صنعت حمل و نقل آنلاین: كانون چالش لجستيك خط مونتاژ خودرو است كه در معرض خطر تراكم بیشازحد قطعات مختلف موردنیاز براي مونتاژ آپشنهاي متعدد خودروها قرار دارد
طي چند سال گذشته، حركت بهسوی مونتاژ ماژولار، همراه با شکلگیری پارکهای تامين كنندگان در كنار کارخانههای مونتاژ خودرو، براي كاستن از فشارها بر خطوط مونتاژ مؤثر بوده است
طرفهای ارایه دهنده خدمات لجستیکی (Party Logistics Providers (PLP))
جواد خمیس آبادی
عضو بورد مراکز علمی تحقیقاتی زنجيره تامين و مهندسی لجستیک
رشد سیستمهای توليدي منعطف و افزايش فزاينده تنوع خودروها، تاثيري قابلملاحظه بر نحوه سازماندهی جريان انتقال قطعات به خودروسازان و نقلوانتقال درون کارخانهای آن داشته است. درنتیجه، خودروسازان براي بهبود موقعيت خود بهعنوان يك سازمان شديداً پاسخگو با حداقل هزينه، در حال برونسپاری بيشتر فرايندهاي لجستيك (رو به درون و رو به بيرون) خود هستند. اين اقدام بهگونهای انجام میشود كه اطمينان لازم درزمینه تحويل منظم قطعات به خطوط مونتاژ در زمان مناسب، فراهم باشد.
برخي خودروسازان نيز به اين جمعبندی رسیدهاند كه فعالیتهای مربوط به لجستيك، جزو قابلیتهای اصلي توليد خودرو نيست و لذا برونسپاری كل فرايند را آغاز کردهاند. در اين زمينه، تنها مقاومت كارگران يا اتحادیههای كارگري، موجب عقبنشینی آنها میشود.
كانون چالش لجستيك خط مونتاژ خودرو است كه در معرض خطر تراكم بیشازحد قطعات مختلف موردنیاز براي مونتاژ آپشنهاي متعدد خودروها قرار دارد. براي مقابله با اين مسئله، خودروسازان در برخي کارخانهها در پي حفظ سطح موجودي قطعات در كنار خطوط مونتاژ به كمتر از 2 ساعت و يا كمتر از آن هستند. اين امر، چالشي واقعي است كه براي كنترل آن، دو رويكرد عمده يا تركيبي از هر دو به كار گرفته میشود.
يك رويكرد، استفاده از روش مرسوم JIT در تحويل قطعات بهصورت محمولههای كوچك و دفعات بيشتر است و ديگري، روش تحويل متوالي قطعات است. اين دو رويكرد، مستلزم فعالیتهای اضافي ازجمله فعالیتهای فيزيكي جابجايي كالاها و عمليات اداري است.
ارایهدهندگان خدمات لجستيكي
ارايهدهندگان خدمات لجستيکي طرف اول
اين نسل از ارائهدهندگان خدمات لجستيکي(1PL) همان شرکت يا شخص حقيقي است که نياز دارد بار، کالا، محصول يا وسيله خود را از نقطهاي به نقطهاي ديگر حمل کند و خودش اين کار را انجام ميدهد. عبارت «ارايهدهندگان خدمات لجستيکي طرف اول» هم به ارسالکننده بار و هم به دريافتکننده بار اطلاق ميشود.
ارايهدهندگان خدمات لجستيکي طرف دوم
اين نسل از ارايهدهندگان خدمات لجستيکي (2PL)، متصديان حملونقلي هستند که داراي داراييهاي سرمايهاي (همچون کاميون، فضاي انبار و مانند اینها) بوده و بهطور واقعي همه ملزومات انجام حمل و نقل را دارا هستند. خطوط حمل و نقل دريايي که کشتيهايي را تحت مالکيت يا در اجاره خود دارند، شرکتهاي خطوط هوايي که هواپيماهايي را تحت مالکيت يا در اجاره خود دارند و شرکتهاي حمل و نقل زميني بار که کاميونهايي را تحت مالکيت يا در اجاره خود دارند، نمونههاي بارزي از 2PLها ميباشند.
ارايهدهندگان خدمات لجستيکي طرف سوم
ارايهدهندگان خدمات لجستيکي طرف سوم، شرکتهايي هستند که خدمات لجستيکي برونسپاری شده را در قالب قراردادهايي مشخص (معمولا بلندمدت) براي شرکتها انجام ميدهند. شرکتهاي 3PL معمولا قسمتي يا گاهي وقتها کل کارکردهاي مديريت زنجيره تامين شرکتهاي طرف قرارداد خود را بر عهده ميگيرند. اين شرکتها معمولا در حوزههاي حملونقل و انبارداري متخصص هستند و قادرند خدمات خود را با انواع مختلف و متنوعي از محصولات منطبق سازند.
در شکل شماره 1، نقش یک 3 PL در سطح مدیریت زنجیره تامین آورده شده است:
شکل شماره 1: 3PL در سطح مدیریت زنجیره تامین
ارايهدهندگان خدمات لجستيکي طرف چهارم
اين نسل از ارايهدهندگان خدمات لجستيکي(4PL) و یا (Lead Logistics Provider (LLP))بهصورت يک تشکيلات مستقل است که اساس آن نه بر پايه داراييهاي سرمايهاي خدمات لجستيکي (مثل وسايل حملونقل و نگهداري) بلکه از نوع يکپارچهکنندگي است که منابع، قابليتها و فناوريهاي سازمان خود را با ساير شرکتها و سازمانها (شامل توليدکنندگان، توزيعکنندگان و حتي شرکتهاي 3PL) يکپارچه کرده و از اين طريق، راهحلهاي مديريت زنجيره تامين جامع را براي مشتريانش طراحي، ايجاد و اجرا ميکند.
در شکل شماره 2، نوع خدمات و بازیگران اصلی در هر یک از چهار طرف ارایه دهنده خدمات لجستیکی، آورده شده است.
شکل شماره 2: نوع خدمات و بازیگران اصلی در هر یک از چهار طرف ارایه دهنده خدمات لجستیکی
ارايهدهندگان خدمات لجستيکي طرف پنجم
ارايهدهندگان خدمات لجستيکي طرف پنجم، تقاضاهاي مختلف 3PLها و اعضاي مختلف زنجيره تامين را در يک ظرفيت حجيم تجميع و يکجا ميکند تا از اين طريق آنها بتوانند با مذاکرات دوجانبه امکان توافق روي نرخهاي مطلوبتري با شرکتهاي حملونقل داشته باشند. اين نسل از ارايهدهندگان خدمات لجستيکي همچون نسل قبل بر پايه داراييهاي سرمايهاي نبوده بلکه تلاش ميکنند تا خدمات خود را در يک بستر الکترونيکي ارايه دهند. ويژگي کليدي 5PLها تلاش آنها براي ايجاد همکاري مشارکتي بين اعضاي يک زنجيره تامين با شرکتهاي لجستيکي بهمنظور حداکثر بهرهبرداري از ظرفيتهاي موجود با ايمنترين و کمهزينهترين راهحل ممکن ميباشد. کارکرد اصلي5PLها بيشتر براي زنجيرههاي تامين بينالمللي بوده و باعث کمرنگ شدن نقش مرزهاي کشورها در مراودات و تجارت جهاني ميشوند.
در شکل شماره 3 ، تفاوت بین هر یک از طرفهای ارایه دهنده خدمات لجستیکی، ارایه شده است.
شکل شماره 3: تفاوت بین هر یک از طرفهای ارایه دهنده خدمات لجستیکی
بحث و جمعبندی
طي چند سال گذشته، حركت بهسوی مونتاژ ماژولار، همراه با شکلگیری پارکهای تامين كنندگان در كنار کارخانههای مونتاژ خودرو، براي كاستن از فشارها بر خطوط مونتاژ مؤثر بوده است. بهکارگیری ماژول، شمار قطعات تحويلي به خطوط مونتاژ را كاهش میدهد. با استفاده از پارکهای تامين كننده، تامين كنندگان ماژولار بهاندازه كافي به خط مونتاژ نزديك هستند تا بتوانند ماژولهای تازه مونتاژ شده را دقيقاً در زمان لازم به خط مونتاژ تحويل دهند. اين امر، اغلب در هزينه حمل و نقل ماژولهای بزرگ و حجيم، صرفهجویی قابلملاحظهای ايجاد میکند.
هماکنون، خودروسازان گسترش استفاده از پارکها و ماژولها را براي پشتيباني از تحويل متوالي، ادامه میدهند، اما برونسپاری عمليات لجستيك سریعتر از ديگر روندها در حال انجام است. تامين كنندگان رده اول نيز به اين نكته پي بردهاند كه ايجاد كارخانه و يا تسهيلات در كنار همه کارخانههایی كه تامين متوالي مجموعههای پيش مونتاژي يا ماژولهای آن را بر عهده دارند، ازلحاظ اقتصادي توجیهپذیر نيست.
ايجاد يك واحد جديد همراه با نيروي كاري لازم و هزینههای سربار، تنها با توجه به ميزان حجم توليد و پيچيدگي كار مونتاژ لازم براي آن، توجیهپذیر است. يكي از راههای خودروسازان براي غلبه بر اين مشكل، تعيين يك يا چند طرف ثالث درزمینهٔ لجستيك است تا بتوانند براي تامين كنندگان رده اول، فعالیتهای مربوط به تحويل متوالي را نزديك كارخانه مونتاژ انجام دهند. اين امر، موجب ايجاد مقياس اقتصادي لازم براي راهحلی واقعبینانه میشود و بهسرعت رواج يافته است.
بهاینترتیب ، هزینههای لجستيك تابعي از حجم فعالیتهای شركت خودروساز خواهد شد. شركت خودروساز با اتخاذ اين روش خود را از تحمل هزینههای ثابت ناشي از مالكيت منابع مربوط به لجستيك رها میسازد و با كاهش فعاليت توليدي ، هزینههای لجستيك نيز كاهش و با افزايش آنها افزايش مییابند.