عرفان لاجوردی
زمستان بهترین فصل سال است تا به یاد بیاوریم در شهری آلوده زندگی میکنیم، هوا وارونه میشود، تخصیص بودجه های دولتی روی دور افتاده است و جنب وجوشهای گاه بیفایده رونق گرفته اند. فصل، فصل مدرسه هاست، روزها کوتاهند. امسال، خشکسالی نیز امیدمان را از بارشهای غبارآلود ناامید کرده است و ما که پای سستی بر زمین داریم چشم به آسمان دوخته ایم.
ورود خودرو به زندگی شهری، در ابتدا امیدی بود برای رهایی از آلودگی. قرار بود چهارپایان و فضولات بی پایانشان که در هر گوشهای از شهر به یادگار مانده بود، جای خود را به خودروها بدهند. حال و پس از گذشت سالها، آلودگی از روی کفشهایمان کوچ کرده و در سینه هایمان نشسته است.
این نوشتار بر آن نیست تا طرحی جامع از چگونگی اصلاح صنعت خودور، تولید سوخت و یا رفع آلودگی به دست دهد تنها بر آنم تا نقطه تلاقی این موضوعات را بررسی کنم و هم از این جهت است که خودرو و سوخت را از زاویه تاثیر آن بر آلودگی مورد توجه قرار میدهم. در نتیجه ممکن است اگر اولویت را به صنعت خودرو یا خودکفایی در تولید سوخت دهیم، به نتایجی کاملا متفاوت دست یابیم و اتفاقا دقیقا مساله همین است که در تلاقی این سه مفهوم اولویت با کدام خواهد بود. بدین ترتیب مرز میان طرفداران «توسعه پایدار» -یعنی بهبود همواره کیفیت زندگی انسانی– و حامیان «رشد» –یعنی بزرگ شدن اقتصاد– روشن میشود.
ادامه مقاله را در شماره 360 ماهنامه صنعت حمل و نقل دنبال کنید .