صنعت حمل و نقل آنلاین: سرمایه گذاری از سال 1384 لغایت پایان سال 1393 در امور ناوگان (واگن باری، واگن مسافری، لکوموتیو) طبق کتاب آمار رسمی سالنامه آماری سال 1393 منتشره در تابستان سال 1394 از طرف معاونت برنامهریزی و اقتصاد حملونقل راهآهن زنگ خطر توقف قطار سرمایهگذاری در امور ناوگان را به صدا در آورده است که کاملاً از این آمار میتوان نتیجه گرفت که برای حل مشکل باید تصمیمگیری را فراتر از راهآهن وزارت راه و شهرسازی برد و به عنوان یک بحران در این صنعت به دولت، مجلس شورای اسلامی اعلام کرد.
سرمایهگذاری در امور ناوگان شامل واگن باری، سالنهای مسافری و لکوموتیو به شرح ذیل است:
1- واگن باری
تعداد واگنهای باری در گردش (واگن در سرویس، منتظر سرویس و تحت تعمیر) در سال 1384 به تعداد 19848 دستگاه که در سال 1393به تعداد 22715 دستگاه افزایش یافته که در طول ده سال 2867 دستگاه واگن و متوسط سالانه آن 7/286 دستگاه به عبارتی در طول این مدت 44/14 درصد افزایش یافته است و از این افزایش 3/54 درصد مربوط به سال 1384 تا پایان سال 1385 است .
2- سالنها و سایر واگنهامسافری
واگنهای مسافری و سایر واگنها در سرویس و غیره طبق آمار سال 1384 تعداد 1182 دستگاه بوده که در سال 1393 به تعداد 1704 دستگاه رسیده است در مجموع 522 دستگاه واگن نو و دست دوم به شبکه ریلی اضافه شده است.
بهطور متوسط سالانه 5/52 دستگاه و مجموعاً 4/44 درصد در مدت ده سال اضافه شده است.
3- لکوموتیو
در سال 1384 تعداد 335 دستگاه لکوموتیو در سرویس اصلی و مانوری در سال 1393 به تعداد 480 دستگاه رسیده است که در طول این ده سال 155 دستگاه اضافه شده است و متوسط افزایش سالانه 5/15 دستگاه و در مجموع کل افزایش 2/46 درصد بوده است که از این تعداد 74 دستگاه لکوموتیو دست دوم بوده است.
اگر این آمار با آمار ده سال افزایش کامیون و اتوبوس مقایسه شود به راحتی میتوان دریافت که سرمایهگذاری در ناوگان ریلی در حال تعطیل شدن است گرچه خواهند گفت که عمر ناوگان ریلی خیلی بالاتر از ناوگان جادهای خواهد بود ولی در طول این مدت نشان میدهد متوسط عمر ناوگان ریلی نه تنها کاهش نداشته است بلکه افزایش یافته است. چرا سرمایهگذاری در این صنعت در حال توقف است. آنچه که روند نوسازی ناوگان را متوقف کرده است:
1- زیان ده بودن این صنعت
2- پرداخت حق استفاده از شبکه ریلی بیشتر از هشت برابر جاده.
3- عدم امکان نرخ گذاری در بلیت بر اساس عرضه و تقاضا.
4- پرداخت مالیات ارزش افزوده بیش از هشت برابر جاده.
5- دست بر نداشتن راهآهن از تصدیگری.
6- تصویب دستورالعمل و آییننامههای بدون رعایت اصول سرمایهگذاری در این صنعت
7- عدم جوابگویی راه آهن به ضرر و زیانهای وارده به ناوگان در سیر بخش خصوصی.
8- بی اختیار بودن بخش خصوصی در سیر و کنترل و هدایت واگن و لکوموتیو در شبکه ریلی.
9- تغییرات زیاد در تصویب دستورالعملها و آيیننامهها توسط هیات مدیره راهآهن.
10- عدم رعایت ماده 2 و 3 قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار مصوب 16/11/1390 مجلس شورای اسلامی از طرف وزارت راه و شهرسازی و راهآهن جمهوري اسلامي ايران