صنعت حمل و نقل آنلاین: مشکل گرانی وکیفیت لاستیک،همچنان دامنگیر دارندگان وسا ئط نقلیه سبک و سنگین است.ازسوی دیگرتولیدکنندگان تایرنیزخوددرمیان انواع مشکلات،آن هم درشرایط تحریم، دست وپا می زنند.این صورت مساله رابامهندس تنها،سخنگوی انجمن تایرایران درمیان گذاشتیم:
علت افزایش نرخ لاستیک در برخی مدلها، از جمله تایر پراید با سایر مدلهای موجود چیست؟
عمر تایر بستگی به مسافت پیموده دارد و به طبع تایر پراید به علت استفاده بیشتر عموم از این خودرو، پرمصرفتر از سایر مدلهاست. از سوی دیگر، قیمتگذاری تایر تحت نظارت سازمان حمایت تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انجام میگیرد و کارخانهها هم با همان قیمت مصوبه، محصول را به فروش میرسانند. رشد قابل ملاحظه تایر پراید بهخصوص در چندماه اخیر درحالی رخ داده که تولید این محصول به نسبت مدت مشابه سال قبل، حدود 20درصد و تولید سایر تایرهای سواری در مجموع 8 درصد افزایش داشته است. این موضوع از این جهت قابل تأمل است که تولید خودرو پراید در همین بازه زمانی افزایش تولید چندانی نداشته است. در نتیجه از نظر عرضه تایر داخلی مشکلی وجود نداشته است که بتواند در بازار چنین تب و تابی ایجاد کند.
ممکن است بعد روانی بازار بر این روند موثر بوده باشد؟
نمیتوان علت آن را فقط در مسائل روانی حاکم بر بازار جستوجو کرد. این موضوع را میتوان از دو بعد مورد بررسی قرار داد. بازار ما بر پایه یک سیستم سنتی آمیخته با عناصر فرهنگی و اخلاقی جامعه سرمایهداری استوار است. به این معنی که نظام سنتی بازار که از چند قرن پیش تا به حال تفاوت چشمگیری نداشته، با فرهنگ سرمایهداری که اولویت آن دستیابی به پول بیشتر در کوتاهترین زمان ممکن است، تلفیق شده و یک معجون عجیب تولید کرده است. همین موضوع سبب میشود تا کالایی به یکباره افزایش قیمت داشته باشد و شرایط بحرانی ایجاد کند. لذا سودجویی افراد به منظور بازارسازی میتواند یکی از این عوامل موثر باشد.
واردکنندگان با اعمال فشار به وزارت صمت، در تلاشاند تا تعرفه تایرهای سواری را کاهش دهند. این تهاجم را سال گذشته به تایر باری وارد آوردند و اتفاقا موفق هم شدند. ای بسا همین موضوع هم در رابطه با برخی مدلهای تایر سواری که مورد بحث ماست بهکار گرفته شده باشد. نباید فراموش کرد که گرایشی در برخی مقامات نیز وجود دارد که عنوان آن را میتوان وارداتدرمانی نامید. در واقع این افراد سعی در جبران مشکلات و کمبودها با انبوه واردات دارند و این پاک کردن صورت مسئله است. از همه مظلومتر همین تولیدکننده معدود لاستیک است که همه بار بر دوشش گذاشته شده و بعد هم وی را به عدم نظارت بر بازار متهم میکنند ولی از آن طرف به راحتی واردات با سیری صعودی انجام میگیرد.
آیا شرکتهای تولیدکننده بر نحوه توزیع محصولات، چه در مورد تایرهای سبک در بازار و چه تایرهای سنگین میان رانندگان دخالتی دارند؟
هر شرکتی چند نماینده در سراسر ایران دارد که این نمایندگان بهصورت ماهانه محصولات را بهصورت سهمیهبندی از کارخانه دریافت میکنند. در برخی شرکتها قراردادهایی با تعاونیها و سازمانهای مصرفکننده بزرگ صورت میگیرد و توزیع محصول توسط آنها انجام میشود. مثلا در مورد تایر سنگین، ستاد تنظیم بازار موازینی را تعیین کرد که بر اساس آن در جادههای بین شهری، راهداریها حوالهای را ارائه میدادند و نمایندگان توزیع موظف بودند طبق این حوالهها لاستیکها را توزیع کنند و حق فروش به غیر را نداشتند. در داخل شهرها نیز این وظیفه بر عهده شهرداریهاست. این روند اما کمکم اشباع شد و حتی بسیاری از کامیونداران، چند حلقه بیشتر از نیازشان تهیه و انبار میکردند. همین موضوع سبب شد تا تقاضا برای لاستیک در ماههای بعد کم شده و حواله کمتری صادر شود و در نتیجه، سرمایه فروشندگان و تولیدکنندگان تایر راکد و انبارها مملو از تایر شد. در ادامه دولت فروش تایرها را در چند سایز بهخصوص، مشمول محدودیت زمانی کرد. بدین معنی که در برخی مدلها اگر تا زمان معینی حوالههای این مدلها صادر نمیشد توزیعکنندگان میتوانستند آزادانه آن را به فروش برسانند.
نوروز امسال نسبت به زمان مشابه در سال گذشته 26 درصد کاهش تولید داشتهاید. علت این امر چیست؟
نباید فراموش کرد که افزایش و کاهش تولید در این صنعت به دلیل تنوع در تولید مدلهای بیشمار تایر، اتفاقی قابل پیشبینی است. البته علت کاهش چشمگیر ابتدای امسال، کمبود مواد اولیه در سال گذشته، نوسانات نرخ ارز، تامین و انتقال ارز و محدودیت در انتخاب فروشندگان خارجی مواد اولیه به دلیل تحریمها بود.
در حال حاضر تولید تایر در کشور به چه میزان است؟
بهطور کلی تایرها را میتوان به دو مدل بایاس و رادیال تقسیم کرد. در تولید تایرهای بایاس به لحاظ ظرفیت مشکل بهخصوصی نداریم و حتی بیش از مصرف کشور، ظرفیت و توان تولید داریم، اما درباره تایرهای رادیال سنگین هنوز فاصله زیادی با استاندارد مورد نظر وجود دارد. این تایر تمام سیمی، تنها توسط یک کارخانه تولید میشود که آن هم چیزی حدود 320هزار حلقه است. در حالیکه سرانه مصرف در کشور نشان میدهد که در هرسال بیش یک میلیون حلقه مورد استفاده قرار میگیرد. لذا کمتر از یک سوم آن در داخل تولد میشود و مابقی آن وارداتی است.
آیا برای پر کردن این ظرفیت تولیدی خالی، اقدامی صورت گرفته است؟
در حالحاضر دو طرح نیمهکاره در رابطه با تولید این لاستیک وجود دارد که برای اجرایی شدن به حمایت مالی نیازمندند. تکمیل این دو طرح میتواند بخش زیادی از نیازهای داخلی را فراهم کرده و وابستگی ما را به واردات کمتر کند. طی یک سالونیم گذشته تایر باری تمام سیمی با ارز 4200 تومانی وارد شده و حتی تعرفه واردات آن به 5 درصد کاهش یافته است. درحالیکه این شرایط برای تولیدکننده مهیا نیست. نهایت لطف دولت به تولیدکننده داخلی پرداخت ارز نیمایی است که آن هم مدتهاست در بانک مرکزی مسدود مانده است.
تهیه مواد اولیه به چه شکل انجام میشود؟
مواد اولیه با ارز نیمایی خریداری میشود ولی واردکننده، محصول نهایی را میتواند با ارز 4200 تومانی وارد کند که این تسهیلات نه عادلانه است و نه منطقی.
چند درصد از مواد اولیه مورد استفاده در محصولات، از داخل کشور تأمین میشود؟
تنوع مواد مصرفی در صنعت تایر بسیار زیاد است. بر این اساس چیزی حدود 45 درصد از مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات به لحاظ ارزشی، وارد و باقی آن در داخل تهیه میشود.
در وارادات این مواد با چه مشکلاتی در حوزه حملونقلی روبهرو هستید؟
حملونقل در دو بخش در این صنعت ورود میکند. یکی حمل مواد اولیه وارداتی به کارخانههای سراسر کشور و انتقال محصول تولیدی به بازار که به حملونقل داخلی مربوط میشود و بخش دیگر در رابطه با کشتیرانی و ترانزیت بینالمللی است که اتفاقا ما در آن زمینه چالشهای اساسی داریم. پروسه بیمهگذاری محصولات، تعدد قوانین بینالمللی، محدودیت در رساندن محصول به ایران از سوی برخی شرکتهای حملونقلی و… جملگی سبب ایجاد دستاندازهایی در این مسیر میشوند.
آیا ظرفیت تولید کنونی به شکلی هست که بتوان در چشماندازی نزدیک به صادرات آن، همچون گذشته پرداخت؟
با توجه به ظرفیت مازاد برخی مدلها، بهخصوص تایر بایاس در کشور و استفاده زیاد آن در منطقه، پتانسیل صادرات وجود دارد ولی به دلیل تحریمهای پرفشار بینالمللی و نوسانات ارزی حاکم بر اقتصاد کشور شرایط صادرات در این برهه زمانی ممکن نیست. این درحالی است که تا دو سال پیش، تنها تولیدکننده داخلی تایرهای تمام سیمی در کشور، بهدلیل کیفیت بالای تولید، محصولات خود را به کشورهای مختلفی از جمله ترکیه که خود، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تایر در منطقه است، صادر میکرد.
ما با لبی خندان، دلی خونین و دستانی پینه بسته، پروسه دشوار تولید را پیش میبریم. پروسهای که در نهایت در راستای منافع کشور است. در واقع میزان تولید ما نسبت مستقیمی با رشد اقتصادی کشور دارد درحالیکه واردات، با اینکه نیاز کشور را در برخی موارد رفع میکند و همپوشانیهایی را در بردارد اما واردات بیش از نیاز و ارائه تسهیلاتی بیشتر از آنچه که در اختیار بخش تولید است، منجر به اختلال در اقتصاد شده و تنها به سود بیشتر عدهای که در این امر دخیل هستند ختم میشود در صورتیکه سود بیشتر در بخش تولید داخلی، پویایی اقتصادی را در پی خواهد داشت.
تعدد قوانین و مقررات در یک دیوانسالاری را تا چه حد بر صنعت لاستیک، بازدارنده امر توسعه ارزیابی میکند؟
صنعت لاستیک هم مانند سایر صنایع از این موضوع متضرر شده است. هر بار که قیمت جدیدی از سوی سازمان حمایت تولیدکننده و مصرفکننده تصویب میشود، شرکتها ملزم به ارائه مستندات خود هستند تا بررسیها روی آن صورت گیرد. پس از آن سود تولیدکننده روی قیمت تصویب شده اضافه میشود و به بازار اعلام میکنند. در شرایط عادی این شیوه جوابگوی نیاز تولیدکننده است، اما در شرایط اقتصاد شناور کنونی، همین روند بررسی و تصویب نرخ، زمان قابلتوجهی را به خود اختصاص میدهد که با توجه به تحولات روزانه بازار، عملا امری زیانده به حساب میآید. امری که رغبت سرمایهگذاران برای حضور در این صنعت را میزداید.
در حال حاضر چه تعداد نیروی انسانی در این صنعت مشغول به کارند؟
حدود 15هزار نفر نیروی مستقیم تولید در کارخانهها فعال هستند.
در صورت رسیدن این صنعت به حد تعادل سالهای قبل، آیا ظرفیت اشتغالزایی افزایش خواهد یافت؟
خیر، تعداد کنونی حتی از عرف بینالمللی هم بیشتر است. وقتی ظرفیت اشتغال بالا میرود باید توان بالا بردن بهرهوری را هم ارتقا داد. اما اگر مقصود شما اجرایی شدن طرحهای توسعهای باشد یقینا اشتغالزایی را در پی خواهد داشت.
ترکیب اعضای این انجمن به چه صورت است؟
از مجموع 10 عضو انجمن، چهار نفر مربوط به بخش خصوصی و مابقی را خصولتیها تشکیل دادهاند.
آیا این امر منجر به کاهش کارآیی انجمن بهعنوان نماینده بخش خصوصی نمیشود؟
اجازه دهید به این سوال پاسخ ندهم.