با توجه به اظهارات گوناگون از سوی مسئولین و کارشناسان طی ماههای اخیر اینگونه بر می آید که خرید هواپیماهای جدید باعث اقتدار ملی خواهد بود که این نشان از بازگشت ایران به جامعه بین المللی در بعد اقتصادی و حمل و نقل هوایی دارد . البته بایستی ذکر گردد که طی سالهای اخیر ناوگان ایرانی کماکان به فعالیت خود در بعد داخلی و بین المللی ادامه دارد و پروازهای خود را علیرغم مشکلات تحریم با حمایت های دولتی و حکوتی متوقف ننموده و توانسته پردازشمسافرین و بار را اگرچه با ظرفیت های پایین ادامه دهد به طور یقین اگر به خطوط هواپیماییی ایرانی از دیدگاه اقتصادی توجه کنیم ملاحظه میگزد که جملگی ضرر بوده و بدهکار هستند و حتیدرمواردی علیرغم ورشکستگی با حمایت های یارانه ای به فعالیت های خود ادامه می دهند .
بنابراین ملاحظه میشود که در بخش هایی بعضی خطوط بدلیل انحصار شاید توانسته اند به جذب مسافر و انجام پروازها بپردازند ولی در سایر بخش ها موفق عمل ننموده اند و به شدت بدهکار شده و نتوانسته اند معادلات مالی و ضرر وسود را بر اساس معیار ها ی بین المللی حاصل نمایند خطوط هواپیمایی در ایران بابت هزینه های سوخت و هزینه های فرودگاهی به شرکت ناوبری و فرودگاهی ایران بدهکارند و کماکان بدلیل عدم کفایت اقتصادی و سرمایه ای نتوانسته اند این بدهی ها را تسویه کنند که خود باعث شده مشکلات عدیده ای برای مصرف کننده ایجاد شده و صدای اعتراض مسافرین همواره شنیده شود. بنابراین واضح است که اگر 200 فروند هواپیمای نو وارد ناوگان شوند به دلیل کارامدتر بودن ناوگان نو و البته هزینه های نگهداری بیشتر قطعا باید نرخ فروش بلیط دچار تغییرات اساسی گردیده و با نرخ های موجود بسیار بعید به نظر میرسد که خطوط هواپیمایی ایرانی بتوانند به سود دهی برسند علی الخصوص انکه تعداد پرسنل خطوط هواپیمایی ایران هیچ تجانسی با معیار های بین المللی نداشته و ندارند و قطعا باید در این مورد هم بازنگری های اصولی در جهت کاهش تعداد پرسنل اندیشیده شود .
نکته ای دیگر که باید به آن اشاره نمود فرودگاههای کشور هستند که عمدتا به دلیل خو گرفتن به ناوگان سالمند و اصولا دولتی بودن استانداردهای لازم جهت پذیرش ناوگان جدید را ندارند و باید تدابیرجدی و سریع جهت به معیار رسیدن انان انجام شود . البته طی دو ده گذشته مسئولین و دست اندرکاران فرودگاهی کشور سعی نموده اند طرح ها و برنامه ریزی هایی جهت ارتقاء کمی و کیفی فرودگاههای کشور انجام دهند ولی همواره به دلیل مشکلات کمبود بودجه و از ان مهم تر عدم تفکر برنامه ریزی اقتصادی بودجه ریزی بهینه فرودگاهها با معیار های بین المللی فاصله گرفته اند و حال که ناوگان جدید وارد خواهد شد مشکلاتی جدید به ظهور خواهند رسید و چه بسا بار مالی ان بسیار سنگین تر از تصور خواهد بود . آیا مسئولین هوانوردی کشور به آن اندیشیده اند ؟ آیا مدیران فرودگاهی کشور با معیار های مدیریتی بین المللی تطابق دارند و به سلاح های مدیریتی نوین مجهز شده اند ؟
آیا فرودگاههای کشور مجهز برای پذیرش ناوگان جدید شده اند ؟ آیا برنامه ریزی جامع برای رسیدن به این اهداف توسط سامانه هوانوردی کشور انجام شده است ؟ با نیم نگاهی به وضعیت موجود فرودگاهی و هوانوردی کشور پاسخ اکثر این پرسش ها متاسفانه منفی است و این تعجیل در خرید و ورود ناوگان نو میباشد که با مخاطره پذیری بالا توام خواهد بود این را یک هشدار کارشناسی تلقی فرمایید سالها است که خودرو های گران قیمت اروپایی با قیمت های بالا و غیر واقعی و گاهی با ده برابر قیمت اصلی وارد بازار ایران می شوند بدون آنکه معبر و جاده های کشور هیچگونه تجانسی با عملکرد این خودروها داشته باشند مضاف بر انکه خدمات پشتیبانی این خودروها ی لوکس هم تایید نشده اند و مصرف کنده بعضا بایستی متقبل هزینه های نجومی بابت تعمیرات اینگونه خودروها شوند که داستانی مفصل دارد که در این نوشتار نمیگنجد و بایستی در نوشتاری دیگر به آن پرداخته شود. حال ورود یک ناوگان هواپیمایی جدید به کشور هم همین مشکلات را دربر خواهد داشت و واقعا نمیتوان صرفا خرید بالقوه و ورود انرا اقتدار ملی نامید و ساز و دهل در دست گرقت و به شادمانی و پایکوبی پرداخت . بایستی کمی تعقل و تفکر نمود و جدای از شعارهای غیر کارشناسی به واقعیت ها پرداخت و برنامه ریزی های اصولی نمود. آیا ورود 200 فروند هواپیمای نو طی ده سال آینده همه مشکلات صنعت هوانوردی ایران را با بضاعت موجود حل خواهد نمود ؟ پاسخ به این سوال قطعا منفی است اجازه دهید اندکی دقیق تر به این موضوع بپردازیم.
دکتر علیرضا افتخار دادخواه
مشاورارشد برنامه ریزی سازمان فرودگاه های بریتانیا
ادامه این مطلب را می توانید در شماره 353 ماهنامه صنعت حمل و نقل بخوانید