صنعت حمل و نقل آنلاین: استاندارد مسافت طی شده سالانه خودرو سواری در جهان 20هزار کیلومتر و روزانه حدود 55 کیلومتر است. ممکن است در بعضی کشورها این نرم جهانی رعایت نشود. برای مثال خودرویهای سواری مسافربر در ایران بیش از این مقدار کارکرد دارند اما برای مقایسه سهم هزینه روزانه و ماهانه بنزین در سبد هزینه و درآمد خانوار، کارکرد روزانه بنزین در همه کشورهای مذکور در این نوشتار، 55 کیلومتر در نظر گرفته شده است.
مصرف سوخت خودرو در هر 100 کیلومتر تعیینکننده هزینه بنزین روزانه یا ماهانه خواهد بود. مصرف واقعی خودروها با آنچه که کارخانه سازنده تعیین میکند، تفاوت دارد. معمولا برای تعیین میانگین مصرف سوخت خودرو در هر 100 کیلومتر، از مسافت ترکیبی شهر و جاده استفاده میکنند. مصرف سوخت خودروهایی که بهطور مستمر در شهر تردد دارند با توجه به وضعیت ترافیک گاهی تا دو برابر مصرف سوخت ترکیبی است. برای مثال مصرف پراید در جاده 7 لیتر ولی در شهر به 12 لیتر هم میرسد. این میزان مصرف در مورد خودروهایی است که حجم موتور آنها کمتر از 6/1 لیتر است. واضح است خودروهای با حجم موتور بالاتر مصرف سوخت بیشتری دارند. با توجه به ترکیب خودروهای کشور، میانگین مصرف 12 لیتر و در کشورهای توسعهیافته 6 لیتر است. به عبارت دیگر مصرف سوخت خودروهای با فنآوری جدید حدود 50 درصد کمتر از خودروهای مربوط به دهه 1980 میلادی است. مصرف روزانه خودروی مورد استفاده خانواده کمدرآمد ایرانی 6/6 لیتر و دو برابر مصرف خودروی کشورهای کمدرآمد اروپایی است. یعنی اگر خانوار ایرانی از خودروی 3/3 لیتر مصرف روزانه اروپایی استفاده میکرد، دولت در چند سال قبل هم میتوانست از محل صرفهجویی مصرف سوخت، قیمت بنزین را تا 2000 تومان افزایش دهد. معترضان به نرخ فعلی بنزین بدون استدلال علمی نسبت به قیمت فعلی بنزین موضعگیری میکنند و میگویند با دلار آزاد قیمت هر لیتر بنزین حدود 7 سنت است و دولت را متهم به عدم اصلاح نظام قیمتگذاری سوخت میکنند و عقیده دارند که قیمت بنزین باید بر اساس نرخ دلار بازار آزاد تعیین شود و برای توجیه این نظریه قیمت کشورهایهای واردکننده نفت را مثال میزنند. در پاسخ به طرفداران اصلاح قیمت بنزین باید گفت میانگین قیمت هر لیتر بنزین در کشورهای اروپایی 50/1 دلار است که با دلار رسمی 4200 تومان هر لیتر معادل 6300 تومان میشود یعنی هزینه بنزین روزانه هر خانوار کمدرآمد ایرانی حدود 42000 تومان یا معادل 10 دلار در روز خواهد بود. به این ترتیب، با توجه به حداقل دستمزد خانوار ایرانی، سهم هزینه بنزین در درآمد روزانه بالغ بر 83 درصد و سهم آن در هزینه روزانه 48 درصد میشود. به عبارت دیگر با قیمت 6300 تومان، سهم هزینه بنزین در سبد هزینه و درآمد خانوار ایرانی بیش از سهم خانوارکمدرآمد کشورهای اروپایی خواهد شد. در جدول شماره (1) مصرف روزانه خودروی خانوار ایرانی کمدرآمد و سهم آن در درآمد و هزینه روزانه با کشورهای آمریکا، مصر، میانمار، کویت، بحرین، بولیوی و عربستان مقایسه شده است. سهم مصرف روزانه بنزین خودرو در سبد خانوار ایرانی با نرخ فعلی یعنی هزار تومان پس از آمریکا، کویت و بحرین در جایگاه چهارم قرار دارد. این در حالی است که به استثنای کویت، قیمت و مصرف روزانه بنزین این کشورها، بیشتر از ایران است.
آنچه که کاملا آشکار است در مقایسه با کشورهای اروپایی، سوخت در ایران بسیار ارزان است و همگام با افزایش نرخ رسمی ارز و تورم چند سال اخیر قیمت بنزین افزایش نیافته است. اما این درست نیست که بدون توجه به درآمد و هزینه مردم، ندای افزایش قیمت سوخت آن هم با دلار آزاد سر دهیم و عدم افزایش قیمت بنزین را برخورد احساسی و پوپولیستی قلمداد کنیم. اگر تورم و 4 برابر شدن نرخ ارز بر همه اقلام مصرفی خانوار ایرانی اثر گذاشته است، پس چرا در مورد افزایش دستمزد متناسب با تورم سخنی به میان نمیآید. طرفداران افزایش قیمت سوخت باید توجه داشته باشند که حداقل حقوق یک خانواده دو نفری با ارز آزاد حدود 100 دلار میشود. آیا انتظار این است که با این میزان دستمزد ماهانه قیمت بنزین معادل اروپا و لیتری50/1 دلار باشد؟ یعنی با دستمزد روزانه 3/3 دلار، 9/9 دلار هزینه بنزین پرداخت شود؟ گرچه بین درآمد و هزینه مردم کمدرآمد کشورهای اروپایی هم توازن وجود ندارد اما نظام قیمتگذاری آنها قابل تحسین است. بنابراین نمیتوانیم الگوی قیمتگذاری سوخت اروپا را در ایران پیاده کنیم، چون نظام تعیین دستمزد و قیمت مواد غذایی آنها با ما تفاوت دارد. حتی سطح زندگی مردم کشورهای مندرج در جدول شماره (1) را هم نمیتوانیم با مردم کمدرآمد ایران مقایسه کنیم. مرور قیمتها در جدول شماره (1) نشان میدهد که قیمت بعضی از مواد غذایی اصلی بسیار ارزانتر از کشور ما است. بیشترین سهم سبد هزینه خانوار در همه کشورها مربوط به مسکن و هزینههای خدماتی است.
ممکن است سهم هزینه سوخت در سبد هزینه خانوار مردم اروپا و دیگر کشورها قابل توجه باشد اما مناسب بودن قیمت مواد غذایی و درآمد، گرانی سوخت را جبران میکند. خانوارهای اروپایی از امتیازات دیگری مانند تسهیلات بانکی با سود کم (تقریبا یکپنجم سود بانکی ایران)، خودروی ارزانتر با مصرف سوخت کمتر و از درآمد بیشتر برخوردار هستند که خانوار ایرانی بیبهره از این مزایا است. یکی از شاخصهای اصلی قیمتگذاری بنزین کیفیت و عدد اکتان آن است. قیمت بنزین در اکثر کشورهای دنیا حداقل بر اساس اکتان 92 تعیین شده است. ما هنوز در ایران نمیدانیم چه نوع بنزینی و با چه کیفیتی عرضه میشود. موضوع دیگری که باید به آن اشاره شود، قیمت خودرو است. همانطوری که در جداول مشاهده میشود متوسط قیمت تویوتا کرولا در همه کشورها حدود 18 تا 19 هزار دلار و با مصرف سوخت 9/6 لیتر بهازای هر 100 کیلومتر است در حالیکه قیمت این خودرو در ایران با دلار رسمی بیش از 75هزار دلار است. اشاره به این نکات حاکی از این نیست که قیمت بنزین اصلاح نشود. نگارنده هم بر این عقیده است که باید قیمت بنزین با استفاده از الگوی کشورهای تولیدکننده نفت و با اتکا به برنامهریزی درست افزایش یابد. البته در عینحال باید توازنی بین درآمد و هزینه خانوار و قیمت بنزین وجود داشته باشد و برای دسترسی به این هدف باید آثار افزایش قیمت سوخت در همه زمینهها از جمله هزینههای حملونقل مورد ارزیابی قرار گیرد. سابقه نشان داده است که اولین اثر گرانی سوخت در حملونقل ظاهر میشود. متاسفانه هر بار که قیمت سوخت گران شده است افزایش بیرویه هزینه حملونقل را شاهد بودهایم که اثر روانی آن بیشتر از تاثیر افزایش قیمت سوخت است.