که بود و نبود آمریکا، تأثیر چندانی هم نداشت. ما قبلاً هم ظرف سی و چند سال با آمریکا تعاملی نداشتیم که حالا بود یا نبودش تأثیر چشمگیری داشته باشد. اصل کار ما با اتحادیه اروپا و آسیاییهاست. خاورمیانه یک بازار بکر 400-300 میلیون نفره است؛ بنابراین فکر میکنم آمریکاییها که رئیسجمهورشان بیشتر یک بیزنسمَن و به دنبال دستیابی به بازارهای جدید است هم میدانند که از دست دادن بازار ما اشتباه است.
پس شما چشمانداز را روشن میبینید، یا زیاد سخت نمیبینید؟
ترجیحام این است که به جای اینکه بخواهم چشمانداز را ببینم یا پیشبینی کنم؛ چشمانداز روشنی بسازم. فکر میکنم همه ما باید این تلاش را بکنیم تا چشمانداز روشنی برای کشورمان بسازیم و میتوانیم.
چنانچه صحبتهای تکمیلی در خصوص فعالیتهای بینالمللی سازمان وجود دارد، خوشحال میشویم بفرمایید.
ما میزان تقاضای ناوگان ریلی کشور را در 10 سال آینده احصا کردهایم. ما به 600 عدد لوکوموتیو، 28000 واگن باری، 1500 واگن مسافری و 8000 واگن مترو برای 9 کلانشهر (تهران، اصفهان، شیراز، تبریز و …) نیاز داریم. و این وظیفه ما را با توجه به تحریمها و خروج احتمالی برخی از کشورهای اروپایی و عدم فعالیتشان با ایران، بسیار سنگین میکند. اینها نیاز کشور ماست و میخواهیم به نفع مردم آنرا محقق کنیم. میزان ساخت داخلی برای ما خیلی مهم است. در حال حاضر توان کشور در ساخت واگنهای مترو میانگین 28 درصد است. مترو نزدیک 20 سال است که به بهرهبرداری رسیده، اما نرخ تولید داخلی آن با اغماض 28 درصد است. در این سالها نتوانستیم حتی 50 درصد واگن مترو را خودمان بسازیم. حال ما به سمتی رفتیم که این نرخ به 55 درصد و حتی در قرارداد پوژنِ چین به 5/59 درصد برسد. یعنی فقط نیاز داریم موتور را وارد کنیم. اینها چیزهاییست که ما و ملت ایران را خوشحال میکند. در پایان تشکر میکنم از ماهنامه صنعت حمل و نقل. خاطرم هست که از زمان نوجوانی این ماهنامه برای شرکت پدرم میآمد و این لوگو از آن زمان در ذهن من مانده. امیدوارم بتوانیم در کنار شما روزهای خوبی را برای صنعت حمل و نقل کشور رقم بزنیم.
سوتیترها :
- طرفهای خارجی ملزم هستند کالایی را به ما تحویل دهند که از طریق تأمین خودشان به بازارهای هدف خاورمیانه قابل صادر شدن باشد.
- در حال حاضر در صدد هستیم که بتوانیم تکنولوژی اروپایی را هم وارد کشور کنیم.
- ترجیح من این است که به جای آنکه بخواهم چشمانداز را ببینم یا پیشبینی کنم؛ چشمانداز روشنی بسازم. فکر میکنم همه ما باید این تلاش را بکنیم تا چشمانداز روشنی برای کشورمان بسازیم و میتوانیم.