صنعت حمل و نقل آنلاین: در طول دو دهه گذشته مفهوم لجستیك در صنعت حمل و نقل جاده ای به شكلی فزاينده در حال طرح و تکوین بوده است. به طورکلی روند ساختاری این فرآیند را میتوان “تغيير از باربري سنتي جادهای” به لجستيك و مديريت زنجيره عرضهSupply Chain Management در اقتصاد کشورهای توسعهيافته مانند کشورهای اروپای غربی تعريف کرد.
در این زمینه يکی از مهمترين عملکردهای عملياتی اين روند ساختاری که در سطح ملی مطرح است، ايجاد نگرش شبکهای يا به عبارت ديگر تعريف و ايجاد شبکههای خدماتی لجستیک، در کنار شبکههای زیربنایی جادهای و ریلی موجود یا همان صنعت قدیمی حمل و نقل است که زمينههای بهرهوری بالا و افزايش چشمگير کارایی در حمل و نقل جادهای را نيز فراهم آورده است. “رويكرد شبكهاي” بهجاي عمليات باربري در يك مسير منفرد، ايده اصلی و نکته كليدي در برنامهريزي حملونقل مدرن است[1]. البته همانگونه که اشاره شد، رويكرد شبكهاي علاوه بر نیاز به شبکههای خطی مانند جادهها، خطوط ريلی و غيره، نيازمند شبکههای خدماتی شامل انبارها(warehouses)، مراکز تفکيک بار (break-bulk centres) و تسهيلات ترانسشيپمنت (transhipment)، سکوهای حمل و نقل (transport platforms) و بهطورکلی مراکز لجستیکی (logistic centres) در نقاط جغرافيایی مناسب در سراسر منطقه تحت پوشش بازار است که طبعا مستلزم سرمايهگذاري گسترده در ايجاد اينگونه تسهيلات در سطح ملی و حتی منطقهای است. ضمن آنکه باید توجه داشت که عملکرد کارآمد تسهیلات فوق بهطور اولی، در گرو ايجاد شبکههاي اطلاعاتي و ارتباطاتي لازم بوده و بدون وجود شبکههای ارتباطی- اطلاعاتی در سراسر منطقه تحت پوشش بازار، اصولا تسهیلات مدرن و شبکهای کارایی و کاربرد موثری نخواهد داشت.
به طور سنتی و به شکلی که امروزه نیز در کشور ما رایج است، حمل و نقل، بهرهبرداری از شبکههای خطی حمل و نقل را عهدهدار بوده و متصدیان حمل و نقل جادهای، جابهجایی کالا در يک مسير منفرد و معين از يک مبدا به يک مقصد را بر عهده دارد.
اشکال زیر تجسمی مفهومی از رویکرد سنتی حمل و نقل جادهای در مقايسه با رويکرد شبکهای يا بهعبارت ديگر خدمات لجستيک را در زنجيره عرضه نشان ميدهد.
شکل 1- چارچوب مفهومی رويکرد سنتی
مشتری |
باربری درمسافت طولانی |
سفرهای بدون بار |
توليدکننده |
همانگونه که در شکل فوق ملاحظه میشود، رویکرد سنتی باربری بین شهری، عموما در مسافات طولانی و در بسیاری موارد سفرهای برگشت آن بدون بار یا کم بار است.
شکل 2- چارچوب مفهومی رويکرد مدرن
سكوهاي خرده بارو متقاطع |
سکوهای ترانزيت و توزيع بار |
بار در مسیر برگشت |
ولی همانگونه که در رویکرد مدرن (شکل بالا) ملاحظه میشود، جابهجايي كالا در مسافتهاي طولانی نبوده و با استفاده از زیربناهای خدماتی، عملیات دسته بندی، ترانسشیپمنت و غیره انجام شده و اندازه هر تحویل کوچکتر و تعداد تحویلها بیشتر میشود. ولی با توجه به وجود بار در مسیر برگشت از یک طرف، و نیز کمینه کردن هزینه کل زنجیره، به لحاظ کاهش هزینه حفظ موجودی و انبارداری از طرف دیگر، نتیجه آن بهینه کردن و به عبارت دیگر کاهش هزینه کل خواهد بود.
2- روند بازار بينالمللی لجستيك حمل و نقل جادهاي در جوامع صنعتی
در چند دهه اخير و در پي نتايج توسعه بازارها، تغييرات مهمی نيز در صنعت حمل و نقل جادهاي کشورهای توسعه یافته به وجود آمد، که کماکان نيز در جريان است.
تقاضاي صاحبان بار (صنايع بزرگ و توزيع كنندگان) به سمت یکپارچه کردن بازارهای بينالمللی (و جهانی شدن) در حركت است و اين امر تمايلات جديدي به سوي صنعت لجستيك را فراهم آورده كه تاثير بهسزايي بر ساماندهي جابهجايي بار گذاشته و خواهد گذاشت. اين جهتگيريها در واحدهاي صنعتي را ميتوان بهصورت زير خلاصه کرد:
- مكانيابي مجدد جغرافيايي و توسعه زیربناهای شبکه خدماتی: كه نتيجه حذف محدوديتهای تجاری و حذف مرزها یا افزایش تسهیلات عبور و مرور از مرزها است.
- گسترش فرآيند توليد “درست بهموقع” (Just In Time -JIT)
- برون سپاری فعاليتهای لجستيك
- استفاده گسترده از فنآوري اطلاعات(IT) و كاهش هزينههاي ارتباطات و هماهنگي سادهتر لجستيك حملونقل (با توجه به زنجيره عرضه)
- ازدياد همكاريهاي تجاري اعم از همكاريهای مشترك، پيمانهاي منطقهای و استراتژيك، مشاركت و …
اين تحولات موجب تجديدنظر و ساماندهي مجدد صنعت باربری در مقياس كلان شده که مشخصه اصلی آن، تسلط عاملان لجستيك بر فعاليتهاي حملونقل جادهاي است. در اين راستا ارایه كنندگان لجستيك حملونقل جادهاي، خدمات خود را با نيازهاي جديد در سطح بينالمللی همسو كردهاند و اکنون جابهجایی کالا یکی از خدمات عاملان و متصدیان لجستیک محسوب ميشود.
امروزه تغيير از باربري داخلي سنتي (که کماکان شکل مرسوم در کشور ما است) به لجستيك/مديريت زنجيره عرضه (SCM) يك روند جهاني محسوب میشود و در اقتصادهاي توسعهيافته مانند اروپای غربی، پيشرفت زیادی داشته است.
مرحله بندی یا چندپارگي در فرآیند توليد و پراكندگي مكاني آن بر اساس مزایای منطقهای، تخصصي شدن بازار حملونقل در زمينههاي كالاهاي خاص را ايجاب ميكند. از اين رو سرمايهگذاري در انواع انبار و مكان مناسب براي ساخت سكوها، براي كسب سود و همچنين سرمايهگذاري در ابزارهاي مديريتي (مخصوصا ابزار پردازش اطلاعات و انتقال اطلاعات در فواصل مختلف) و آموزش كاركنان، تمركز اصلی لجستيک بوده است. اين نوع سرمايهگذاري در مقايسه با سرمايهگذاري در تجهيزات حملونقل و خريد کاميون، بهسرعت در حال رشد است.
3-زنجيره تامين و تحولات صنعت لجستيك حملونقل
همانگونه که در شکل زیر ملاحظه میشود، به طور کلی مديريت لجستيك را ميتوان آن بخش از زنجيره عرضه تعريف کرد که برنامهريزي، اجرا و كنترل موثر و كارآمد جريان دو طرفه جابجایی و نگهداری کالا و خدمات و اطلاعات مربوط به آن را از نقطه مبدا تا مقصد نهایی (مصرف کننده) جهت تامين درخواستها و نیازهای مشتریان به عهده دارد.
شکل 3- چارچوب مفهومی زنجيره تامين
تامين کننده مواد اوليه |
توليدکننده |
مصرف کننده– مشتري |
جریان برگشت (تعمير) |
جریان برگشت (ضايعات) |
جریان به خارج
(لجستيك توزیع)Outbound
|
جریان به داخل
(لجستيك تولید)Inbound |
جریان دو طرفه شامل لجستيك رو به جلو (Forward Logistics) و لجستيك معكوس (Reverse Logistics) است. فرآيند لجستيكي رو به جلو شامل مديريت جريان جابجایی مواد خام از عرضهكننده مواد اوليه به توليدكننده و از توليدكننده به نقاط تجاري (و مصرف) است. لجستيك معكوس، فرآيند لجستيكي است كه طي آن محصولات نو و استفاده نشده، (مرجوعی) يا محصولات استفاده شده و لوازم بستهبندی، اعم از ضایعات یا بستهبندیهای قابل استفاده مجدد، همچون سبدها، قفسهها و پالتها، با توجه به گرانی این لوازم و نیز با توجه به ملاحظات پایش زیست- بومی، به نقطه اوليه در زنجيره تامين برگشت میشوند. لجستيك معكوس تفاوتهاي زيادي با لجستيك رو به جلو دارد ولی اين نوع لجستيك جهت دستيابی به استفاده بهينه از مواد/ كالا است. اين كار نياز به سيستمهاي ذخيرهسازي و بستهبندي مناسبي دارد تا اطمينان حاصل شود كه ارزش باقيمانده در كالاي مصرف شده يا مرجوعی بهعلت بيدقتي در حمل كالا از بين نرود.
4- جمعبندی و بررسی امکان کاربرد کلان مفاهیم فوقالذکر در حمل و نقل کشور
شكل زير فرآيند كلي و مفهومی يک قرارداد واحد برای ارایه خدمات مختلف به مشتری را نشان ميدهدکه در واقع نشان دهنده فرآيند مفهومی عمليات لجستيک حمل و نقل جادهاي معمول در کشورهای صنعتی است.
شکل 4- فرآیند مفهومی ارایه خدمات یکپارچه حمل و نقل در کشورهای صنعتی
فروشنده |
شركت حمل و نقل |
خريدار |
قرارداد
فروش |
جابجائی كالا تحت يك قرارداد و کليه عمليات تحت مديريت واحد قرار
دارد
دارد |
عوامل مديريت لجستيك حملونقل تحت مديريت واحد |
قرارداد حمل و نقل |
وسيله |
انبار |
مهارت |
ابزار |
MIS |
مقايسه فرآيند فوق با فرآيند مشابه زیر در کشور، کاستيهای ساختاری موجود بخش حملونقل کشور را بهخوبی نشان ميدهد
شکل 5- فرآیند مفهومی چگونگی ارایه خدمات یکپارچه حمل و نقل در کشور
شركت فورواردر |
پايانه |
وسيله |
فروشنده |
خريدار |
قرارداد
فروش با چند عامل و در چند مرحله |
قرارداد حمل با فورواردر |
قرارداد حمل و نقل کریری
|
کاميون دار 2 |
راه آهن |
کاميون دار 1 |
عوامل مدیریت لجستیک حمل و نقل پراکنده و فاقد مدیریت واحد و یکپارچه
است مانند وسیله، مهارت ابزار و انبار |
مهارت |
مقايسه دو شکل یا فرآیند فوق بهخوبی نشان ميدهد که اصولا ساختار عملياتی موجود در کشور امکان اجرای ايدههای اصلی لجستيک را ناممکن میکند
زیرا همانگونه که ملاحظه میشود در شکل 4 فقط یک قرارداد وجود داشته و کلیه عوامل مدیریت لجستیک حملو نقل تحت مدیریت واحد قرار دارد. ولی در شکل 5 که شرایط بازار داخلی کشور را نمایش میدهد، اولا برای یک عملیات سراسری باید چندین قرارداد تهیه شود (مثلاً با کامیوندار و راهآهن و غیره) و ثانیا کلیه عوامل مدیریت لجستیک و حملونقل تحت مدیریت واحد قرار ندارد، بنابراین
- ايده ارتقاء كيفيت خدمات نميتواند مطرح شود زيرا هيچ يك از متصديان یا عوامل دخيل در خدمات، مسووليت و اختیار كامل خدمات را ندارند.
- ايده ارتقاء بازدهی ناوگان ناممکن است، زيرا كاميونها به صورت مستقل و در شرایط فقدان مديريت اقتصادی شاغل بوده، ضمن آنکه اصولا بحث بهرهوری از اقتصاد مقياس نيز ممکن نیست.
- ايده اصلی و مرکزی لجستيک حملو نقل یعنی وجود شبکه خدماتی و سکوها و انبارها و ساير زیربناهای لازم، وجود نداشته و امر بارگيري درمسير برگشت غیر عملی است.
در نتيجه بازدهی و بهرهوری ناوگان حملونقل کشور در اين شرایط پايين بوده و نیاز به اصلاح ساختار عملیاتی و سرمايهگذاريهای لازم جهت ايجاد زيربناهای شبکه خدماتی منجمله اطلاعاتی مورد نیاز است.
زيرساختهای مورد نياز شبکه خدماتی لجستيک در حمل و نقل
به غیر از ترمينال یا پايانههای ساده (که البته برخلاف پايانههای موجود کشور که صرفا دارای امکانات تخليه و بارگيری است) زيربناهای شبکه خدماتی لجستیک حملونقل جادهای از انواع مختلفی از زيرساختهای خدماتی تشکيل ميشود که به شکل زير قابل دستهبندی است. البته باید اضافه کرد که عملا بنادر خشک که در فصل قبل بررسی شد، یکی از انواع زیرساختهای شبکه خدماتی لجستیک است و نقشی مشابه با سایر زیرساختها دارد که در این فصل بررسی میشود.
1-دستهبندی زیرساختهای شبکه خدماتی لجستیک حمل و نقل
1-1-انبارها (Warehouses)
اولین و مهمترین نوع زیرساختهای شبکه خدماتی لجستیک حملونقل هستند که بهمنظور تكميل خدمات حملونقل پشتيبان توليد/توزيع (inbound /outbound) ساخته میشوند. در حالت کلی 4 نوع انبار مختلف به منظور تكميل خدمات حملونقل لجستیک وجود دارد:
- انبار برای محصولات نهايي (به منظور تغذيه زنجيره توزيع تجاری)
- انبار برای مواد خام و يا مواد فاسدشدني[2]
- انبار براي تامين نيازهاي مصرف كننده[3]
- انبارهاي تحت مديريت فروشندگان(Vendor-managed inventory)
1-2-سكوهاي خرده بار يا سکوهای متقاطع (cross-docking )
این گروه از زیرساختهای شبکه خدماتی لجستیک حملونقل، زيربنایی براي تخليه كالاهاي گردآوري شده (توسط کاميونهای كوچك- DeliveryFleet)، و تخلیه و دستهبندی (sorting) سريع آنها و بارگيري فوري (در کاميونهای بزرگتر و يدككشها) به منظور حمل به سكوهاي ترانزيت- هاب (Hub) و ياحمل به مقصد نهايي است. این نوع انبارها یا بهاصطلاح سکوهای خرده بار نقش مهمی در کارایی حمل و نقل بهویژه جلوگیری و کاهش عملیات یک سر خالی کامیونها داشته که امروزه یکی از مشکلات جدی عدم بهرهوری در ناوگان حمل و نقل جادهای است.
در مورد سکوهای متقاطع یا خرده بار باید اضافه کرد که مثلا در سرتاسر اروپا یک شبکه عظیم از شرکتهای حملونقل متصل به تعدادی انبارهای مرکزی (Hub) و انبارهای فرعی محلی (Spoke) وجود دارد که کار توزیع انواع کالاها را به عهده دارد. نقطه مشترک این کالاها؛ یکپارچهسازی این کالاها در پالت است. به این شبکه عظیم Pallet Network میگویند. این شبکه بهقدری وسیع است که قواعد یکنواختی برای رد و بدل کردن پالتها بین شرکتهای عضو خود تدوین کرده است. جالب این است که این شبکه عظیم از یک گروه یا شرکت واحد تشکیل نشده بلکه چندین و چند شرکت غیر وابسته حول یک نظام واحد با هم همکاری میکنند.
1-3-سكوهاي ترانزيت Transit platforms ( (Hub
سکوهای ترانزیت یا هاب در واقع نقاط مركزي ترانسشيپ (انتقال بار از يک وسيله به وسيله نقليه ديگر) در ساختار شبکهای حملونقل است. این سکوها بهنحوی استقرار مییابد تا قادر باشد به چندين گيرنده و يا فرستنده كالا خدمات ارایه کنند. این سکوها عملا بهصورت قطبی عمل میکنند که دسترسی به اقمار متعددی دارند که اصطلاحا Hub & Spoke نامیده میشوند.
البته Hub & Spoke در لغت به معنای مرکز و پرههای چرخ دوچرخه است، و در حمل و نقل اين واژه بهمثابه سيستمی تلقی ميشود که از يک قطب يا مرکز اصلی و تعدادی مراکز اقماری وابسته به آن تشکيل ميشود.
1-4-مراكز لجستيك (Logistic Centers)
کاملترین نوع زیرساخت شبکه خدماتی لجستیک در حمل و نقل، مراکز لجستيک است. این مراکز از محوطههای مجهزی تشکیل میشوند كه در آنها تمام فعاليتهاي مرتبط با حمل و نقل، لجستيك و توزيع كالا هم در حملونقل داخلي و هم در ترانزيت و حملونقل بينالمللي توسط عوامل و متصديان مختلف مورد استفاده قرار ميگيرد. نکته مهم در مورد مركز لجستيك آن است که این مراکز توسط يك نهاد واحد (چه دولتي و چه خصوصي) اداره ميشوند و تجهيزات مراکز لجستيک بسیار متنوع و کامل بوده و کليه عوامل و متصديان عملياتی اعم از حمل و نقل، لجستيک و توزيع به آن دسترسی دارند.
جدول 1- خلاصهای از انواع شبکههای خدماتی لجستیک در حمل و نقل جادهای
نوع زیرساخت | نقش و عملکرد |
1- انبارها
Warehouses |
به منظور تكميل خدمات حمل و نقل پشتيبان توليد/توزيع (inbound /outbound)، 4 نوع انبار مختلف به این منظور وجود دارد:
|
2- سكوهاي خرده بار يا سکوهای متقاطع
(cross-docking ) |
زيربنایی براي تخليه كالاهاي گردآوري شده (توسط کاميونهای كوچك- DeliveryFleet)، دسته بندی (sorting) سريع آنها و بارگيري فوري آنها (در کاميونهای بزرگتر و يدككشها) به منظور حمل به سكوهاي ترانزيت- هاب (Hub) و يا حمل به مقصد نهايي هستند. |
3- سكوهاي ترانزيت (هاب)
Transit platforms (Hub) |
نقاط مركزي ترانسشيپ (انتقال بار از يک وسيله به وسيله نقليه ديگر) در ساختار حملونقل كه به چندين گيرنده و يا فرستنده كالا خدمات ارایه ميکنند. (بهصورت قطب و اقمار- Hub & Spoke) |
4- مراكز لجستيك
(Logistic Centers) |
مراکز لجستيک محوطه های مجهزی هستند كه در آنها تمام فعاليتهاي مرتبط با حمل و نقل، لجستيك و توزيع كالا هم در حملونقل داخلي و هم در ترانزيت بينالمللي توسط عوامل و متصديان مختلف مورد استفاده قرار ميگيرد. |
نمونهای کلاسیک از یک انبار (warehouse) معمولی که بسته به عملکرد آن از انواع مختلفی برخوردارند مثلاً:
– انبارهای مبتنی بر بازار (که معمولاً نزدیک مراکز مصرف قرار دارند – انبارهای مبتنی بر تاسیسات تولیدی (که معمولاً نزدیک کارخانجات و مراکز تولیدی قرار دارند) |
شکل 7- نمونهای از یک انبار کلاسیک
شکل 8- نمونه طرح شماتیک از یک سکوی خرده بار يا سکوی متقاطع ساده
Groupage platform (“cross-docking” or “break-bulk centres”)
این نوع سکوها جهت دستهبندی و بستهبندی خرده بار و انتقال آن به وسیله نقلیه مناسب استفاده میشود.
شکل 9- نمونهای از یک مرکز لجستيک واقع در ليژ بلژيک Liège (Belgium)
آنچه در مراکز لجستيك بسیار مهم است مدیریت آن است که باید توسط يك نهاد واحد (چه دولتي و چه خصوصي) اداره شوند.
همانگونه که در شکل بالا ملاحظه میشود، تجهيزات مرکز لجستيک، شامل انواع انبارها، مراكز و سکوهای مختلف بار، (جهت بارگیری یا تخلیه) و محلهای نگهداري انواع كالا است. در این مراکز، دفاتر مختلف، مراکز گمركی، پاركينگ انواع وسایل نقليه، بانك، شركتهاي بيمه و حمل و نقل و غيره وجود دارد و کليه عوامل و متصديان عملياتی اعم از حمل و نقل، لجستيک و توزيع به آن دسترسی داشته و تمامی نیازهای عملیاتی آنان به طور متمرکز و در یک محل واحد در اختیار قرار دارد. لیژ یکی از مهمترین مراکز لجستیک اروپایی است که علاوه بر جاده و ریل این مرکز به حمل و نقل هوایی و دریایی نیز متصل است و به لحاظ اهمیت جهانی این مرکز لجستیکی و آشنایی با اجزای آن، تصاویر بخشهای آن در ضمایم ملاحظه میشود.
[1]– البته فرایند برنامهریزی باربری عوامل دیگری را نیز در خود دارد که در اینجا به نکته کلیدی آن اشاره شده. از دیدگاه تجاری و سلسله مراتبی اولا برنامهریزی باربری زیرمجموعهای از برنامه ریزی لجستیک است. ضمن آنکه برنامهریزی لجستیک خود جزیی از برنامهریزی کسب و کار بنگاه است. از اینرو برنامه ریزی ترابری فقط درسطوح تاکتیکی و عملیاتی مطرح است. یکی از مهمترین نکات قابل توجه در برنامهریزی ترابری، همانگونه که اشاره شد، رویکرد شبکهای و لزوم و اجبار همکاری با سایراعضا شبکه است که کاری بسیار مهم و اساسی است. مثلا امر جانمایی انبارها، مدیریت موجودی کالا (اعم از نهادهها و فرآوردهها)، و سیاست انبارش همه در برنامهریزی ترابری اهمیت اساسی داشته و بسیار موثرند.
[2]-مثلاً شرکت لجستیکی ژفکو یک نظام فراگیر تامین مواد خام کنارخط تولید برای صنایع مختلف خودروسازی، آرایشی بهداشتی در سرتاسر اروپا طراحی کرده است. این نظام عبارت است از 150 موقعیت انبار که با ششصد خط جادهای منظم به هم متصل است. دراین انبارها خوراک تولید کارخانجات پذیرش، دستهبندی، انبارش، مدیریت موجودی، تفکیک، خروج از بسته بندی حملونقل، ترخیص و در سبدهای مخصوص تحویل کنارخط تولید گذارده و درست به موقع کنارخطوط تولید تحویل میشود.