صنعت حمل و نقل آنلاین: موضوع استانداردسازی و آگاهیبخشی به عموم مردم نیاز بزرگ جامعه ماست. اگر مردم از لزوم استاندارد بودن وسایل مورد استفاده شان آگاه باشند در انتخابهای خود دقت بیشتری خواهند کرد و ایجاد این آگاهی با فرهنگسازی در جامعه امکانپذیر است.به سخن دیگر جامعه بایدآگاه باشدکه استانداردواستانداردسازی بسیاری ازخطرات جانی ومالی راازشهروندان دورمی کندوشرکت های بازرسی به عنوان چشمان ناظر، همواره چنین خطراتی رارصدمی کنندوباپالایش ناخالصی هادرتولید وخدمات،آرامش خاطرمصرف کنندگان رافراهم می آورند.تردیدی نیست که با فرهنگ سازی وآگاهی دادن درکنارحمایت نهادهای حاکمیتی،جامعه بازرسی کشورمی تواندگام های موثری درارتقاء کیفیت زندگی بردارد. .
شرکت خدمات مهندسی ارتقا گستر پویا (EGP)که مدتی ست ره جوی چنین مسیری است باآموزش و فرهنگ سازی تلاش می کند به سهم خود جامعه رادرارتباط بااستانداردبه حقوق خود آگاه سازد.این شرکت درطول مدت فعالیت کاری خود موفق به اخذ صلاحیت از سازمان ملی استاندارد ایران در ۶ دامنه تخصصی (INSO)، مرکز ملی تایید صلاحیت ایران (NACI) در ۲۷ دامنه تخصصی، وزارت نفت (کارت نفت)، شرکت ملی گاز ایران، شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی، وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی در ۷ دامنه تخصصی (حقوقی و حقیقی) شده است. درکنارآن ازسازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و صنایع دفاعی نیز گواهینامه( سمتا)رادریافت کرده است. درباره اهمیت استاندارد وضرورت آگاهیبخشی به مردم گفتوگویی با مهندس سیامک جوانشایانی مدیرعامل این شرکت صورت گرفت که در ادامه میخوانید:
درصورت لزوم،تصویرمختصری ازسابقه وزمینه فعالیت شرکت ارائه بدهید
شرکت EGP حدود 21 سال پیش تاسیس شد. در این مدت کارهای مختلفی انجام دادیم و توانستیم قراردادهای متعددی را به امضا برسانیم. سیاستهای ما از 6 سال پیش بهطور کلی با سالهای قبل از آن فرق کرده و بیشتر وارد حوزه استاندارد و تایید صلاحیت شدهایم، لذا در کنار کارهای قبلیمان فعالیتهای گستردهای را انجام میدهیم. در این میان یکسری حلقههای گم شده وجود داشت که در سالهای اخیر آنها را پیدا و به هم وصل کردیم. اصلیترین کاری که ما انجام میدهیم این است که طبق موازین استاندارد و قوانین کشور، با حفظ استقلال خودمان و حفظ کیفیت، خدمات ارایه کنیم و شعاری که انتخاب کردهایم «خدمات متفاوت» است. چون شرکت ما با دقت و کیفیت بالا و در زمان کم خدماتی را که کارفرماها انتظار دارند ارایه میکند، حتی از کشور چین میآیند تا خدمات ما را دریافت کنند. قراردادهای خوبی به ما پیشنهاد میشود ولی تا وقتی که صددرصد مطمئن نشویم که توانایی و دانش انجام کار را داریم ورود نمیکنیم، یا بعضی وقتها انتظاراتی وجود دارد که خارج از کار حرفهای و حفظ استقلال ما و غیرقانونی است. تمام سعی ما و همکارانمان در این مجموعه این است که موازین استاندارد را به نحو احسن اجرا و ارزشافزودهای ایجاد کنیم. ما در سراسر ایران 26 دفتر و شعبه داریم که به فراخور خدماتمان در بعضی از استانها مثل اصفهان یا هرمزگان 3 دفتر داریم. برخلاف همکارانی که بازاریابی میکنند یا موردی و سفارشی کار میکنند مادر تمامی گمرکات بدون استثنا، نیروی ثابت و مستقر داریم. بحث اقتصادی هم مثل بقیه برای ما مهم است ولی اولویت اولمان کیفیت و خدماتدهی است.همچنین 12 شعبه و نمایندگی در خارج از کشور داریم و طرف قراردادهای ما باید زبان استاندارد که 17020 و 17025 است را بلد باشند. کارهای اداری 4 نمایندگی و شعبه هم در حال انجام است. به طور کلی ما سه هدف مشخص کردهایم: اول، تبادل دانش فنی؛ دوم تبادل تجهیزات فنی؛ و سوم تبادل نیروی انسانی.
ما در EGP سه برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تدوین کرده بودیم که برنامه اول یک ساله بود؛ برنامه دوم 5 ساله و برنامه سوم 15 ساله بود. برای خودمان هدفگذاری کرده بودیم که بعد از 21 سال در برند حرفی برای گفتن داشته باشیم. ما در این 6 سال هر وقت مورد بازرسی سازمانهای دولتی قرار گرفتیم، توانستیم رتبه کسب کنیم و این را مدیون فکر خیر و فعالیت همکاران هستیم. زمانیکه وزارت صمت شرکتهای بازرسی را رتبهبندی کرد ما چهارم یا پنجم شدیم و من به شخصه این رتبه را مقدم بر اول شدن میدانم چون رقبایی مثل ISGS، SGS، IEI و IGS داریم که در هیات مدیرهشان چند وزیر حضور دارند یا سبقه بینالمللی دارند. برای مثال امسال در رتبهبندی سازمان استاندارد سوم شدیم البته دوم شده بودیم ولی چون سالگذشته ازیکی از شرکت های بازرسی همکار تجلیل نشده بود، امسال این کار را کردند و ما در جایگاه سوم قرار گرفتیم. البته برنامه ما این بود که امسال اول بشویم ولی دوستان بهتر از ما کار کرده بودند و اول شدند و این را ما به حساب کمکاری خودمان نمیگذاریم بلکه به حساب قدرت و توان آنها میگذاریم و تبریک عرض میکنیم. در انتخاب مدیر شایسته ملی هم ما پنجم شدیم در حالی که بانک شهر چهارم و شرکت زامیاد ششم شد. وقتی امکانات و سرمایه این شرکتها را با مجموعه خودمان مقایسه میکنم خودمان را اول میبینم. چون همانطوری که عرض کردم مسائل مالی در اولویتهای اول و دوم ما نیستند و دوستان هم همیشه این ایراد را میگیرند ولی چون سهامداران از بدنه خود مجموعه هستند و از بیرون سرمایهگذار نداریم، بهخاطر همفکر و همعقیده بودن، فشار آنچنانی به بنده به عنوان مدیرعامل نمیآورند.
در حال حاضر بر روی یک نرمافزار منحصر به فرد کار میکنیم که قرار است در مجموعه خودمان به کار بگیریم. زمانی که این پروژه را با سازمانها و نهادهای حاکمیتی در میان گذاشتیم همه با آغوش باز از آن استقبال کردند. در کار بازرسی شبهاتی وجود دارد، به طوری که باید برای بازرسی حضور مستقیم داشته باشیم و مثل بقیه شغلها راههای دور زدن قانون در این حوزه هم وجود دارد. این نرمافزاری که طراحی کردهایم ما را از اکثر شبهات کاری مبرا میکند. برای مثال میتوانیم استناد کنیم که فلان بازرس ما دو سال پیش ساعت 8 صبح چه کاری انجام میداده است. گزارشی که در این اَپ نوشته میشود آنلاین دیده شده و همه چیز به صورت شفاف است. خیلی از همکاران ما شفاف کار میکنند ولی نمیتوانند اثبات کنند. یکی از کمبودهای علم بازرسی عدم شفافیت است. در برخی از حوزهها بهخاطر سود بالایی که وجود دارد این عدم شفافیت بیشتر به چشم میخورد و ارگانی هم نیست که بتواند کنترل کند و اگر ما بخواهیم از بازرسمان دفاع کنیم به ذینفع بودن متهم میشویم. حتی چون کار بازرسی تخصصی است و به لحاظ فنی کسی سر در نمیآورد در بعضی از انجمنهای صنفی ما هم دورزدنها و خلافها انجام میشود. به هر حال با تمام هزینههایی که این نرمافزار برای ما دارد و خیلی بیشتر از برآورد قبلیمان هم شده، ارزش ساختن آن را دارد. هدف ما همیشه این بود که بتوانیم برای هر کسی و هر نیازی کار بازرسی و ارزیابی انطباق را انجام دهیم و در حال حاضر بیش از 50 عنوان صلاحیت و استاندارد در مجموعه ما مستقر است. پایه استاندارد بازرسی استانداردی است به نام ایزو 17020 که در این حوزه بیش از 35 نوع مختلف از این استاندارد را در مجموعه داریم و میتوانیم کار بازرسی را برای نزدیک به 70 اسکوپ انجام دهیم.
در EGP، 85 درصد نیروهایمان را از افرادی انتخاب کردهایم که بین 12 تا 15سال سابقه کار دارند. در علم بازرسی و با شرایط کشور ما 10 الی 15 سال سابقه خوبی برای یک بازرس محسوب میشود و چیزهایی که باید یاد گرفته باشد را کسب کرده و چون علمی است که به شخصیت حقیقی و حقوقی اهمیت میدهد، اگر منِ بازرس خطایی انجام بدهم نمیگویند فقط EGP مقصر بوده بلکه به سابقه خود بازرس هم خدشه وارد میشود. همچنین خود را موظف کردیم 10درصد نیروهایمان حتما از افراد تازهکار باشند و خودمان به آنها آموزش میدهیم . بین بازرسان اصطلاحی است که میگوییم وقتی یک بازرس از کنار میزی رد میشود تقریبا به طور کامل تشخیص میدهد که قبلاً روی میز چه چیزهایی بوده؛ یعنی بازرس باید دقت بسیار بالایی داشته باشد.5 درصد هم از نیروهای بالای 25 سال سابقه کار استفاده میکنیم. آنها در واقع مشاورانی هستند که در همه جا حضور دارند و از تجربیاتشان استفاده میکنیم. ما نیروهایمان را طبق استانداردهای 17020 و 17025 رتبهبندی میکنیم.
درباره توسعه دانش بازرسی و آموزش نیروی انسانی مورد نیاز این بخش چه اقداماتی انجام دادهاید و چه دستاوردهایی داشتهاید؟
جدا از اینکه ما دپارتمان فنی داریم، در بحث آموزش هم پارسال توانستیم گواهینامه بگیریم. تقویم آموزشی ما که 100 ساعت است و برای دو ماه نوشته میشود، همیشه زودتر از موعد به پایان میرسد. معمولاً 20 درصد بیشتر از پیشبینی به تقویم اضافه میکنیم و 1.5 تا 1.7 برابر برنامه، آموزش میدهیم. در دپارتمان آموزش، دورههای مالی، فن مذاکره و… حتی اتیکت شامل اصول و مبانی پوشیدن لباس و نوع ادبیات حرف زدن را هم برگزار میکنیم. ما جدا از آموزشهای درونسازمانی با هدف ارتقای منابع انسانی خودمان، آموزش برونسازمانی هم داریم که در سه بخش فعال است: بخش اول، تأیید صلاحیت و استقرار سیستم در حوزه سازمان ملی استاندارد. در بخش دوم با شرکتهای دیگر کار مشترک انجام میدهیم، برای مثال با یکی از شرکتهای هوایی دورههای تخصصی در صنعت هوایی برگزار میکنیم. و بخش سوم تولید علم است که با فاکتورهای رایج کشور به بومیسازی علم میپردازیم.
هر کشوری در کمیتههایی از سازمان ایزو به عنوان سازمان بینالمللی تولید استاندارد عضویت دارد. کمیتههای متناظری هم هستند که افتخار عضویت و حتی ریاست برخی را هم داریم. همچنین در بخش تولید علم سعی کردیم حضور فعالی در کمیتههای تخصصی سازمانهای حاکمیتی داشته باشیم. برای مثال عضو کمیته دیگ، کمیته خودرو، کمیته انرژی و موتورخانه و کمیته آسانسور سازمان ملی استاندارد هستیم.
در بخش آموزش با توجه به اینکه بیشتر ساختمانها دارای آسانسور هستند و اکثر مردم از حقوق خود بیاطلاعاند، ما در تهران یکسری دورههای آموزشی برگزار کردیم و با حضور در سراهای محله، پارکها و چاپ بروشور در صدد بودیم مردم را آگاه کنیم که بیمهنامههایی که در آسانسورها نصب میشود ارزشی ندارد؛ چون در پشت بیمهنامهها بندی است با این مضمون که این بیمهنامه زمانی ارزش دارد که آسانسور گواهی استاندارد داشته باشد و در قانون کشور ما گواهی استاندارد برای آسانسور یکساله است. بیشتر مردم این را نمیدانند. در بیشتر ساختمانها از آخرین بازرسی آسانسور بیش از یک سال میگذرد؛ لذا پس از بروز حادثه بیمه به آن تعلق نمیگیرد. متاسفانه چون حمایتی از ما نشد و نتوانستیم این کار را بسط دهیم، به پروژههای انجام شده اکتفا کردیم. ولی همینجا اعلام میکنم که مجموعه ما آمادگی این را دارد که در همه مناطق تهران و حتی شهرستانها این کار را بدون هیچ چشمداشتی انجام دهد.
در زمینه تدوین استاندارد چه همکاریهایی با سازمان ملی استاندارد دارید؟
سازمان استاندارد یکسری اولویتهایی را در بحث تدوین استاندارد در نظر میگیرد و بودجهای اختصاص میدهد و اعلام میکند در حوزههایی که تا به حال استاندارد تدوین نشده با شرایطی هزینهاش را میدهد. بیش از 400 استاندارد در همه این سالها توسط نیروهای ما تدوین شده است. ما سالانه بالغ بر 30 تا 40 مورد استاندارد ملی تدوین میکنیم و این افتخار را داریم که بتوانیم استانداردهایی را که در حوزه مصرف اثرگذار هستند، تدوین کنیم. برای مثال در حوزه پله برقی استانداردهایی را تدوین کردیم که در بالابردن کیفیت پلهبرقیها موثر است. همچنین در حوزه آسانسور استانداردهایی را تدوین کردهایم که در حال حاضر برای اخذ پایان کار باید گواهی استاندارد آسانسور وجود داشته باشد و الا پایان کار صادر نمیشود. برخی از سازمانها و ارگانها از امکانات در دسترسشان اطلاع ندارند. برای مثال آموزش و پرورش هر سال کتابهایش را عوض میکند؛ در حالیکه اگر مثلا ما متولی این کار باشیم به سازمان استاندارد می گوئیم با اینکه این کار جزو اولویتهای شما نیست ولی این وزارتخانه برای تالیف کتابهایش به تدوین استاندارد نیاز دارد، سازمان استاندارد برای این منظور بودجه در نظر میگیرد.مثال دیگر اینکه چند وقت پیش جلسهای با مسؤولان راهآهن داشتیم. تمامی استانداردهای شان مربوط به سالهای اولیه تاسیس راهآهن بود و بعد از این تقریبا هیج کاری انجام نشده است یا در فولاد بدون چشمداشت کارهایی انجام دادیم که باعث ایجاد ارزشافزوده برای کشور شده است.
با توجه به دارا بودن نمایندگی و شعبه در خارج از کشور، فکر میکنید استانداردهای کیفی خدمات بازرسی با استانداردهای بینالمللی چقدر تطابق دارد؟
استاندارد پایه بینالمللی دارد؛ و به معنی حداقل کیفیت است. بیشتر استانداردهای ما بر پایه استاندارد اروپاست. مساله در اجراست که چقدر درست اجرا میشود یا نمیشود. موضوع دیگری که در دنیا وجود دارد و در ایران نیست مساله طبقهبندی استاندارد است. مثلا در خودرو، پراید هم استاندارد را پاس میکند، بنز هم استاندارد را پاس میکند؛ اما آیا هر دو یک استاندارد دارند؟ پراید استاندارد یک ستاره دارد بنز استاندارد 5 ستاره. اصلا قابل مقایسه نیست. چون زیرساختهایمان کاملا باهم متفاوت است. فرهنگمان متفاوت است. این را به جرات میتوانم بگویم در بحث بازرسی نیروهای ما یک سر و گردن بالاتر از آنها هستند؛ ولی از نظر نظم و پیگیری و سیاستگذاری چون ضعیف هستیم آن نتیجهای را که میخواهیم به دست نمیآوریم. نوع نگاه ما به مسائل با نگاهی که آنها دارند از زمین تا آسمان فرق میکند. برای مثال من 3 سال در استرالیا مامور بودم وخانه های آنجا لولهکشی گاز ندارند، گرفتن کپسول هم سختیهای خودش را داشت. برای من سوال بود که چطور لولهکشی گاز ندارند! تا اینکه برگشتم ایران و تازه متوجه شدم که آنها کار درست را انجام دادهاند. شما فرض کنید انفجاری در شبکه گاز اتفاق بیفتد؛ تا مسؤولان اداره گاز بخواهند کاری کنند حداقل یک محله به صورت مویرگی دچار انفجار میشود و کلی خسارت به بار میآورد. یا در آنجا تمام کارگرانی که با دست کار میکردند عضو اتحادیه کارگران بودند و اوایل دردادن کار به کارگران به مشکل برمیخوردیم؛ وقتی میگفتیم این وسیله را جابهجا کن با من حرف نمیزدند و میرفتند سوپروایزر را میآوردند. سوپروایزر میگفت آدمیزاد بالای 16 کیلوگرم را جابهجا نمیکند و این کار را باید ماشین انجام دهد. در واقع کارگران خودشان به نحوی کارشناس HSE بودند و خیال ما هم راحت بود که هر کسی کارش را بلد است. مساله دیگر خود همکاران ما هستند که میبینیدیک همکار در کل سال 2 مورد عدم انطباق اعلام کرده است. در حالی که من در EGP در 15 روز اول سال که تعطیل هم بوده 14 مورد عدم انطباق اعلام کردم و مهم نبوده این کالا برای چه کسی و کجاست؛ چون اعتقادمان بر این است که کار باید درست انجام شود و هزینهاش را هم میپردازیم.
سازمان ملی استاندارد طرحی را برای رفع عیوب موتورخانههای ساختمانهای بزرگ دولتی شروع کرده است. در این زمینه شماچه همکاریهائی دارید و برای مجتمعهای خصوصی نیز چنین طرحی قرار است اجرایی شود؟
در حوزه موتورخانهها 14 شرکت بازرسی داریم و تعدادمان محدود است. یکی از دلایلی که محدود هستیم بعد مالی قضیه است؛ چون سود پایینی دارد. خیلی از شرکتها ورود نمیکنند. ما با سرکار خانم قزلباش صحبتهایی کردیم و گفتند شما یک انجمن صنفی در این حوزه به ثبت برسانید، ما هم اختیاراتی میدهیم تا در راستای بهبود و تضمین کیفیت، کارها را انجام دهید. من بهعنوان نایب رئیس هیات مدیره انجمن انتخاب شدم و کارهایی را شروع کردیم. سازمان استاندارد هم طرحهایی دارد بهنام طرح «طاها» که بودجهای را به این کار اختصاص داده است تا فرهنگسازی شود. مردم اگر بدانند که چقدر در کشور ما اتلاف انرژی داریم خودشان برای استانداردسازی موتورخانهها پیشقدم میشوند؛ چون در نهایت این خود مردم هستند که هزینه انرژی را باید پرداخت کنند.
چشمانداز آینده شرکتهای بازرسی را چگونه ارزیابی میکنید؟
با دوستان همکار که صحبت میکنیم از لحاظ مالی همه ما خیلی در مضیقه هستیم. در حال حاضر بیش از 80 درصد واحدهای مجموعه ما غیرفعال هستند و نمیتوانیم هم تسویه کنیم. 20 نفر از نیروهای ما مستقیم در حوزه خودرو فعال هستند و با این اتفاقی که درباره ثبت سفارش و واردات خودرو پیش آمد به مشکل برخوردیم. 8 نفر از این تعداد چون چند-تخصصی بودند توانستیم در حوزههای دیگر به کار بگماریم ولی 12 نفر همچنان بلاتکلیف هستند و چون شغل و تخصصشان این است و کار دیگری بلد نیستند، با تمام فشارهای مالی که داریم اینها را نگه داشتهایم. در سال 1395 هزینه ایجاد هر شغل برای دولت 270 میلیون تومان بود. بر اساس قانون کشور به ازای هر شغلی که یک کارفرما ایجاد میکند دولت باید هزینهاش را بپردازد و برای EGP که 200 نفر شغل ایجاد کرده، ما انتظاری نداریم و نمیخواهیم دولت حتی هزینه ایجاد یک شغل را بپردازد، اما انتظار داریم کمک و حمایت کند. صنعت بازرسی صنعت بزرگی است و گردش مالی بسیار بالایی دارد. دولت میتواند از شرکتهای بازرسی مشاوره بگیرد و چیزهایی را اجباری کند. برای مثال ما در کشور یک میلیون آسانسور داریم. اگر دولت اجبار کند که هر ساله این آسانسورها باید گواهی استانداردشان را تمدید کنند شما ببینید چندهزار شغل ایجاد میشود. مردم خیلی وقتها هزینه فرصت از دست رفته را میدهند. اگر مردم بدانند مثلا هزینه هرساله تمدید گواهی استاندارد آسانسور را اگر نپردازند، بعدها باید از لحاظ مالی، روانی و جانی چه هزینه بالایی باید بپردازند، استقبال میکنند.
مساله این است که از یک جایی به بعد دولت باید خودش را کنار بکشد. قرار بوده اصل 44 باشد اما وجود ندارد. زمانی خود سازمان استاندارد، بازرسی انجام میداد؛ اما الان ما بالای هزار شرکت بازرسی داریم و هر شرکتی بخشی از کار را به دست گرفته و انجام میدهد و بار بزرگی از روی دوش برداشته شده است. شما حساب کنید به طور متوسط هر شرکت بازرسی 50 نفر نیرو داشته باشد در مجموع 50 هزار شغل بهطور مستقیم ایجاد شده است. ما یک جامعه 80 میلیونی داریم با کلی ظرفیت که یک جاهایی اگر دولت ورود نکند کمک بزرگی کرده است.
سوتیترها:
- در سال 1395 هزینه ایجاد هر شغل برای دولت 270 میلیون تومان بود. بر اساس قانون کشور به ازای هر شغلی که یک کارفرما ایجاد میکند دولت باید هزینهاش را بپردازد و برای EGP که 200 نفر شغل ایجاد کرده، ما انتظاری نداریم و نمیخواهیم دولت حتی هزینه ایجاد یک شغل را بپردازد، اما انتظار داریم کمک و حمایت کند.
- شما حساب کنید به طور متوسط هر شرکت بازرسی 50 نفر نیرو داشته باشد در مجموع 50 هزار شغل بهطور مستقیم ایجاد شده است. ما یک جامعه 80 میلیونی داریم با کلی ظرفیت که یک جاهایی اگر دولت ورود نکند کمک بزرگی کرده است.