تحلیلی بر مشکلات معیشتی قشر رانندگان برون­ شهری

صنعت حمل و نقل آنلاین: به سختی می­توان راهی باز کرد و از بینشان  رد شد. مراقب هستی که تنه­ات به تن کسی برخورد نکند. از یک طرف چمدانت را به دنبال خود می­کشانی و از طرف دیگر به دنبال شماره ترمینال هستی که از قبل اتوبوسش را رزرو کرده­ای. اینجا برای خودش جزیره­ای است، با آدم­های متفاوت که سن و سال و پوشش متنوعی دارند، اما تقریبا همگی در یک چیز مشترکند و آن داشتن ساک و چمدان است.

با عبور از محوطه ترمینال و صف تاکسی­های زرد و سبز وارد سالن اصلی می­شوم. فروشگاه­های بزرگ و کوچک، تعاونی­ها و شرکت­های مسافربری و اغذیه فروشی­ها، توجه مسافران را به خود جلب می­کند. وضعیت بهداشتی خارج از استاندارد است، اطراف اغذیه فروشی­ها شلوغ است و عده­ای در حال خرید تنقلات و یا صرف چای هستند. در کنار سطل­های زباله، پر است از پوست تخمه و تنقلاتی که مصرف شده­اند. قوطی­های آبمیوه و نوشابه که در کنار سطل زباله جای خوش کرده­اند چشم­ها را خیلی آزار می­دهد. عده­ای روی صندلی­ها منتظر زمان حرکت اتوبوس مقصدشان هستند و عده­ای هم در حال کشیدن ساک ها و چمدان­هایشان به سمت اتوبوس. اینجا محله هزار رنگ است و همه جور آدمی می­بینید.

با عبور از سالن وارد حاشیه­های پایانه می شوم. اتوبوس­های غول ­پیکر با چراغ­ها و موتورهای روشن که جلوی هر کدام از آنها بنری وجود دارد که مقصد را نشان می­دهد. در این میان افرادی ایستاده و فریاد می زنند «مشهد. مشهد … مهران…. اصفهان حرکت ….». در این میان افرادی هم هستند که قدم به قدم تو را همراهی می­کنند و هر کدام به زبان و لهجه خاص خود می­گویند: مشهد… مشهد! یا می­پرسند، قوچان میری خانم؟ برخی هم تا گرفتن دسته چمدان پیش می­آیند و اگر ترمینال و اتوبوس مورد نظرت را نیابی و دیر بجنبی چمدانت را در جعبه اتوبوس جاسازی می­کنند.

به­هرحال وقتی که به همراهی کمک راننده صندلی رزرو شده­ات را یافتی و آرامش و آسودگی را جایگزین شلوغی و ازدحام جمعیت پایانه کردی، آن­وقت یک نفس راحت می­کشی و احساس می­کنی که اینجا پایان قصه است. اما در حقیقت اینجا آغازگر قصه برای مردانی است که پا در رکاب می­گذارند و راهی جاده­های تکراری می­شوند، جاده­هایی که قسمت اعظم زندگی­شان شده تا دردودل­های خود را بر شیشه­ها و درهای اتوبوس به یادگار بگذارند. رانندگی در ساعت­های طولانی، آنها را وادار به اندیشیدن به دغدغه­ها، مشکلات و چالش­های زندگی می­کند که در پایان مسیر تنهایی و خستگی­شان را در کافه­های ایستگاه پایانی به در کنند.

مردان جاده، ایرانگردانی هستند که هم چرخ دنده­های اقتصاد کشور را روغنکاری می­کنند و هم نیاز جامعه را تامین می­کنند. مردانی که از دل شب­های سرد زمستان و گرمای طاقت­فرسای تابستان عبور می­کنند تا چرخ زندگی خودشان را نیز بگردانند. رانندگانی که صدها دنده عوض می­کنند و پدال گاز را می­فشارند تا زمان دوری از خانواده شان را کوتاه کنند و بار و مسافر را به سلامت و به موقع به مقصد برسانند.

رانندگان مظلوم

رانندگی به ویژه با وسایل نقلیه سنگین بین شهری، از جمله اتوبوس و کامیون، ازجمله مشاغل سخت و دشوار است که بیشتر از هرچیز عشق می­خواهد، چرا که از داشتن مزایای اولیه محروم هستند. امریکا این شغل را جزو یکی از 10 شغل مرگبار می­داند، در کشورهای اروپایی هم این دیدگاه وجود دارد اما در کشور ما با وجود تمام مشقت­ها و مشکلاتی که در گوشه و کنار بر سر این شاغلان آوار می­شود، هنوز به عنوان یک شغل سخت و زیان­آور پذیرفته نشده است. رانندگان وسایل نقلیه بین شهری از شان و منزلت اجتماعی لازم برخوردار نیستند و از مزایای اولیه شغلی نیز بی­نصیب مانده­اند. این قشر زحمتکش، کارگرانی هستند که نیمی از بیمه تامین اجتماعی را خود پرداخت می­کنند و به همین دلیل در زمان بازنشستگی نیز صرفا از حداقل حقوق یک کارگر برخوردار می­شوند. خودشان می­گویند که از داشتن حق مرخصی و حقوق بیمه ایام بیکاری نیز محرومند و کارفرمایان یا مالکان اتوبوس­ها و کامیون­ها طبق میلشان به آنها حقوق پرداخت می­کنند.

نباید فراموش کرد که در این شغل، علاوه بر مشکلات یادشده، خطرات زیانبار جسمی، روحی و جانی در کمینشان است و از بیماری­های قامتی و اختلال­های اسکلتی مثل دیسک کمر و گردن تا خطر ابتلا به سرطان پوست و… تا خطر جدی تصادف آنها را تهدید می­کند. براساس آمار به دست آمده تصادف­های جاده­ای یکی از مهم­ترین دلایل مرگ و میر در جهان و در ایران سوانح رانندگی سومین عامل مرگ و میر به شمار ­رود، به نحوی که این میزان ایران را در فهرست چهار کشور نخست تلفات جاده­ای دنیا قرار داده است. خستگی و خواب آلودگی به علت یکنواختی مسیر و محیط بیشترین دلایل در این زمینه مطرح شده است.

بهنام بابایی بیش از دو دهه است که راننده اتوبوس بین شهری است. وی در مسیر تهران مشهد فعالیت می­کند. مردی چهل و اندی ساله است. وی در حالی که مشغول راهنمایی مسافران است می­گوید: بیش از 22 سال است که راننده جاده هستم و پشت فرمان می­نشینم اما فقط 15 سال سابقه بیمه دارم.

وی با بیان اینکه در گذشته در مسیرهای خارج از کشور تردد می­کرده می­گوید: چند سالی راننده اتوبوس سوریه، کربلا و نجف بودم و مسافران زیادی را به عتبات عالیات می­بردم، اما اکنون فقط داخل کشور تردد می­کنم و با توجه به وجود مسافر مسیر را انتخاب می کنم. امروز این مسیر و فردا مسیری دیگر.

بابایی به مشکلات و مسایل دیگر هم اشاره می­کند و ادامه می­دهد: با توجه به اینکه کار و شغل ما بسیار سخت و دشوار است اما جزو مشاغل سخت و زیان­آور محسوب نمی­شویم، این درحالی است که رانندگان داخل شهری که مشکلات و مسایل ما را ندارند، دارای سختی کار و مزایای شغلی هستند و با 20 سال سابقه بیمه می­توانند بازنشسته شوند.

البته او ادامه می­دهد: آنها نیز مشکلات بسیاری دارند اما خطرات جانی ما را ندارند ضمن اینکه ما معترض بیمه و سختی مشاغلشان نیستیم صحبت ما این است که سختی­های کار ما نیز پنهان نماند و به گوش مسوولان برسد.

در این میان یکی از افراد حاضر در جمع، که گویا داغ دلش تازه شده در ادامه صحبت­های بابایی می­افزاید: قبلا راننده بیابان بودم و بر روی ماشین سنگین کار می­کردم اما به دلیل عدم حمایت مسوولان از نظر حق و حقوق، از ادامه آن منصرف شدم.

علی سماواتی می­گوید: در حال حاضر راننده شهری هستم و مسافران داخل شهر را جابه جا می­کنم. رانندگی در جاده کار سخت و مشقت باری است. تفریحی نمی­توان به این کار نگاه کرد. بی­خوابی­های شبانه و فشارها و استر­س­های آن زیاد است. گرمای 60 درجه تابستان و سرمای استخوان سوز زمستان را باید تحمل کرد. مسوولان در صورتی به سختی کار، مشکلات و معضلات این قشر آگاه می­شوند که ساعت­ها و بلکه روزها در کنار این راننده­ها باشند.

به گفته وی رانندگان، در عین اینکه مظلوم­ترین و زحمتکش­ترین افراد جامعه هستند در عین حال بی­ارزش­ترین افراد جامعه هستند درحالی­که سعی می­کنند به­طور آبرومندانه حلال­ترین نان را از شغلشان تامین کنند.

تفاوت ها کم نیست

راننده دیگری که خود را مهدی جلالی معرفی می­کند می­گوید: راننده­های جاده به­خصوص راننده­های اتوبوس­های بین شهری جای راحت و امنی برای استراحت ندارند. وی با دست، جعبه اتوبوس را نشان می­دهد و می­گوید: راننده­ها بعد از یک رانندگی طولانی، برای رفع خستگی و ادامه مسیر، مکان مناسبی برای استراحت ندارند و اگر بخواهند به خود لطف کنند، می­توانند در این اتاقک آهنی به دور از امنیت و با استرس زیاد، پتو بیندازند و خستگی به در کنند، که در بیشتر موارد پر از حشراتی است که انسان را مبتلا به بیماری می­کند.

وی به مقایسه رانندگان برون شهری و درون شهری می­پردازد و ادامه می­دهد: این در صورتی است که رانندگان درون شهری شب­ها به منزل خود می­روند و با آرامش در کنار خانواده استراحت می­کنند، ضمن اینکه بیمه و سختی کار، مزایای روز کارگر، عیدی و مناسبت­های دیگر، مرخصی و بیمه بیکاری شامل این عزیزان می­شود و این منصفانه نیست که شغل ما از مزایای شغلی و سختی کار بیرون باشد.

جمشید خسروی نیز یک راننده اتوبوس بین شهری است. وی با اشاره به مشکلات این صنف می­گوید: یک انجمن صنفی برای رانندگان وجود دارد که بیشتر اعضای آن از مالکان تشکیل شده است و بالطبع بیشتر به صورت جانبدارانه و به دور از اصول و قانون از مالکان دفاع می­کند تا رسیدگی به مشکلات رانندگان.

ادامه مطلب را می توانید در شماره 356 ماهنامه صنعت حمل و نقل بخوانید

سفارش نسخه چاپی و دانلود شماره جدید ماهنامه صنعت حمل و نقل 👇

🎁 به دوستان خود کتاب نفیس هدیه دهید

بانک اطلاعات شرکت‌های حمل‌ونقل بین‌المللی و لجستیک

نسخه دیجیتالی مجله بین المللی اکسپلور ایران

تازه‌های کسب و کار

معامله طلای آب شده چگونه است؟

معامله طلای آب شده یکی از روش‌های محبوب سرمایه‌گذاری در بازار طلاست که در سال‌های اخیر توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران را به خود جلب کرده

معامله طلای آب شده چگونه است؟

معامله طلای آب شده یکی از روش‌های محبوب سرمایه‌گذاری در بازار طلاست که در سال‌های اخیر توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران را به خود جلب کرده