صنعت حمل و نقل آنلاین: پس از توافق ایران با کشورهای غربی و امضای برجام، باید عینک بدبینی برای حضور در اقتصاد جهانی را از چشم برداشت یا همچنان دیدگاه گذشته را دنبال کرد؟ سعید شیرکوند، معاون برنامهریزی و سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به انتقادات مطرح شده در حوزه جذب سرمایهگذاری خارجی پاسخ میدهد. از دیدگاه وی، حضور سرمایهگذاران خارجی در بخش گردشگری پروسه ای زمانبر است. هرچند که این نوع نگاه قابل پیشبینی بود اما سروصدای منتقدانی که اعتقاد دارند تحول خاصی در اقتصاد ایران بهویژه در حوزه جذب سرمایهگذاران شکل نگرفته همچنان شنیده می شود. شیرکوند با تشریح عوامل مختلفی که در این حوزه تأثیر میگذارد، نگاهی واقعبینانه به صنعت گردشگری دارد و البته از فرآیند اقدامات انجام شده نیز دفاع میکند. شاید این نگاه واقعبینانه برای شرایط فعلی اقتصاد ایران لازم باشد. اکنون پس از ۸ سال تخریب در ساختارهای اقتصادی، اداری و حتی دیپلماتیک در دولت قبل، دولتی روی کار آمده که به دنبال آشتی دادن سرمایهگذاران خارجی با اقتصاد ایران است.
- پس از اجرای برجام امیدواریها برای ورود سرمایه گذاران خارجی به ایران، در حوزه گردشگری بیشتر از حوزههای دیگر به چشم میخورد. اما هنوز خبری از ورود سرمایهگذار خارجی در این بخش نیست.
سرمایهگذاری یک پروسه بلندمدت است و در کوتاهمدت، قابلبررسی نیست. سرمایهگذاری که قرار است یک هتل بسازد، این کار را در مدت زمان شش ماه و یک سال نمیبیند. این یک پروسه چهل ساله است. یک تاجر برای مبادلات تجاری با یک کشور، ملاحظات تجاری دارد. نمیتوان توقع داشت که یک شرکت بینالمللی در مدت دو یا سه سال تمام ذهنیت خود را نسبت به یک کشور تغییر دهد و نگرانی نداشته باشد. اینکه مثلاً یک هتل ساز آمریکایی همانگونه که در کره جنوبی هتل میسازد، در مورد ایران هم میتواند تصمیم بگیرد ذهنیت درستی نیست. در مورد ایران گذشتهای وجود دارد که هشداردهنده است و سرمایهگذار نمیتواند آن را نادیده بگیرد. سرمایهگذار خارجی بر اساس اطلاعاتی که از گذشته یک کشور دارد، آینده خود را در آن کشور تعیین میکند. در حال حاضر گفته میشود شرایط سرمایهگذاری خارجی بسیار بهتر شده، اما این بدان معنا نیست که به شرایط کشوری مثل استرالیا رسیدهایم. معنای این “بسیار بهتر” این است که ۵ سال پیش به ذهن هیچ سرمایهگذار خارجی خطور نمیکرد که در ایران حضور داشته باشد زیرا انگیزه و نیازی حس نمیشد. در گذشته قوانین و مقررات کشور به نفع اقتصاد جهانی و در جهت همکاری با آن نبوده است. شرایط فعلی، تفاوت زیادی با قبل دارد و سرمایهگذار خارجی از کنار ایران به راحتی نمیگذرد. حتی اگر این شرکت، یک ایرلاین خارجی باشد. ایران به مرحله بررسی و مذاکره برای سرمایهگذاری خارجی رسیده است و الآن هتل سازهای بزرگ دنیا به دنبال سرمایه گذاری در ایران هستند.
- اما گفته میشود بسیاری از همین هتل سازها بیشتر به دنبال “برندسازی“ برای خود هستند تا اقدامات زیرساختی؛ این تلقی چقدر درست است؟
طبیعی است که سرمایهگذار خارجی ابتدا به دنبال مطرح کردن “برند” خود باشد. یک هتل ساز ابتدا قرارداد هتلداری میبندد و یکی دو سال کار میکند و تجربه کسب میکند تا بعد از آن به این نتیجه برسد که چگونه هتل را بسازد. این یک روال است که در تمام فرآیندهای هتلسازی به چشم میخورد.
- اما منتقدین میگویند با این کار تبلیغ برند در اولویت قرار میگیرد تا ساخت هتل.
من به استدلالهای نظری اقتصادی کار ندارم، بهصورت عقلی هم همین است. مگر یک شرکت بزرگ بدون در نظر گرفتن همه جوانب میتواند پول خود را در جایی سرمایهگذاری کند؟
- این کار تا چه بازه زمانی طول میکشد؟
بستگی به زمان به نتیجه رسیدن دارد. خود شما اگر بخواهید یک خانه بخرید اول مطالعات را انجام میدهید و بعد دست به این کار میزنید. ممکن است این فرایند دو ماه طول بکشد یا شش ماه، این ذات اقتصاد است.
- پس میتوان نتیجه گرفت که این موج خوشبینی با زیرساختهای ما در حوزه کلان اقتصاد و حتی حوزه گردشگری منطبق نیست؟
این هم بستگی دارد به تعریف ما از خوشبینی. اگر قرار باشد که در عرض دو سال ۵۰ هتل ساخته شود، مشخص است که این خواسته غیرواقعبینانه است. این ذهنیت از اول غلط است. واقعیت اقتصاد این را نمیگوید و چنین چیزی به راحتی قابل دسترسی نیست. مهمترین مساله در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری، همان بحث شاخصهای فضای کسبوکار است. مگر فضای کسبوکار به راحتی در ایران تغییر میکند؟ دیدگاههای نادرست و غیرحرفهای نزد یک عده وجود دارد و بر اساس آن اطلاعات غیرحرفهای، قضاوت میکنند. وقتی تربچه میکارید برای به بار نشستن باید دو ماه صبر کرد، اما برای درخت پسته در دو ماه نمیتوان به محصول رسید. در نتیجه نمی توان اطلاعاتی که از گیاه تربچه داریم برای پسته هم به کار ببریم.
باید به این نقطه برسیم که سرمایهگذاری در حوزه گردشگری نیاز به یک دوره زمانی ۵۰ ساله دارد. در وهله اول این موضوع باید پذیرفته شود. کسی که میخواهد در جایی سرمایهگذاری 50 ساله انجام دهد، بلندمدت نگاه میکند. نگاه او با کسی که میخواهد مجتمع تجاری بسازد، تفاوت دارد. در کشور ما در بحث سرمایهگذاری، زیرساختهای ذهنی باید فراهم شود. زیرساختهای ذهنی به معنای بهبود فضای کسبوکار است. تمام صاحبنظران اقتصادی ما معتقدند که رتبه ایران در فضای کسبوکار در این سه سال کمی بهتر شده است، اما خروجی این بهتر شدن کجاست؟
- این دوره ۵۰ ساله که میگویید در مناطق هاب گردشگری هم تجربه شده است؟
بله. خیلیها با دانش ضعیف خود از گردشگری تصور میکنند که ترکیه در همین چند سال اخیر توانسته بخش عظیم از سهم گردشگری منطقه را به دست بگیرد. در صورتی که ترکیه از زمان خانم «چیلر» در دهه ۷۰ میلادی، این مسیرگذاری را شروع کرده و تا به حال در همان مسیر ۴۰ سال پیش حرکت خود را ادامه داده است. در این کشور حتی با روی کار آمدن دولتهای مختلف این مسیر تغییر نکرده است. حتی زمانی که نظامیها در ترکیه بر سر کار بودهاند، برنامه بالادستی اقتصاد این کشور تکان نخورده است. کره جنوبی هم به همین ترتیب از چهل سال پیش تاکنون به روند خود دست نزده است. اینکه ایران را با کره جنوبی یا ترکیه و امارات مقایسه کنیم، کاری بیهوده و نادرست است. در ایران از چهل سال پیش به این طرف، یک جنگ وجود داشته که نمیتوان آن را نادیده گرفت. بعد از جنگ، ریلگذاری از سوی هاشمی رفسنجانی انجام شد. بعد از هشت سال که خرابیهای حاصل از جنگ تا حدودی بازسازی شد، خاتمی هم تقریباً به همان ریل و مسیر وفادار بود که نتایج آن را میتوان در برنامه سوم توسعه دید. این برنامه موفقترین برنامه اقتصادی بعد از انقلاب ایران بوده است؛ اما از سال ۸۴ به بعد، ریلگذاری دوباره انجام شد، ساختارها تغییر پیدا کرد و همه چیز تخریب شد. حتی در نظام مدیریتی، مالی، صنعتی و … تخریب صورت گرفته است. دولت کنونی بعد از سه چهار سال، تازه توانسته آواربرداری را به اتمام برساند. بنابراین موفقیت بزرگ این دولت، آواربرداری بوده است. روند نزولی رشد اقتصادی سالهای ابتدایی دهه ۹۰ از سوی این دولت مهار شده و شیب رو به بالا گرفت. افرادی که از بالای استخر اقتصاد ایران به آن نگاه میکنند، میپرسند که پس نتایج برجام کجاست؟ میگویند زمان دولت قبل هم زیر آب بودیم و الآن هم زیر آب هستیم؛ اما این را نمیگویند که آن زمان ۲۰ متر زیر آب بودیم و الآن ۱۸ متر بالا آمدهایم ولی باز هم زیر آب هستیم. نباید انتظار داشت که شرایط را بدون نگاه دقیق به گذشته در نظر بگیریم. گردشگری که با فرمان و دستور به ریل خود باز نمیگردد. گردشگری یک موضوع زمانبر است.
- یعنی بخشی از این انتقادات به نگاه کوتاهمدت و عدم نگاه درست نسبت به این نتایج بازمیگردد؟
البته در کوتاهمدت هم موفقیتهایی حاصل شده است؛ اما این هم تعریف دارد. تا سال ۱۳۹۲ یعنی همین سه سال پیش، کل هتلهای ۴ ستاره و ۵ ستاره ایران، بین ۱۲۵ تا ۱۳۰ واحد بوده است. هتلهای ۴ و ۵ ستاره به عنوان نماد گردشگری تلقی میشوند و در جغرافیای گردشگری بسیار مهم هستند. در همین دولت تا سال ۹۵ حدود 45 هتل به این تعداد اضافه شده و به بهرهبرداری رسیده است. تمام این هتلها به دست بخش خصوصی ساخته شده و در گروه سرمایهگذاری داخلی قرار میگیرد. در تاریخ هتلسازی ایران، ۱۳۰ هتل ساخته شده و در این مدتزمان سهساله، ۴۵ هتل به این تعداد اضافه شده است. این تحول بزرگی است که ۳۵ درصد رشد را نشان میدهد. کل هتلهای ۵ ستاره تهران تا دولت کنونی ۵ واحد بوده است. ۴ هتل در پیش از انقلاب و یک هتل بعد از انقلاب بوده است و در این دولت دو هتل ۵ ستاره به آنها اضافه شده است. یکی در فرودگاه امام و دیگری هتل اسپیناس سعادتآباد. حجم ساخت هتل در تهران کم است اما نرخ رشد خوبی دارد. البته کل هتلهای ایران بهاندازه هتلهای ۵ ستاره میدان تقسیم در ترکیه نمیشود؛ این واقعیتهای اقتصاد ایران است. همین بوم گردیها از حدود ۱۰ واحد در سه سال پیش، به ۳۰۰ واحد رسیده است. ضمن اینکه خارجیها هم میتوانند در این حوزه وارد شوند. باید واقعیتها را دید، نباید تحلیلهای غیرواقعبینانه از اقتصاد داشت. اقتصاد اصول و قواعد خودش را دارد. سرمایهگذاری با خواهش و تمنا انجام نمیشود. سرمایهگذار به دنبال سود خود است؛ با این حال معتقدم که الآن موفقیت به دست آمده است.
- اما به نظر میرسد که در جذب سرمایه گذار به نوعی امضای تفاهمنامه بر انعقاد قرارداد غلبه دارد.
این هم یک روند در جذب سرمایهگذاری است. تفاهمنامه نقطه آغاز یک راه است. بله این درست است تا زمانی که یک قرارداد برای جذب سرمایهگذار بسته نشود، کار سرمایهگذاری انجام نشده است و همه چیز روی کاغذ است؛ اما برای قرارداد شدن یک تفاهمنامه، باید یک پروسه کامل طی شود.
- این روند را توضیح میدهید؟
یک سرمایهگذار به ایران میآید، در مطالعات و ارزیابیها به این نتیجه میرسد که ایران ظرفیت سرمایهگذاری دارد. در محل مطالعات میدانی انجام می دهد و با مسوولان به مذاکره مینشیند تا چارچوب کار را تعیین کند و از مشوقهای سرمایهگذاری مطلع شود سپس همه اینها برای سرمایهگذار در قالب موافقتنامه ای درج میشود که بار حقوقی ندارد. از این به بعد است که سرمایهگذار خارجی مطالعات خود را برای حضور در ایران آغاز میکند.
- در این فرآیند، چقدر اطلاعات شفاف و دستاول در اختیار سرمایهگذار خارجی قرار میگیرد؟
هر اطلاعاتی که بخواهند به آنها میدهیم. سرمایهگذار خارجی معمولاً تا به شفافیت لازم نرسد تصمیم نمیگیرد. سرمایهگذار به دنبال اطلاعات شفاف است و باید از سرمایهگذاری خود مطمئن شود. این شرط عقل است. هر کاری به نسبت وسعت خود، افق روشن در پیش روی خود می خواهد. سرمایهگذاری بهمانند رانندگی در جاده «مهآلود» است. هر چقدر مه غلیظ باشد، سرعت خودرو هم کم میشود.
- ملاحظات سیاسی و منطقهای تا چه حد بر روند سرمایهگذاری در کشور تأثیر گذاشته است؟
در فضای کسبوکار همه این شاخصها در نظر گرفته میشود. سرمایهگذار بدون ارزیابی و سنجش تمام این موارد وارد یک کشور نمیشود. اگر این ظرفیت وجود نداشته باشد، خیلی راحت آن را کنار میگذارد. واقعیتهای زیادی دراینباره وجود دارد. خوشبختانه تقریباً میتوان گفت کشور ما مورد توجه سرمایهگذاران بزرگ قرا گرفته است؛ یعنی سرمایهگذاران بزرگ نسبت به آینده ایران بدبین نیستند، اما این خوشبینی هنوز به مرحله قرارداد نرسیده است. در سطح خرد هم همینطور است. یک تاجر هم در کوتاهمدت برای معامله یک کالا به عوامل مختلفی توجه میکند. وقتی به مقیاس بزرگتر که سرمایهگذاری خارجی است برسیم، این ملاحظات بیشتر و عمیقتر میشود. سرمایهگذار فقط به یک چیز اهمیت میدهد و آن سود است. پس از تخریبهای صورت گرفته، هنوز دولت نتوانسته به سال ۸۴ برگردد و آن شرایط باثبات را ایجاد کند. در آن سالها، اقتصاد ایران شکل گرفته بود و مختصات و ویژگیهای آن برای خارجیها مشخص بود. پس از طی این مدت، هنوز خارجیها نمیدانند که باید چه موضعی در مقابل اقتصاد ایران داشته باشند زیرا هنوز اقتصاد ایران نتوانسته از ناکارآمدیهای پیشین تخلیه شود.
- سرمایهگذارانی که در حال حاضر تمایل به حضور در ایران دارند بیشتر از چه کشورهایی هستند؟
الآن بیشتر شرکتها چندملیتی هستند و دنیای بیزینس، محدودیت برای یک کشور ایجاد نمیکند. بورسهای جهانی این روند را تسهیل کردهاند و دیگر تنها یک کشور، پیشرو نیست.
- با توجه به قوانین و مقررات ایران و همچنین زیرساختهای موجود، الگوهایی که آنها در کشورهای دیگر اجرا میکنند چقدر در ایران قابل اجراست؟
همه اینها را باید مطالعه کنند. ممکن است در خیلی کشورها غذایی سرو شود که در کشور ما قابل توزیع نیست. یا خیلی از تفریحات ما در کشورهای دیگر وجود ندارد. البته این مساله عامل بازدارنده برای سرمایهگذار خارجی نیست. مشکل اصلی در سردرگمی است که در مطالعات آنها ایجاد میشود. در ایران با توجه به شرایط فرهنگی این مسایل لحاظ میشود و اگر به نتیجه برسند که سودآور است این کار را انجام میدهند.
- در حال حاضر تمرکز اصلی شما برای جذب سرمایهگذار خارجی در چه حوزههایی است؟
حوزههای زیرساختی مثل ساخت هتل، ساخت اقامتگاههای بینراهی، سرویس بهداشتی، مجتمعهای تفریحی و مراکز بازی. استقبال خوب اما کم است.
- گفته میشود مهمترین چالش سرمایهگذاران برای حضور در ایران تبادلات مالی و بهویژه عدم وجود کارتهای اعتباری است. این موضوع تا چه درست است؟
در حال حاضر مشکل نقلوانتقال پول وجود ندارد. البته مشکل کارتهای اعتباری هنوز به قوت خود باقی است و امیدواریم در یکی دو ماه آینده این مشکل هم حل شود اما برای سرمایه گذاری در کشور مشکل نقل و انتقال سرمایه نداریم.
- آیا زیرساخت های لازم برای حل مشکل کارتهای اعتباری در ایران وجود دارد؟
قرار نیست در همهجا کارتخوان گذاشته شود. در ۱۰ هتل کارتخوان داشته باشیم کافی است. لزومی ندارد که در همه هتلها این کار انجام شود. این هم زمان میبرد، همانطور که کارتخوانهای ریالی زمان برد تا اعتماد کسبه جلب شود. ضمن اینکه تعداد گردشگران خارجی ما آنقدر زیاد نیست که در نقطهبهنقطه تهران کارتخوان گذاشته شود. اولویت ما مشوقهاست.
- چه مشوقهایی برای سرمایهگذاران خارجی در نظر گرفتهاید؟
مشوقها متنوع هستند. سرمایهگذار خارجی میتواند در ایران با ثبت یک شرکت، مالک کامل سهام شرکت باشد. نیازی هم نیست که حتما ایرانی باشد. اگر سرمایهگذار خارجی یک شرکت در ایران ثبت کند، این شرکت ایرانی تلقی میشود و میتواند به عنوان یک شرکت ایرانی فعالیت کند. این مساله در هیچ کشوری وجود ندارد. اجازه تملک زمین به هیچکس داده نمیشود اما سرمایهگذار خارجی هر مقدار پول که به ایران وارد کند، اصل و فرع پول او از طریق بانک مرکزی، در مقابل هر نوع ریسک به جز ریسک تجاری، تضمین میشود. ضمن اینکه هر زمان که خواست میتواند این پول را بیرون ببرد و در این زمینه هیچ محدودیتی وجود ندارد. مشوقهای مالیاتی نیز در این زمینه وجود دارد. در حوزه گردشگری در شهرهای بزرگ به مدت ۵ سال و در شهرهای کوچک به مدت ۱۰ سال معافیت مالیاتی وجود دارد.
- این معافیت مالیاتی برای سرمایهگذاران داخلی هم اعمال میشود؟
بله سرمایه گذار داخلی و خارجی فرقی نمیکند، ضمن اینکه جواز ساخت و ساز را در حوزه گردشگری بدون هزینه کردهایم. در اصفهان، شیراز و تبریز ساخت هتل بدون پرداخت عوارض به شهرداریها انجام میگیرد. این کار هم با مصوبه شورای شهر این شهرها صورت گرفته است. بخشهای اداری هم به حوزه گردشگری کمک میکنند، صدور مجوزها نیز تسهیل شده است. بخش گردشگری شروع کرده و این راه را ادامه میدهد. من آینده بسیار خوبی را در این بخش میبینم. فارغ از خوش بینی و حرفهای امیدوارکننده، شرایط بسیار بهتر خواهد شد.