احداث «پیادهراههای شهری»، از مهمترین راهکارها و سیاست های حرکت به سمت پیادهمداری شهرها بهشمار میرود که از نیم قرن گذشته مورد توجه بسیاری از برنامهریزان و مدیران شهرهای جهان قرار گرفته است.
از منظر شهرسازی، پیادهراهها گذرگاههایی هستند که در آنها مداخله وسایل نقلیه یا حذف میشود و یا به کمترین میزان ممکن کاهش مییابد و بر نقش و حضور عابران پیاده در آنها افزوده میشود. در واقع، پیادهراهها، امکان فعالیت جمعی، بهویژه در زمینهی اقتصاد و معیشت شهری، کیفیت محیطی و سلامت اجتماعی را فراهم میآورد. در پیادهراهها اغلب، امکانات رفاهی برای آرامش، تفریح و یا مجموعهای از فعالیتها منظور میشود. تعاریف متعددی نیز از پیادهراهها ارائه شده است که برخی از آنها عبارتاند؛
* مسیرهای پیاده را میتوان بهعنوان راههایی که بهدور از معابر سواره هستند و طیف وسیعی از کاربران شامل عابران، دوندگان، دوچرخه سواران و … از آن استفاده می کنند، تعریف کرد (1).
* پیاده راهها، معابری با بالاترین حد نقش اجتماعی هستند که در آنها تسلط کامل با عابر پیاده است و از وسایل نقلیه موتوری تنها به منظور سرویسدهی به زندگی جاری در معبر استفاده میشود. پیادهراهها؛ ابزاری برای فعالیت جمعی بهخصوص در ارتباط با اقتصاد شهری، کیفیت محیطی و سلامت اجتماعیاند(2).
* پیادهمدار کردن عبارت است از ایجاد خیابانها یا فضاهای رها از آمد و شد سواره. هنگامی که در سال 1971 اولین مکان عمومی در سیدنی استرالیا به منظور صرف استفاده عابران پیاده اختصاص یافت، سیاستمدار محلی مسئول این امر (لئوپورت که خود را به عنوان وزیر عابران پیاده نامید) همواره بر گفتن این جنبه مثبت تاکید داشت که آن خیابان برای عابران پیاده باز شده بود و نه اینکه بر روی آمد و شد سواره بسته گردد (3).
* منطقه مخصوص پیاده، منطقه ای است که به منظور برتری دادن به محیط، ورود اتومبیل های سواری را به آنها ممنوع میکنند و ورود سایر وسایل نقلیه موتوری به آن تنظیم میشود (4).
باید توجه داشت که انسان در حرکت پیاده، بهدلیل توجه به محیط، ارتباط بیشتری با فضای اطراف خود برقرار میکند. به همین دلیل، عناصر شهری در مسیرهای پیاده، اهمیت زیادی دارند. همین امر باعث میشود که افراد پیاده در حرکت آرام، همراه با گفت وگو و خرید، تأثیر بیشتری از محیط و هویت آن بپذیرند. از اینرو، جداسازی فضای حرکت پیاده از سواره، علاوه بر کاهش اثرات نامطلوب آلودگیهای صوتی و محیطی، به بهبود رفت و آمد در شهرها کمک میکند.
در عین حال،کیفیت زندگی به عنوان مفهومی پیچیده در ارتباط با دانشهای مختلف، امروزه کاربرد پیاده راهها به ویژه در حفاظت از بافتهای کهن شهری و جایگاه آن را به عنوان ابزار مفیدی در حفظ فضاهای بافت شهری کهن و پیوند آن با فضاهای مدرن شهری و ساکنان آن، اهمیت بخشیده است. فضایی که فرد در آن آزادانه و با آرامش بدون احساس خطر تصادف با وسایل نقلیه حرکت می کند و رابطه تنگاتنگی با محیط پیرامون خود برقرار میسازد.
پیادهراهها بخشی از فضاهای شهری شناخته میشوند که به خاطر برخورداری از برخی تواناییها، در تمامی ساعات شبانهروز و یا ساعاتی از آن، کاملا برای ورود و حرکت سوارهها بسته هستند و بهطور کامل به حرکت عابران پیاده اختصاص دارند. از فضاها و گذرگاههای مختلف میتوان بهعنوان «پیادهراه» نام برد. از جمله؛
* پیادهرو– پیادهروها، مسیر ویژه عابران پیاده در حاشیه سوارهرو خیابانها هستند که به موازات آنها ساخته میشوند.
* کوچه – برخی کوچههای باریک، تنها از امکان تردد عابران پیاده برخوردارند..
* بنبست – مانند کوچههای باریک، بنبستهای کوتاه و باریک نیز ممکن است فقط برای عابران پیاده طراحی شده باشند.
* راه پله – چه در سطح کوچهها و فضاهای شهری و چه در ساختمانها، راه پلهها فقط امکان گذر افراد پیاده را میسر میسازند.
* پل عابر پیاده – پلهای عابر، به منظور عبور عابران از یکسو، بهسوی دیگر بزرگراهها و خیابانهای پرترافیک احداث میشوند.
* خیابان عابرپیاده – در برخی از فضاهای شهری، باتوجه به ارزش تاریخی یا بافت تجاری یا گردشگری و یا … خیابان آن، در تمامی و یا در برخی از ساعات روز تنها برای رفت و آمد عابران پیاده مجاز است.
بررسی تاریخ شهرسازی ایران نشان می دهد که در شهرهای قدیمی کشور، نظام کالبدی شهر بر اساس مقیاس انسانی شکل میگرفت و وسعت شهرها و فاصله میان مراکز مختلف آن، بهنحوی بود که شهروندان میتوانستند با پای پیاده از نقطهای به نقطه دیگر بروند. این راهها و فضاهای شهری علاوه بر نقش ارتباطی و دسترسی، مکانی امن و راحت برای تماسهای اجتماعی، گردش و تماشا، تبادل اطلاعات، برگزاری جشنها و آئینها، تفریح و سرگرمی و مذاکره و داد و ستد شناخته میشدند.
تاریخچه ایجاد پیاده راهها بهشکل امروزی آن، به حدود سده قبل باز میگردد و شهرهای اروپایی به ویژه کشورهای آلمان و هلند در این زمینه پیشگام بودهاند. شیوه پیادهراه سازی نوین در ایران با ساخت نخستین پیادهراه در تبریز آغاز شد تا کارمندان کنسولگری فرانسه در تبریز، با هدف تداعی شب های پاریس در ذهنشان، کوچه پاساژ در محله مهاد مهین (میارمیار) را مانند پیادهراه های پاریس طی کنند. ساخت این پیاده راه از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ خورشیدی 10 سال طول کشید و اکنون نیز یکی از فضاهای دیدنی تبریز به شمار می رود.
از دیگر تجربههای جدید پیادهراهسازی در ایران، میتوان خیابان جنت در بافت مرکزی شهر مشهد را نام برد. در کلانشهر تهران، پیادهراهسازی، بسیار دیرتر از سایر شهرهای کشور مورد توجه مسئولان و مدیران امور شهری قرار گرفت. در حالی که اکنون، هرگونه اقدام شهرسازی در پایتخت به صورت الگویی برای دیگر شهرهای کشور درمیآید. در این زمینه، از جمله نمونه های اجرا شده در تهران، میتوان به پیادهراه خیابان سپهسالار و خیابان مروی و همچنین بازار تهران اشاره کرد.
توسعه فضاهای پیاده و انسانمدار شهری، علاوه براینکه راحتی، آسایش و آرامش شهروندان را فراهم میآورد و موجب ایجاد خاطره و سرزندگی میشود، از جنبه های متعددی نیز قابل توجه است که از آن جمله میتوان «آثار زیستمحیطی» و«حفظ ساختار و هویتبخشی» آن را نام برد؛
* آثار زیست محیطی پیادهراهها
نابودی تدریجی منابع طبیعی در اثر گسترش روزافزون فناوریهای نوین، انقراض گونهها و افزایش آلودگیهای گوناگون ناشی از آن در عصر حاضر، به یکی از مهمترین عوامل خطرناک و تهدیدکننده محیط زیست و بقا موجودات زنده تبدیل شده است. از اینرو، توجه بهسازگاری اکولوژیکی در بهرهگیری از این فناوریها اهمیت بسیار و ناگزیری را پیش روی انسان معاصر قرار داده است تا فرهنگ و مناسبات خود را به نحو مطلوبتری با نظامهای طبیعی سازگار و آمیخته سازد.
یکی از مطلوبترین عوامل سازگاری انسان معاصر شهرنشین در پیشگیری از تخریب منابع طبیعی و آلودگیهای زیستمحیطی، گسترش فرهنگ و امکانات پیادهمداری است تا با کاهش عبور و مرور وسایل نقلیه موتوری در شهرها، بتواند به کاهش آلودگی هوا و صوت و آرام کردن فضاهای شهری کمک برساند. در ضمن، پیادهمداری، تأثیر بهسزایی در تشویق مردم به استفاده از حمل و نقل عمومی دارد و از آنجا که در برنامهریزی و طراحی پیادهمداری، سیاستهایی مانند ایجاد فضاهای سبز و کاشت گیاهان در مسیرهای پیاده، نقش عمدهای در جذب و تشویق شهروندان به استفاده از این راهها دارند، این مورد نیز خود، به پایداری زیست محیطی و توسعهی فضاهای سبز شهری و در نتیجه، کاهش آلودگیها کمک چشمگیری میکند.
* نقش پیادهمداری در حفظ ساختار و هویت شهرها
اجرا و اعمال استانداردها و سایر معیارهای طراحی متأثر از خیابانبندیها و تعریض آنها بهمنظور سهولت حرکت خودرو، موجب از بین رفتن ساختار اصلی بسیاری از محلات قدیمی شهرها و آشفتگی سیمای آنها شده است. باتوجه به اصل پیوستگی فضایی در فضاهای شهری ایران در گذشته، توجه به ساختار اصلی این فضاها و حفظ آن، همواره بهعنوان یک اصل مد نظر قرار میگرفت و در برقراری و تداوم این پیوستگی، به حفظ ساختار و هویت شهری این گذرها و فضاها در پیوند و هماهنگی با یکدیگر توجه و دقت لازم به عمل میآمد. در حالیکه امروزه، براساس پیشنهادها و توصیههای طرحهای توسعهی شهری، شکافتن و تخریب این بافتهای شهری در اولویت قرار میگیرد تا عمدتاً عبور و حرکت خودروها با سهولت بیشتری همراه شود. از اینرو، در صورت توجه طرحهای توسعه شهری به اهمیت پیادهمداری و حفظ بافت های ارگانیک محلات قدیمی، ضمن ساماندهی و تبدیل گذرگاههای موجود آن، میتوان از هویت و ساختار ارزشمند آن نیز پاسداری کرد.
بهطورکلی، برنامهریزان و طراحان شهری، لازم است توجه داشته باشند؛ زمانی که مقیاس شهر برای سواره در نظر گرفته میشود، پیاده در فضای شهری احساس گمگشتگی، ناامنی و بیهویتی میکند. در حالیکه پیادهروی، دارای اهمیت اساسی در ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیتهای محیطی است. چهره شهر نیز همواره، بیشتر از طریق گام زدن در فضای شهری احساسی میشود و احداث پیادهراهها از جمله شیوههای اصولی است که میتواند در تجدید حیات تاریخی و اجتماعی مراکز شهری موثر و کارساز باشند.
البته باید توجه داشت که پیادهراهها ماهیتی بیش از یک مسیر ویژه پیاده دارند و تنها، دو نقطهی شهری را به هم متصل نمیسازند. فضای آن باید ترکیبی از مسیرها و گشایشها، حرکت و مکث، فضاهای متنوع باز و نیمهباز باشد. مجموعهای از نیازها و انتظارات متفاوت روحی جمعی را باید پاسخگو باشد و استمرار تجربه آن برخاطره شهروندان از شهر بیافزاید و عملکرد آن، تنها بر جنبههای عبوری و یا تجاری متکی نباشد. بررسی و آشنایی موردی با چندین طرح اجراشدهی اخیر پیادهراهی در شهرهای مختلف کشور، نتایج متنوعی را نشان میدهد؛ برخی از این پیاده راه ها با موفقیت همراه نبودهاند و پس از مدتی، دوباره با تغییراتی، به سوارهرو تبدیل شدهاند. دلیل آن را نیز میتوان نادیده گرفته شدن ماهیت عملکردی آن و تکیه بر صرف جنبهی ترافیکی آن دانست که در نتیجهی کم توجهی به مسائل «اجتماعی-مدیریتی» در فرآیند برنامه ریزی، طراحی واجرا اعمال شده است. از این روست که در فرآیند برنامهریزی تا اجرا طرحهای پیادهراهها، تنوع کاربریهای محیطی، تنوع و انعطاف پذیری طرح و نداشتن رویکرد صرفا ترافیکی، از ضرورتهای اساسی احداث «پیادهها» بهشمار میروند.
————————————————————————————-
1-سازمان برنامه ریزی منطقه ای سن دیه گو – برنامهریزی و طراحی برای پیادهها – ترجمه رضا بصیری مژدهی – ص 100
2- پاکزاد، جهانشاه – راهنمای طراحی فضاهای شهری در ایران- معاونت شهرساز و معماری وزارت مسکن- ص 274
3 – Cowan; 2005: 285
4 – وزارت مسکن و شهرسازی- آئیننامه طراحی راههای شهری(بخش 10) – 1375- ص 1