بد آمد سیلاب‌های بنیادکن بی‌نوایان

علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد

دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست

به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز

وگرنه سیل چو بگرفت سد نشاید بست   (سعدی، و محله­ی سعدی شیراز گرفتار سیل شد)

سیل در آغازین روزهای بهار سال 1398 در کشور، تا آنجا که تاریخ ثبت شده­ی بدآمدهای طبیعی گواهی     می­دهد، بی سابقه بوده است. این سیل تا 45 روز پس از آغاز، که چند بار هم در نقاط مختلف کشور تکرار شد، 10 میلیون نفر را در 22 استان تحت تأثیر قرار داد. همه­ی استان­ها با سیل رو به رو شدند اما استان­های اصلی آسیب دیده خسارت بودند از: گلستان، فارس، خوزستان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، سیستان و بلوچستان و خراسان شمالی. در مجموع 2 میلیون نفر به شدت آسیب دیدند. نزدیک به 100 مورد مرگ تا 45 روز پس از آن گزارش شد. اما مفقودان و کشته شدگان بر اثر آسیب­های جسمی و بیماری پس از مرحله­ی نجات نیز باید بر این رقم افزوده شود. در حدود 20 هزار نفر به شکل­های مختلف مجروح شدند و صدمه دیدند. در حدود 50 هزار نفر که نیمی از آنان کودک بودند، بی­خانمان شدند. به گزارش یونیسف نیازی ضروری به میزان بیش از 9 میلیون دلار برای نجات و امداد کودکان به وجود آمد.

این سیل چنان اشک از دیدگان مردمی که دلشان پر از غم بی­نوایان بود جاری ساخت که گفت:

پاک کن چهره­ی حافظ به سر زلف ز اشک                                      ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم.

در این بدآمد 150 هزار واحد مسکونی آسیب دیدند که در حدود 45 درصد آنها قطعاً تخریب شدند یا خطرناک و تخریبی به حساب می­آیند، در حدود 30 درصد از این واحدها بین 35 تا 50 درصد خسارت و 25 درصد نیز خسارت­های کمتر یا نسبتاً جزیی­تر دیده­اند. بین 14 تا 15 هزار کیلومتر راه اصلی و فرعی (به جز راه­های کوچک روستایی) خسارت دیدند. در این مورد نیز در حدود یک سوم از این مقدار در واقع به نابودی راه منجر شد و مابقی بین 10 تا 65 درصد خسارت دیده به مرمت و بازسازی نیاز دارند. این راه­ها شامل پل­های بزرگ و کوچک نیز می­شود (تاکنون در حدود 400 مترپل موقت احداث شده یا در دست احداث است) فقط در استان لرستان 57 پل، 250 کیلومتر راه اصلی و بزرگراه خسارت دیده­اند و بیشترین تعداد پل­ها و راه­های آسیب دیده نیز در همین استان قرار دارند). در کنار این راه­ها، تأسیسات مخابرات و سایر زیرساخت­ها نیز به زیر آب رفتند یا آسیب دیدند. هم چنین چیزی در حدود 350 مدرسه خسارت دیده­اند که باید کاملاً نوسازی شوند. به این ارقام باید شمار ساختمان­های عمومی و دولتی آسیب دیده را نیز افزود.

چیزی نزدیک به یک میلیون هکتار اراضی کشاورزی تحت تأثیر قرار گرفته­اند که خسارت در حدود 30 درصد آن شامل 100 درصد اراضی می­شود. مابقی بین 10 تا 15 درصد آسیب دیده­اند. بجز آن 110 هزار هکتار از باغات نیز از سیل زیان دیده­اند که در آن نیز تقریباً همین نسبت­ها وجود دارد. گفته می­شود در حدود 350 تا 400 هزار هکتار نیز خسارت­های جزیی را تحمل کرده­اند. به گفته­ی معاونت برنامه­ریزی وزارت جهاد کشاورزی در حدود 25 هزار رأس دام سبک، 1100 رأس دام سنگین، 9 میلیون قطعه طیور، 51 هزار کلنی عسل، 1100 واحد آب­زی پروری تلف شده از بین رفته­اند. به 25 واحد کارخانه­ی صنایع تبدیل خسارت عمده وارد آمده است. بنا به همین گزارش 1150 حلقه چاه، 186 حلقه قنات، 190 ایستگاه پمپاژ، مقادیر زیادی دهنه­های برداشت آب خسارت دیده­اند که بخشی از آن کاملاً تخریب شده به حساب می­آیند. استان­های خوزستان و گلستان از استانهای استراتژیک تولیدات کشاورزی استان لرستان نیز از استان­های مهم تولید غله به شمار می­آیند. در فارس خسارت کشاورزی نسبتاً کم اما تلفات جانی و مالی (به ویژه در مورد خودروها) بالا بوده است.

بنا به گزارش رئیس مرکز امور اصناف و بازرگانان وزارت صنعت، معدن و تجارت شمار 8878 واحد صنفی در هفت استان کشور خسارت دیده­اند. بخش عمده این خسارت­ها نیز متوجه واحدهای صنفی کم درآمد در روستاها و شهرهای کوچک بوده­اند ( و تقریباً فقط 30 تا 35 درصد آن در رده­ی واحدهای صنفی متوسط جای داشته­اند.)

نکته قابل توجه این که بجز بحث آسیب به اموال عمومی (راهها و بناها) آنچه که بر سر مردم آمده است از حیث ارزش در حد 95 درصد به خانوارهای فقیر و عمدتاً پائین­تر از دهک پنجم تعلق داشته است. 70 درصد از خسارت دیدگان، به ویژه در لرستان، کاملاً زیر خط فقر مطلق و مابقی در حوالی آن بوده­اند. در حدود 5 تا 10 درصد بالاتر از خط فقر مطلق ولی بیشترشان پائین­تر از خط فقر نسبی بوده­اند. وضعیت در روستاها و شهرهای کوچک استان لرستان (به ویژه پل دختر و معمولان) کاملاً فاجعه بار بود اما در آق قلا از استان کردستان و بخشی از اطراف شهر اهواز این چنین نبود. خط فقر را برای سال 1398 برای خانوار 5/3 نفری معادل ماهانه 7/4 میلیون تومان برآورد کرده­ام. تردیدی نیست که مردم مصیبت دیده با آن سطح نازل درآمد و   پس­انداز صفر یا نزدیک به صفر توان بازسازی، مرمت و جبران خسارت­ها را ندارند. مسئولیت بازسازی زیرساخت­ها و تأسیسات عمومی شهری و برون شهری قطعاً با دولت است اما دولت نمی­تواند و نباید فقط بدین اندازه بسنده کند و باید به یاری مصیبت دیدگان و بلادیدگان تهی دست و محروم بیاید ـ و این، هر دو، چیزی نیست که به آن اطمینان داشته باشم. بی تردید علت اصلی پدیدار شدن ناگهانی این بدآمد فاجعه بار، میزان بارندگی­های ناعادی و پائین بودن ظرفیت سرزمین در مناطق برای قبول آن بوده است. اساساً سیل یعنی میزان بارندگی غیرعادی، فرو نرفتن آب در زمین و هجوم آب (آبهای وحشی و طغیانی) به دلیل بسته بودن مسیر هدایت آنها (مسیل) به سمت تالاب­ها و مرداب­ها و دریاچه­ها و دریاها.

 

متن کامل این نوشته زنده‌یاد دکتر رییس‌دانا را می‌توانید در شماره 371 ماهنامه «صنعت حمل و نقل» بخوانید.

تازه‌های کسب و کار