صنعت حمل و نقل آنلاین: در بیشتر مواقع از گردشگری به عنوان راهکاری برای بهبود روابط بینالملل و حل مشکلات دیپلماسی یاد میشود. در عین حال نباید فراموش کرد که گردشگری صنعتی است درآمدزا و به واسطه حضور گردشگران متعدد، اشتغال ایجاد میشود و نیز میتوان با ارایه فرهنگ، آداب و رسوم و میراث فرهنگی به گردشگران، راه را برای توسعه کشور هموار ساخت. در این راستا “گردشگری پایدار“ با یکی از اساتید بینالمللی در حوزه گردشگری به گفتوگو نشسته تا چالشهای پیش روی توسعه گردشگری را مورد بررسی قرار دهد.
محمود محمدی، از جمله اساتید حوزه گردشگری است که دکترای خود را در رشته سیاست بینالملل از دانشگاه خاورشناسی ناپل جمهوری ایتالیا دریافت کرده است و سالها فعالیت در وزارت امورخارجه از مشاور وزیر و سخنگوی وزارت امورخارجه گرفته تا سفیر ایران در کشورهایی مانند تونس و الجزایر را در کارنامه کاری خود ثبت کرده است. معاونت پژوهش و تحقیقات سازمان گردشگری و چند دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی نیز از جمله فعالیتهای او طی سالهای گذشته است. در ادامه گفتوگوی مجله “گردشگری پایدار“ را با او میخوانید:
برای آغاز سخن، نظرتان را درخصوص گردشگری عنوان کنید. به نظر شما گردشگری یک صنعت است و ابعاد اقتصادی آن پررنگتر از ابعاد فرهنگی است یا باید با نگاهی دیگر به حوزه گردشگری نگریست؟ نقش میراث فرهنگی و صنایع دستی را در این خصوص چگونه ارزیابی میکنید؟
گردشگري به سه عنصر در عرصه اقتصاد يعني ارزآوري، اشتغال و توليد كمك ميكند در عين حال به عنوان مقوله ديپلماسي عمومي غيررسمي، بسترساز و پشتيبان ديپلماسي رسمي كشور و نیز معرف فرهنگ و تمدن و آداب و رسوم و سليقههاي ملي براي ساير ملتهاي جهان است. بنابراين گردشگري به لحاظ مولد بودن، یک صنعت است چنانکه بنا به گزارش شوراي جهاني سفر و گردشگري در سال٢٠١٥ سهم كل گردشگري در توليد ناخالص داخلي جهان٧٢٠٠ ميليارد دلار معادل ٩/٨ توليد ناخالص داخلي جهان بوده است. درعین حال از هر١١ شغل در سال ٢٠١٥ يك شغل مربوط به گردشگري بوده و جمعا در جهان ٢٨٤ میليون شغل ايجاد كرده است. این درحالی است که سهم ايران از این حوزه، هميشه ناچيزترين سهم و در انتهای جدول بوده است. گردشگري در حال رشد است و نيازمند سياستگزاري و برنامهريزي جهت ارتقا جايگاه كشور در جذب گردشگران است. ارتقا جايگاه نيز اتفاق نميافتد مگر آنكه نقش و وظيفه دولت با نقش و وظيفه بخش خصوصي و تعاونيها و نهادها تعريف شود و برنامهريزي جامع كاربردي تهيه و آموزشهاي لازم در همه سطوح، نظير ساير كشورها، در اولويت قرارگيرد.
میراث کهن فرهنگی و صنایعدستی بیبدیل و متنوع ما نقطه قوتی برای جذب گردشگران خارجی و موضوع و مبداء گردشگران از سراسر دنیا است. نمایشگاهای صنایعدستی ما در دیگر کشورها و رقم بالای بازیدکنندگان و علاقهمندان به صنایعدستی ایران و حتی آمار بازدید از قطعاتی از آثار تمدنی هخامنشیان در بخش مشرق زمین موزه لوور فرانسه، گویای این حقیقت است که هم تمدن کهن ما و هم صنایعدستی برای سیاحان از جمله جاذبههای تمدن و فرهنگ و هنر مشرق زمین تلقی میشوند اما کم توجهی ما به استفاده از این سرمایههای ارزشمند تمدنی به تغییر نگاه نیاز دارد.
نگاه ما به این عظمت فکری، فرهنگی و تاریخی و هنری باید نگاه ارزشی باشد زیرا تا زمانی که ما برای ارزشهای تمدنی و هنری خود آنگونه که شایسته هست ارزش و اهمیت قایل نشویم، چگونه انتظار داریم آنها را به جهانیان معرفی کنیم و از آنها بهعنوان منبع درآمد و اشتغال و مراوده جهانی استفاده کنیم. ما هنوز در حفظ میراث تمدنی خود توسط مردم خودمان که خلاق این تمدن و فرهنگ و هنر بوده و هستند، کوشا نبودهایم و هر از گاه شاهد سرقت و کاوش غیرقانونی و آسیبرسانی به مظاهر تمدنی و فرهنگی خود هستیم در حالیکه اگر فرهنگ عمومی به اهمیت و ارزش ملی میراث تمدنی خود در همه سطوح توجه کند، به عظمت و پیشینه تمدنی و اثر آن در غنا بخشی به تمدن و فرهنگ و هنر جهانی مباهات میکند. فرزندان ما آنقدر که به زرق و برق جوامع مصرفی غربی توجه دارند، به تاثیر و اهمیت همین تخته سنگهای باقیمانده تمدنی و تمدنسازی و آداب و رسوم و آیین و مکاتب و مذهب و عرفان کهن و معاصر سرزمین خود آگاهی ندارند و این نتیجه کمکاری نسل ما و مسوولین میراث تمدنی و فرهنگی ما است که نتوانستهایم با معرفی و نهادینه کردن فرهنگ و تمدن و مذهب و عرفان خود در ضمیر نسل نو، برای آنان در برابر مظاهر جعلی و کم ارزش وارداتی مصونیت ایجاد کنیم.
با توجه به تجربیات شما در وزارت امور خارجه نظرتان درخصوص ایجاد تسهیل ویزا برای ورود گردشگران خارجی چیست؟ پیشنهادی در این خصوص دارید؟
نقش دولت در سطح كلان جهت دادن همه دستگاههاي دولتي و كشوري مرتبط با صنعت گردشگري بهسوي ايفاي نقش مكمل هدف ملي يعني جذب گردشگر و رونق اين صنعت است كه با مشاركت و توافقات بين دستگاهها، حول محور هدف انسجام ايجاد ميكند. نقش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نيز پيگيري اين هدف با سياستگزاري، برنامهريزي و آموزش، بازاريابي و مشوقهايي در جهت تحقق این هدف است تا هم ايرانگردي و جهانگردي را مديريت كند و هم صنايعدستي را تنوع بخشد و رونق دهد و هم ميراث تمدني و طبيعت و آداب و رسوم متنوع سرزمينمان را جاذب عرضه كند.
وزارت امورخارجه نیز بهعنوان متولی روابط خارجی کشور مسوولیت هماهنگی و سهولت بخشی به تعقیب اهداف ملی در خارج از کشور و همزمان فرصت شناسی برای تامین اهداف و منافع و مقاصد ملی را دارد که نه تنها صدور روادید بلکه فعالیت سفارتخانهها و رایزنان فرهنگی ما در این مسیر بسیار حایز اهمیت است. ظرف 4 سال گذشته با توجه به بهبود وجهه کشور در عرصه بینالمللی، وزارتخارجه و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز همکاری فعالی در تسهیلات روادید حتی در فرودگاهها و مناطق آزاد تجاری برای گردشگران خارجی داشتهاند.
نکته مهم این است که سازمان ميراث فرهنگي، صنایعدستی و گردشگري متولي اصلي سياستگزاري، برنامهريزي و مديريت گردشگري و توسعه صنايع دستي كشور است و همه طرحها و ابتکارات و روشهای نو برای جذب گردشگران در حیطه وظایف این سازمان است. با وجود آنکه میراث و تمدن غنی ایران این کشور را جزو ده کشور با جاذبههای متنوع گردشگری قرار داده است اما نتوانستیم از یک چهارم گردشگرانی که در سال ٢٠١٦ به آسيا آمده اند، سهم قابل توجهی را جذب کنیم. حتي در خصوص جذب گردشگران چينی، ژاپنی و روس که بهترين روابط سياسي و همكاري قارهاي را با آنها داشتیم، موفق عمل نکردیم. این در حالی است که سه کشور مذکور، بيشترين خروجي گردشگر را دارند و روابط آنان با ایران در سالهای گذشته نیز خوب بوده و از قبل ایران منافع آنان حتی در دوران تحریم نیز تامین میشده است اما شمار گردشگران آنان به کشور ما ناچیز بوده و هست. در حالیکه بالعکس همه ساله گردشگران خروجی ما به این کشورها چند برابر شده است.
وقتي سازمان متولی، رويكرد و برنامه عملی و مديريت بهروز حرفهاي و بینالمللی نداشته باشد، نميتواند نه از جاذبههای گردشگری و نه از بدنه كارشناسي ماهر و اساتيد و اصناف داخلي و نهادها و پايگاههاي مديريت گردشگران در جهان در جهت منافع ملي استفاده كند.
این روزها توسعه گردشگری در جوامع پیشرفته با تاکید بر توسعه گردشگری پایدار همراه است. برای تحقق این امر در ایران چه پیشنهاداتی دارید؟ (لطفا پاسخ را باتوجه به تجربیاتتان در عرصه بینالملل و کشورهای پیشرفته در این حوزه بیان کنید.)
امروزه لازمه هرگونه فعاليت اقتصادي و توسعهاي، پايداري آن است زيرا در برنامه و بودجه ملي، ثبات منابع براي توسعه ضرورت دارد حتي اگر اين درآمد از صنعت توريسم براي توسعه اين صنعت باشد. كشورهاي ديگر چون به درآمد توريسم نياز دارند، راههاي كسب آن را تعقيب ميكنند. مثلا تركيه بخش اعظمي از آموزشهاي جذب گردشگري و هتلداري خود را از دهه٧٠ از تونس آموخت و اكنون معادل پول خام فروشي نفت و گاز ما، سالانه از توريسم درآمد دارد و حتي با تونس و الجزاير براي صادرات ساير توليدات خود توریسم چمدانی برقرار کرده است.
نياز تركيه به درآمد پايدار حاصل از توريسم موجب شده تا براي تحقيق و پژوهش بازاريابي و تنوع بخشي به درآمد ناشي از توريسم هزينه كند و اين هزينه يعني سرمايهگذاري. فرانسه نيز كه سالانه معادل جمعيت خود توريست جذب ميكند از همين روش براي درآمد پايدار استفاده ميكند در حاليكه در ايران هم تكيه به درآمد نفت داريم و هم فرهنگ تحقيق و پژوهش كاربردي درآمدزا ضعيف است. مسوولان ما بيش از آن كه برنامه محور باشند كه تحقيق و تجربه و نظريات كارشناسانه ميطلبد، گزارش محور هستند. نظارت گام به گام و به موقع بر برنامهها نيز وجود ندارد. به همين دليل است كه توسعه پايدار در گردشگري و اقتصاد و توليد رخ نميدهد در حاليكه ساير كشورها در برنامه ملي خود درآمد حاصل از توريسم را منظور و روي درآمد آن حساب ميكنند. انتصاب شايستهسالاري و فرآیند نظارتی بر روند فعاليتها اجرا میشود تا هر سه ماه به سه ماه، درآمد ناشي از برنامهها و سياستگزاريها مشخص شود.
با وجود آنکه گردشگری و توجه به این حوزه یکی از شعارهای انتخاباتی دکتر روحانی رییس جمهور منتخب، در دولت یازدهم و همچنین دولت دوازدهم بود، اما تجربه چهار سال گذشته در این حوزه ثابت کرده است که این مهم تنها در وعدهها گنجانده شده است. نظر شما دراین باره چیست؟ چه پیشنهاداتی برای بهبود توسعه گردشگری و روند رشد آن دارید؟
ايشان با بهبود وجهه ايران و رويكرد مثبت سياست خارجي ميتوانستند درآمد و اشتغال قابل ملاحظهاي در گردشگري ايجاد كنند اما از این فرصت در سطح ملی جز بخش کوچکی از اصناف آن هم در حد محدود، خوب استفاده نشد و امیدوارم در دولت جدید این امر به مدعیان با برنامه محول شود و نیز تضمینهای لازم برای توان اجرایی و نظارتهای کافی اعمال شود و چنانچه حداکثر ظرف یک سال، نتیجه ادعاها حاصل نشد، جایگزینی در سطوح بالا انجام شود تا بیش از این، فرصت ملی برای توسعه گردشگری و ایجاد اشتغال و درآمد تضییع نشود. خصوصا که رییس جمهور در دیدار امسال هیات دولت با مقام معظم رهبری تمرکز و توجه قابل ملاحظهای به مقوله گردشگری داشتند و امید و انتظار این است که در انتخاب مسوولان نیز متفاوت عمل کنند. .
بهطور مثال ظرف سالهای گذشته ميلياردها دلار پول حاصل از فروش نفت و گاز ما در بانكهاي چين و هند و تركيه و ژاپن و روسيه و ديگر كشورهای بعضا عربي بهخاطر تحریم، سپردهگذاری شده بود و برخي از آنها به ما پول ملي و كالاي خود را عرضه ميكردند از جمله چین و هند، اما سهم ما از گردشگران اين كشورها دويست هزار نفر هم نبوده است. این در حالی است که ایران باتوجه به موقعیت ژئوپليتيكي که دارد میتواند مقصد گردشگران شرق و غرب باشد. بنابراين سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری يكي از پايگاههاي تحقق وعده دكتر روحاني براي درآمد، اشتغال و توليد است.
گردشگری حوزه چند وجهی است که به همکاری ارگانها و نهادهای مختلف نیاز دارد. به نظر شما توسعه گردشگری در قالب یک سازمان که معاونت ریاست جمهوری است قابلیت رشد و توسعه بیشتری دارد یا نیازمند وزارتخانه است؟
زماني كه بهعنوان معاون تحقيقات، آموزش و برنامهريزي براي ارتقای ساختار و صلاحيت و ماهيت صنعت گردشگري و كارگروه برنامه چهارم توسعه در اين زمينه تلاش ميكردم با وزارت شدن بيشتر موافق بودم اما در مجلس ششم با معاونت رياست جمهوري موافقت شد در حاليكه در بسياري از كشورها وزارتخانه توريسم وجود دارد. حسن معاونت اين است كه از شان و صلاحیت بالایی برخوردار است و در عین حال به مجلس و مردم هم کمتر پاسخگو است. در حاليكه دستاوردها به نسبت این جایگاه، بالا نیست. وزارتخانه به مجلس، مردم و رييس قوه مجريه پاسخگو است و تابع نظارت سيستماتيك براي درآمد و بودجه و هزينه و سياستگزاري و اجرا است. بخشي از مشكلات رفتاري و كاركردي در سيستم ما ناشي از نامتجانس بودن ماموريتها و وظايف با ساختارها و صلاحيتها است كه اعمال سليقه و نفوذ مسوولان اثري فراتر از نظريه كارشناسي دارد. به طور مثال به همان دليل كه وزارت كار، بازرگاني و اقتصاد، اختیار سياستگزاري و برنامهريزي و نظارت در اين حوزهها را دارند، وزارت توريسم هم بايد اينگونه باشد مضافا اين كه در عرصه گردشگري و صنايعدستي، منابع سرشاري از ميراث تمدني، امكانات و اختيارات و سرمايه انساني براي توليد و عرضه در بخشهاي دولتي، نهادها، تعاونيها و اصناف نهفته است كه هم نيازمند سياستگزاري منسجم و منظم و هم پاسخگويي و نظارت است. همانگونه كه نسبت واردات به صادرات در امر بازرگاني و كشورهاي هدف براي همكاري براساس مقررات گمركي و تعرفههاي ترجيحي محاسبه، سياستگزاري و اجرا ميشود، در امر ورود و خروج گردشگران، صنايعدستي، و سرمايهگذاري بخشهاي مختلف دولتي، خصوصي، نهادها، بنيادها و تعاونيها و ميزان درآمد و اشتغال در اين حوزه نيز لازم است سياستگزاري و هدايت شود كه كارنامه ١٥ساله اين سازمان بهعنوان معاونت رياست جمهوري نشان ميدهد با زمان قبل از آن كه معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بوده تفاوت دستاوردهاي اقتصادي، اشتغال و خلاقيتهاي نوين نداشته جز اين كه شان رييس سازمان بالا رفته و دسترسي به آنها كمتر شده است و جز به رییس جمهور پاسخگو نیستند.
توسعه گردشگری و اصرار برای حضور گردشگران خارجی مسلتزم وجود زیرساختهایی همچون مراکز اقامتی و هتلهاست. این امر نیز نیازمند ارایه تسهیلات بانکی است. این درحالی است که با وجود تاکید مسوولان مبنی بر اختصاص تسهیلات ویژه به سرمایهگذاران، این امر با چالشها و دشواریهای بسیار همراه است. در این خصوص توضیحاتی ارایه دهید و بفرمایید چه پیشنهادی برای بهبود روند دارید؟
هر شخصی که در راس سازمان قرار میگیرد مساله مشروط كردن كثرت گردشگران به توسعه زيرساختها و جذب سرمایه خارجی را مطرح ميكند. این امر را ناشي از نگاه غيرتخصصي به مقوله گردشگري و حتي كمتوجهي به روابط خارجی و نظريه كارشناسان سازمان گردشگري ميدانم زيرا تا ما نیاموزیم چگونه از ارزشها و داشتههای خود و سلایق گردشگران استفاده کنیم، نمیتوانیم به این صنعت و کسب و کار و درآمد ناشی از آن رونق دهیم. صنعت گردشگری عرصه درآمد از طریق خدمات است و بیشترین بخشهای خصوصی و تعاونیها و نهادها نیز در این عرصه فعالند و نباید منتظر سرمایه خارجی باشند، بالعکس به جای هزینه کردن منابع مالی توسط برخی سازمانها و نهادهای مالی قوی در زمینههایی که برای انباشتن “چه سنگ و چه زر” است و موجب رکود اقتصادی از عدم گردش سرمایه و یا تبدیل پول به سرمایه راکد میشود، باید در زمینه زیرساختها که درآمدزاست، سرمایهگذاری شود. بهطور مثال٨٠ درصدگردشگران كه به ايران ميآيند از موزه جواهرات، قلعههاي باستاني،كويرها و عشایر ما ديدن ميكنند كه خود مديران عالي رتبه سازمان شايد دوست نداشته باشند و فكر ميكنند حتما هتل لوكس ٧ ستاره و خدمات سطح بالا و گرانقيمت لازم است! البته براي درصد اندكي كه ترجيح ميدهند در هتل شاه عباسی اقامت كنند يا استقلال يا آزادي، جا داريم و اگر درآمد پايداري از آن٨٠ درصد بهدست آوريم، ميتوانيم با سیاستگزاری و بر اساس تقاضای گردشگران، بخش خصوصي و بنيادها را به تامین نیازهای مالی در این زمینه ترغیب کنیم. در حوزه توريسم، دولت نبايد هزينه كند بلكه بايد با سياستگزاري متناسب با داشتههاي ملي، برنامهریزی و آموزش و تقسیم نقش بین دولت، تعاونیها و بخش خصوصی كسب درآمد كند و شغل ايجاد نماید و روند توسعه را با مشارکت ملی شتاب بخشد.
ارزیابی شما از حضور سرمایهگذاران خارجی در حوزه گردشگری ایران چگونه است؟ آیا امکان حضور آنها در ایران مهیاست یا چالشها و مشکلات فراتر از آنچیزی است که این امر محقق شود؟
وقتي موضوع سرمايهگذاري در ايران مطرح ميشود چه بهطور كلي و چه در بخش گردشگري مشروط بر اين است كه نيازسنجي به درستي انجام شود و همه فرآیندهای لازم مطالعاتی و امکانسنجی تا استعلامات و مجوزها و مشارکت بخشخصوصی یا دولت انجام شده باشد كه معمولا به خوبی و سرعت انجام نميشود! ما سه مشكل اساسي داريم:
اول مشكل قوانين و مقررات در همه امور مالكيت و بانكي و ارزي و ضمانتنامهها و حتي مناطق آزاد تجاري و ويژه اقتصادي كه نيازمند اصلاح و حذف و وضع قوانين قابل قبول در اين عرصه است. دوم نياز به تحول در مديريت علمي و پويا و مولد با بينش بينالمللي است تا بتوانند بين حوزه گردشگري ملي با عوامل مؤثر در توسعه اين صنعت، در عرصه منطقهاي و بينالمللي ارتباطي مبتني بر حقوق و قانون و اقتصاد و فرهنگ و ديپلماسي عمومي برقرار كند. سوم از مجموعه روابط كشور با هر كار خارجي در جهت توسعه صنعت گردشگري ارزش افزوده ايجاد كرده و بهره ببرد. بهطور مثال ميليونها خودرو فرانسوي، چيني، كرهاي، ژاپني، را درايران ميبيتيم، چرا دهها هزار از مليت آنها به چشم ما نميخورد؟
پس مشكل در ندانمكاري و غيرحرفهای بودن ما در سياستگزاري كلان ملي در جهت برقراري متوازن روابط بر اساس منافع متقابل است و همینطور در بخشينگري ما. در حاليكه با نگاه بينالمللي ميتوان اقتصاد و تجارت و سياست و امنيت گردشگر و سپردههاي ملي در بانكهاي خارجي را با هر كشور بهگونهاي تنظيم كرد كه نفع متقابل باشد.
نقش مجلس شورای اسلامی را در توسعه گردشگری و تصویب قوانین مورد نیاز این حوزه چگونه ارزیابی میکنید؟
مجلس شوراي اسلامي دو نقش اساسي مستقل و متغير دارد:
- در نقش مستقل تشكيل فراكسيون گردشگري و تجميع فعاليت پارلماني اعم از گروههاي دوستي پارلماني با كشورها تا همكاريهاي بينالمجالس اسلامي، آسيايي و جهاني در جهت اين هدف ملي يعني توسعه مبادلات و همكاري در زمينه گردشگري كه مردمي است و شكلي از ديپلماسي پارلماني و عمومي است و اثرگذار.
- در نقش متغير هم، مجلس ميتواند به بازنگري و اصلاح و حذف برخي از قوانيني بپردازد كه سهولت بخش ورود سرمايه و گردشگران و حتي تخفيف در تعرفههاي گمركي، مالياتي برخي كالاهاي صادراتي مورد علاقه گردشگران است.
مجلس شوراي اسلامي همچنين ميتواند با پيشنهاد طرحها و نیز تصويب موافقتنامه با كشورها شرايط را براي همكاري در بخش گردشگري تسهيل كند. البته نقش نظارتي مجلس نيز بسيار حایز اهميت است كه در صورت تبديل شدن سازمان به وزارتخانه اعمال مي شود.