ارزشآفرینان و کارآفرینان در دستیابی به موفقیت همیشه راهی خواهند یافت و اگر نیافتند، مسیری جدید میسازند. موفقیت، آن سوی مرز ترس است. چالشها و مشکلات بر سر راه هرچهقدر هم بزرگ باشند، با اتکا به قابلیتهای درونی سرانجام محو و به خاطره تبدیل میشوند.عمران بائوج رئیس هیات مدیره شرکت پترو نیرو صبا را لازم است در زمره چنین اشخاصی دستهبندی کرد که بر قدرت ظرفیتهای درونی و ذهن نامحدود، باور دارد. چنین باوری سبب شده لقب “آقای خاص مدیر پروژه” زیبنده فعالیتها و دستاوردهای او در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی باشد. او که متولد خرداد ۱۳۵۵ است مهارت ویژهای در مدیریت منابع انسانی دارد. عمران بائوج دارنده مدرک مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد کرج و مدرک مدیریت پروژه حرفهای از انستیتو مدیریت پروژه آمریکا است. او برایمانتوضیح داد که سالها پیش نطفهی شرکت پترو نیرو صبا در دفتر کار ۵۰ متری در بلوار فردوس در غرب تهران بسته شد و حالا این شرکت در قامت پیمانکار عمومی توانمند بخش خصوصی با اتکا به منابع انسانی کارآزموده، جسارت مسئولیت انجام پروژههای بزرگ رادارد. گفتوگو با عمران بائوج را میخوانید:
در یک نگاه اجمالی، جنابعالی را شخصیتی کارآفرین در حوزههای فنی مهندسی و ارزشآفرین در پروژههای ملی یافتیم. مدیریت فعالیتهایی از این دست در شرایط کنونی که عدم قطعیت در شاخصهای اقتصادی وجود دارد، چگونه امکانپذیر است؟
علمی فکر کردن، رویکرد حرفهای من در بیش از دو دههای است که در بخش نفت، گاز و پتروشیمی فعالیت میکنم. توجه به مفاهیم علمی، کارکرد فراوانی در مدیریت پروژههای تخصصی دارد. هرچند ممکن است موفقیتهای فردی از درون شخص باشد، اما موفقیتهای سازمانی، کارگروهی و تربیت منابع انسانی را میطلبد.
موفقیت از نگاه من، داشتن قدرت خطرپذیری و تعهد حرفهای است. بنابراین اگر متغیرهایی عامل بازدارنده باشد، کارآفرین را از رویارویی با آن گریزی نیست. او ابتدا باید بداند که قرار است با همین عوامل بازدارنده پنجه دراندازد و در شرایط ابهام، برنامههایش را به ثمر نشاند.
متاسفانه ساختار آموزشی در کشور ما، عموما منابع انسانی را کارمند تربیت میکند و نه کارآفرین. از سوی دیگر، ما قادر نبودهایم نظام حکمرانی سازمانی را در شرکتهای خصوصی راهبری کرده و سرمایهها را به سمت پژوهش هدایت کنیم.
به عنوان مثال شرکتهای موفق خصوصی در کره جنوبی بهطور پویا در بدنه جامعه رشد کردند و در ادامه توسط دولتها و حاکمیت تقویت و پشتیبانی شدند.
بهنظر میرسد اگر راهبردها را بدانیم با حداقل منابع، حداکثرها را به دست میآوریم.
شرکت پترو نیرو صبا از ابتدا چنین رویکرد و دیدگاهی را سرلوحه فعالیتهایش قرار داد و از یک دفتر کار ۵۰ متری در بلوار فردوس در غرب تهران بدون اینکه وابستگی دولتی یا خصولتی داشته باشد، رشد قابل توجهی را رقم زد و به توسعه رسید.
اما در پاسخ به پرسش شما، در خصوص نسبت کارآفرینی و عدم قطعیت، باید بگویم مسیر کارآفرینی در ایران، مسیر سختگذری است. بهعنوان نمونه، به دلیل خلق نقدینگی بالا در دو دهه گذشته، تولید و فعالیتهای اقتصادی مولد در تنگناهای فراوان قرار گرفته است. تورم درازمدت، اقتصاد دلالی را گسترش داده و این وضعیت برای بخش سالم اقتصاد که با اندیشهورزی و مهارت در سازندگی و تولید نقش دارند، میتواند ناامیدکننده باشد. اقتصاد غیرمولد همچنین میتواند به فرهنگ و مناسبات حرفهای در کسبوکارها و منابع انسانی آسیب بزند. من به شدت طرفدار اقتصاد مولد و رویکرد تولیدمحور در کشور هستم و افتخار میکنم که شرکت پترو نیرو صبا در ۳۴ پروژه ملی کشور اعم از ساخت بخشهایی از پتروشیمی لرستان، پروژه متانول کاوه بهعنوان بزرگترین واحد تولید متانول در جهان، همچنین پروژه جمعآوری گازهای فلر بیدبلند، پروژه هایکو ماهشهر و همچنین پروژههای مرتبط با حوزه انرژی و نیرو سهم و نقش داشته است. اینها همه در بخش اقتصاد مولد تعریف میشوند که برای کشورمان ارزش آفریدند.
توجه به ظرفیتهای درونی، رویکردی حرفهای است. بااین وجود، متغیرهایی هم در اقتصاد وجود دارد که اجازه نمیدهد بنگاههای اقتصادی حرکت و توسعه مطلوب داشته باشند. با این ناملایمات بیرونی چهگونه کنار آمدهاید؟
من در تفکراتم همیشه ترجیح میدهم خوشبین باشم و با نگاه به نیمه پر لیوان به اطرافیان انرژی بدهم. به قول کنفسیوس به جای این که بر تاریکی لعنت بفرستیم، تلاش کنیم شمعی روشن کنیم.
بدیهی است مدلهای حکمرانی شرکتی در ایران با چالشها و بحرانهایی روبرو است و ضرورت دارد برطرف شود تا به آنچه در اسناد بالادستی برای توسعه کشور تاکید شده، دست یابیم. از این رو لازم است هر روز در فکر بهبود نظام حکمرانی در همه سطوح باشیم تا بخش خصوصی بتواند در بستری کارآمد و اثرگذار نقشآفرینی کند.
بهگفته بنجامین دیزایلی، براین باور و یقین هستم که انسان زاييده شرایط نیست بلکه خالق آن است و مصرانه این تفکر و ارزش را در مجموعه پترو نیرو صبا جاری کردهایم. سازمان ما از ابتدا دیدگاه و هدفی را سرلوحه فعالیتهایش داشت و سند چشمانداز ما این بود که به پیمانکار عمومی در مقیاس FEPCM تبدیل بشویم و کل فرآیندها شامل طراحی و مهندسی، خرید، اجرا، مدیریت و تامین مالی پروژهها را برعهده بگیریم. چنین ایدهای تولید ثروت به همراه دارد، ضمن آن که امکان صادرات خدمات فنی و مهندسی را فراهم میکند. برای تداوم مستمر موفقیت شرکت، خود را متعهد میدانم مدلهای موفق دنیا و رویکرد رقبای بینالمللی را مطالعه کنم.
در نهایت به دنبال آن هستیم تا شانهبهشانه شرکتهای معظمی چون توتال، جیجیسی، بریتیشپترولیوم، شل و تویو در پروژههای بینالمللی رقابت کنیم. باید بدانیم این شرکتها چه رویکردهایی داشتهاند و چگونه توانستهاند پروژههای چند میلیارد دلاری را در سطح دنیا مدیریت کنند.
به نظر شما آیا دستیابی به این اهداف رویایی نیست؟
تفکر من شاید در نگاه دیگران، رویایی باشد. من همیشه با رویاهام زندگی میکنم چون فکر میکنم کارآفرینی من به سبب رویاهام بوده است. برای کارآفرین بودن باید خطرپذیر و بهاصطلاح دیوانه هم بود، تمام مشکلات سر راه را پایش کرد و مرتب از وضع موجود تحلیل و ارزیابی درستی داشته باشیم. در این صورت، فرصتها را میتوانیم شکار و ثروتآفرینی کنیم.
در عین حال گمان میکنم برای کارآفرینی پایدار باید به واقعیتها هم توجه کرد. معتقد هستم بازیگری در اقتصاد ایران سبک خاص خود را دارد که این سبک لزوما باکشورهای دیگر یکسان نیست. هر بازار و اقتصادی، ویژگیها، سبک و سیاق خاص خود را دارد.
معتقد هستم در همه بخشهای حکمرانی، با نگاه به شایستهسالاری انسانهای صاحب صلاحیت، رهبری سازمانها را عهدهدار شوند. با رویکرد علمی و تجربهاندوزی میتوان شرایط بنگاهها را عوض کرد تا در گرداب روزمرگی گرفتار نشوند. رویاهای انفجاری همراه با تغییرات انفجاری میشود تولید ثروتهای انفجاری!
در جمعبندی کلی و با سرلوحه قرار دادن چنین مشی و رفتاری که بهطور مبسوط درباره آن صحبت شد، در پترو نیرو صبا از تهدیدها فرصت ساختهایم. به عنوان مثال، در پروژههای اخیرمان، جمعآوری گازهای همراه در مارون ۳، مارون ۵ و رامشیر ظرف هفتماه پیشرفت چشمگیری نسبت به سایر رقبا داشتیم. در مواردی که طرح یا پروژه در دست اجرا زیانده باشد، با نوآوری بهدنبال خروج از بنبست هستیم و کار را به بهانه زیاندهی متوقف نمیکنیم. با چنین انگارهای وقتی به ساختن ادامه میدهید، محیط را تحت تاثیر خود قرار میدهید. در همه مذاکرات، من همیشه پیشنهاددهنده هستم. بنابراین وقتی کارفرما، اعم از دولتی یا خصوصی متوجه میشود که حسن نیت دارم، با تفکر سازندگی من همراه میشود.
شما از باورمندی رویاهاتان برای توسعه گفتید. میخواهید شرکت پترو نیرو صبا تبلور چه رویایی باشد؟
وقتی کسی رویا دارد یعنی به وضع موجود راضی نیست. چون به وضع موجود رضایت ندارد در تعامل با دیگران در تلاش است رویاهایش را گسترش دهد و از وضع موجود به وضع مطلوب حرکت کند. از این رو، برای توسعه و پیشرفت، پترو نیرو صبا حدی در نظر نگرفتیم.
هر روز خلق نوآوری همراه با استراتژیهای جدید خواهیم داشت تا در حد و اندازههای شرکتهای جهانی برسیم. هدفگذاری ما در دهه اول قرن جدید خورشیدی، دستیابی به گردش مالی سالی ۱۰ میلیارد دلار است تا قادر باشیم ابرپروژهها را به دست بگیریم.
پترو نیرو صبا باید بتواند زنجیره ارزش را با شرکتهایی که به عنوان مشارکتکنندههای کلیدی در اطراف آن تشکیل شده رهبری و با همین مشارکتکنندگان کلیدی، همزمان ارزشآفرینی کند. در مسیر استفاده از فناورهای نوین همچون هوش مصنوعی، پروژههای شبیهسازی، بازآفرینی پروژهها در بستر متا، اینترنت اشیاء، پروژههای شبیهسازی EPC هستیم.
به این ترتیب، میتوان مطمئن بود با چنین نگرشی بیش از ۲۵۰۰ نیروی انسانی تحت مدیریت جنابعالی از رویکردهای آموزشی و دریافت چنین فناوریهایی تاثیر میپذیرند و کارآمد میشوند.
بله دقیقا. وقتی به دریا میافتی باید شنا کنی. در نقطه بیبازگشت که قرار بگیری تمام قدرت و توان را جمع میکنی تا به هر قیمتی به هدف برسی. این روحیه در کشور ما بسیار نایاب است. جوانان نباید با ذهن محدود و روحیه و تفکر کارمندی تربیت شوند. همه میگویند عاقل باش، من میگویم دیوانه باش! برای خطرپذیری باید خود را آماده کنی! برای سفر به نقطه بیبازگشت آماده باشی! من همیشه در اوج محرومیتها و سختیها، خلاقتر بودهام.
خاستگاه نوآوری و همآفرینی در ساختار حکمرانی شرکت شما کجاست؟
معتقدم برای دستیابی به موفقیت باید از نظام سوژه به نظام ابژه برسیم. بنابراین در پیوند با این نگرش، ما با پروژهها چالش داریم و نوآوری را از داخل پروژهها، کشف و استخراج میکنیم. مزیت رقابتی ما این است کارهایی را برعهده بگیریم که دیگران جرات خطرپذیری آن را ندارند. زندگی در بستر ذهن نامحدود جذابیت دارد. با کاربست چنین رویکرد و باوری، هرکدام از ابرشرکتها میتوانند یک دولت باشد. شرکتهایی که بتوانند ارزشافرین باشند دولتها ناگزیر به حرفشنویی از آنها خواهند بود.
تامين اقلام و تدارکات شرکت پترونیرو صبا (بخش خرید و تامین) یک تفکر لجستیکی نیاز دارد که صنعت حملونقل بهعنوان حلقهای مهم از زنجیره تامین قابل توجه است. برای خوانندگان ماهنامه و مخاطبان نمایشگاه بینالمللی حمل و نقل و لجستیک جالب خواهد بود بدانند اساسا این مجموعه با چه نیازهایی در عرصههای حملونقل روبرو است؟
شما بهتر میدانید که هیچ کشوری بدون توجه لازم و بایسته به موضوع حملو نقل و لجستیک به توسعه پایدار دست نیافته است. من نیز به کلیدی بودن جایگاه حملو نقل برای پیشرفت اقتصاد اعتقاد دارم و چالش اصلی در این بخش را نبود راهبرد واحد برای مدیریت دستگاهها میدانم که از امکانات به درستی بهرهبردای نمیشود. حلقههای زنجیره تامین شبکه لجستیکی کشور بهصورت یکپارچه به هم متصل نیستند و سیاستگذاریها به صورت جزیرهای است.
در اینجا توجه شما را به ضرورت شکلگیری دهکدههای لجستیک در ایران جلب میکنم که با تحقق آنها بسیاری از مشکلات کنونی کشور مرتفع میشود و آهنگ توسعه در ایران شتاب میگیرد. واقعیت آن است که دهکدههای لجستیک در ایران رشدنایافته و نحیف هستند.
بحث دیگر آن است که دادههای کلان Big Data در شبکه حملونقل و تجارت غایب است. در موارد بسیاری، مشخص نیست چه شخصی تاجر است، اجناس چه زمانی میآید و به چه مقصدهایی حرکت میکند و چه بارهایی را حمل میکند و نفرات آن چه اشخاصی هستند؟ نقیصه کلاندادهها در همه بخشهای حمل و نقل اعم از زمینی،جادهای ریلی و هوایی قابل مشاهده است.
به فرض اگر شما بخواهید در کشور سنگال کار کنید، باید بدانید چه بازرگانانی در این بازار فعال هستند. چه زمانی بار به ایران وارد میشود. این دادههای کلان در بخش حمل و نقل غایب است و استارتآپها باید ورود کرده و در این خصوص به حاکمیت برای حل چالش کمک کنند. حملونقل ایران بزرگترین ظرفیت را دارد تا به درآمد چند صد میلیارد دلاری برسد.
به عنوان مثال، در بخش حملونقل هوایی، گستره فعالیت کشورهای همسایه نظیر ترکیه قابل توجه است. شما هواپیمایی ترکیش را ببینید، در حال حاضر این شرکت، به دوردستترین نقاط جهان پرواز دارد و از این لحاظ، مزیت رقابتی کمنظیری به دست آورده است. وقتی شما با هواپیمایی ترکیش سفر میکنید، مسافر را در کانون پروازی در استانبول قرار میدهند. پس تصور نکنیم هواپیمایی ترکیش تنها یک شبکه پروازی است بلکه فرهنگ ترکیه را معرفی میکند و اشاعه میدهد و کمک میکند تا ظرفیتهای گردشگری و اقتصادی این کشور شکوفا شود. آیا خطوط هواپیمایی ایران توانستهاند چنین نقشی داشته باشند؟ این در حالی است که توجه به صنعت حملونقل، زنجیرهای از ارزشها را بازآفرینی میکند.
در این رابطه، دستگاههای سیاستگذار و مجری نظیر وزارت گردشگری، وزارت امور خارجه، اقتصاد و دارایی، وزارت راه و شهرسازی و بخش خصوصی لازم است همکاری تنگاتنگ با هم داشته باشند تا دیپلماسی اقتصادی منجر به تقویت منافع ملی گردد. کشوری موفق است که نظام یکپارچه حکمرانی را در سند چشمانداز خود پیادهسازی کرده باشد و با دادههای کلان فرصتهای تازه برای پژوهشگران و صاحبان کسبوکار بیافریند.
مهمترین پروژههای در دست اجرای شرکت پترو نیروصبا چه بوده. این پروژهها هماکنون از چه ارزشی به لحاظ کیفی و کمی برخوردار هستند و چهقدر اشتغالزایی داشته است؟
پروژههای پترو نیرو صبا در حال حاضر برای حدود ۲۵۰۰ نفراشتغالزایی به همراه داشته است. در یک نگاه اجمالی ۲۲ پروژه از ۳۵ پروژه پترو نیرو صبا در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی بوده است.
از مهمترین پروژههای پتروشیمی کشور، طرح بیدبلند خلیج فارس است. این مگاپروژه که نقش و جایگاه مهمی در صنعت پتروشیمی کشور دارد در سالهای اخیر به دلیل افت فشار مخازن گاز نتوانسته به استفاده کامل از ظرفیت خود برسد. بنابراین پروژه جمعآوری گازهای همراه به ارزش ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون یورو تعریف شد که چهار پیمانکار بزرگ از جمله شرکت پترو نیرو صبا مسئولیت اتمام پروژه جمعآوری گازهای همراه را برعهده دارند.
برنامه ما این است که در پروژه مارون ۳، گاز را نمزدایی کنیم و مجدد به پالایشگاه بیدبلند بفرستیم که محصولات پالایشگاهی تولید میکند. این سه پروژه جمعا ۱۰ الی ۱۵ درصد خوراک پالایشگاه را بالا میبرد تا سرمایهگذاری چهارمیلیارد دلاری بیدبلند به سوددهی بالاتری برسد. این پروژه برای هلدینگ خلیجفارس بسیار حائز اهمیت است.
هماکنون سه پروژه مهم مارون ۳،مارون ۵ و رامشیر را با پیشرفت به موقع در دست اجرا داریم. پروژهای به ارزش ۲۵۰ میلیون یورو که از صفر تا صد آن برعهده پترو نیرو صباست.
در هفت ماه گذشته که وارد این سه پروژه شدیم، در تراز پیمانکاران خارجی پیشرفت این پروژه را محقق کردیم.
از دیگر پروژههای مهم در دست اجرای پترو نیرو صبا، پروژه ماهشهر است که افزایش خوراک پتروشیمی کارون را تامین میکند.
پتروشیمی کارون در خاورمیانه تنها پتروشیمی است که محصول ایزوسیانات را با سوددهی بسیار بالا تولید میکند و وظیفه ساخت سازه این پروژه برعهده تیم ما قرار دارد. همزمان طراحی، خرید و اجرا شمار دیگری از پروژهها را برعهده داریم.
از فحوای صحبت شما اینگونه استنباط میشود که علاوه بر فعالیتهای پیمانکاری به صنعت پتروشیمی علاقه ویژهای دارید؟
بله درست حدس زدید. بر این باورم که باید همچنان به صنعت پتروشیمی توجه ویژهای داشته باشیم. صنعت پتروشیمی میتواند با ارزآوری شگفتآور، ایران را خوشبخت کند که این موضوع با احترام به تمامی تلاشهای صورت گرفته، به قدر کفایت نبوده است. شما ببینید در حال حاضر، شرکت سابیک عربستان سالانه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار صادرات فرآورده دارد. این در حالی است که مجموع صادرات مجموعههای پتروشیمی ایران به ۲۰ میلیارد دلار هم نمیرسد. این را هم بگویم که درآمد ارزی ما از پتروشیمی در سالهای اخیر و در شرایط تحریم، نقش موثری داشته است.
جالب است بدانید محصول پلیپروپلین در ایران حدود یک میلیون تن تولید میشود و ظرفیت خالی در دنیا از ۹ تا ۱۲ میلیون تن وجود دارد که در آینده نیاز به این محصول در جهان بیشتر هم خواهد شد.
بنابراین از این تقاضای وسیع جهانی پلیپروپلین میتوان بسیار بهره برد. آن قدر ظرفیت در صنعت پتروشیمی با چهار هزار نوع محصول زیاد است که قابل تصور نیست. در راستای ورود به صنعت پتروشیمی با انجام مطالعات کارشناسی و نیازسنجیهای معتبر قصد ورود به ایجاد مجتمع با تولید محصول ویژهای را داریم که در زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی مهم است. خوشبختانه، با تایید تامین خوراک پتروشیمی توسعه آینده صبا، قصد ورود و احداث پالایشگاه را داریم.
دانش فنی، مهندسی در اجرای پروژههای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی تا چه اندازه در شرکت پترو نیرو صبا نهادینه شده است و نیروی تخصصی آن شرکت از چه ظرفیتی برای صدور خدمات فنی و مهندسی نیز برخوردار شده اند؟
کشورهای مختلف را رصد کردم و غرب آفریقا را منطقهای بسیار بکر برای سرمایهگذاری میدانم. از سوی دیگر بازار بسیار خوبی در کشور عراق برای شرکتهای ایرانی وجود دارد و ما برای صدور خدمات فنی و مهندسی نیز آماده میشویم.
معتقدم نفوذ در هر منطقه باید در سطح بالا و مولد باشد.
موفقیت در بازارهای بینالمللی در اختیار داشتن نیروهای متخصص در همه عرصهها لازم و ضروری است. این در حالی است که شمار مهندسان صاحب صلاحیت در صنعت نفت و گاز بسیار کمیاب شده و این عارضه به این دلیل است که به کادر علمی و تخصصی بهای کافی ندادهایم.
در جمعبندی این بحث شما به تفکر خالق، ذهن نامحدود، پویایی و نوآوری، رویاپردازی و کارآفرینی اشاره کردید. در جایی هم موضوع اتصالات عمیق و خلق مشارکتهای کلیدی را مهم دانستید. قدری این بحث را باز کنید.
اتصالات عمیق آن است که با هم کار کنیم و پیوندهای استوار شکل دهیم. نقاط قوت و ضعف را پیدا کرده و در حرکتی دسته جمعی با شفافیت و صداقت به همافزایی دست یابیم. نکته دیگر آن است اتصالات عمیق را در بستر شراکتهای کلیدی با گروههای مختلف برقرار کنیم تا بتوانیم با چابکی و قدرتمندی پروژههای بزرگ را مدیریت کنیم و در نهایت آن چه را که بسیاری تصور میکنند نشدنی است، شدنی نماییم.