صنعت حمل و نقل آنلاین: آیا فرودگاه کابل توسط ترکیه جای پای استراتژیک برای متحدان اروپایی غربی است یا ناتو همپیمان ترکیه از طریق ترکیه اطلاعات مردمی، امنیتی، استراتژیک را جمعآوری میکند.
از سوی دیگر فرودگاه کابل، دالان و حیات خلوت امنی است که از آن طریق اطلاعات الکترونیک برای غرب فراهم میشود.
گوزلر، گوشهنویس روزنامه ملی گازاته میگوید: نباید این تفکر را داشته باشیم که امنیت هر کشور از حدود جغرافیا و مرزهای آن به طرف داخل کشور تعریف میشود و به تعبیر دیگر امنیت هر کشور با مرزهایش تعریف نمیشود. او معتقد است، امنیت ترکیه با بوسنی و هرزگوین، اوکراین و کشورهای هممرز مانند عراق و سوریه نیز باید مدنظر نظامی، سیاسی، اقتصادی یعنی دیپلماسی اقتصادی باشد.
او امنیت ترکیه را تا دره فرغانه آسیای مرکزی نیز تسری میدهد و میگوید: آمریکا جنگهای نیابتی، پیمانکاریهای دست دوم و سوم و استراتژیهای نظامی ـ اقتصادی را با ایجاد درگیریهای قومی، قبیلهای، حتی فرقهای و مذهبی را احتمالا قبل از خروج از افغانستان تعریف کرده است و نباید خروج یکباره و غافلگیرکننده نیروهای نظامی را سادهانگارانه تلقی کرد و آن را یک اشتباه سیاسی تعریف کرد.
گرچه ایجاد جو خبری و رسانهای و اشتباه آمریکا در تخلیه نظامی افغانستان میتواند یکی از ترفندهای غولهای خبری وابسته به سیا باشد.
پرسش این است که غرب از این دکترین و استراتژی چه منافعی دارد؟ آمریکا با این خروج هزینههای نگهداری نیروی نظامی را بسیار محدود کرد و کمک به افغانها را به طرف NGOها و سازمانهای بینالمللی کشانید.
در مبارزه با داعش در منطقه تعریف دیگری کرد و از سوی دیگر دوره جدیدی را در حوزه افغانستان که غرب چین است، آغاز کرد.
از طرفی اقوام افغان و جوانان آنرا چه پشتون، چه هزاره، چه هراتی، چه مزار شریفی و شیعه و سنی را در مقابل هم قرار داد.
طبیعی است که برای تسلیح نیروهای تعریف شده و قدرتهای نیابتی خود، از پاکستان تا آسیای میانه استفاده خواهد کرد و این در حالی است که در زمان استقرار نظامی خود به تمامی وجوه استراتژی آن آگاهی پیدا کرده است و میتواند به موقع استفاده کند.
بدین ترتیب فرودگاه کابل که وسعت و امکانات آن در خروج نظامیان و عوامل آمریکایی به تصویر کشیده شد، دری است سترگ ولی تحت کنترل که میتواند به تمام جهات جغرافیای افغانستان باز شود.
کنترل فرودگاه کابل یعنی کنترل افغانستان. چون هرگونه ورود و خروج به افغانستان از این منطقه است.
ضربالمثلی که تمام راهها به رم ختم میشود که در دوره امپراتوری روم گفته میشد، حالا همه راهها به افغانستان و به فرودگاه کابل ختم میشود که دروازه ورود هرگونه مواد غذایی، کمکهای بشردوستانه، ورود نمایندگان سیاسی و پرسنلهای متخصص اطلاعاتی و تسلیحاتی است که لزوما باید از آن طریق صورت گیرد.
بدین جهت کنترل آن برای آمریکا یا توسط عوامل آمریکا، ناتو، (ترکیه) قابل دسترسی و آسان خواهد بود و به دست آوردن اطلاعات لحظه به لحظه ورود و خروج اشخاص، پرسنلها و نیروهای امنیتی، آسانتر است.
کارشناسان سیاسی، نظامی، دیپلماتیک ترک معتقدند افغانستان و دره فرغانه با سیاستهای برنامهریزی شده آمریکا در آن منطقه میتواند بر آینده سیاسی ترکیه، پاکستان و هند تاثیر بگذارد.
هم اکنون روابط ترکیه با این دو کشور در شرایطی بیتنش است. از طرفی با توجه به هممرز بودن افغانستان با چین و حضور ترکهای چینی در غرب افغانستان و شرق چین، هرگونه اشتباه سیاسی در معادلات منطقه میتواند تاثیرگذار باشد؛ بهخصوص در روابط چین و ترکیه.
از طرفی روسیه در زمان ژنرال ترکی و حزب پرچم بر سیاست و قدرت نظامی چپهای افغانستان مسلط بود و بر مواضع استراتژیک و اطلاعات سرزمینی و بومی و قبایل افغانستان و گرایشهای مذهبی و فرق سنی مذهب آن در تعارض و تقابل با شیعیان آگاهی اطلاعاتی و سیاسی دارد.
ترکیه باید در این حوزه نیز دست به عصا راه برود که اگر به منافع روسیه در این حوزه لطمه وارد کند، در هزاران کیلومتر دورتر از افغانستان یعنی در مرزهای سوریه و ادلب و همچنین حوزه مدیترانه، اوکراین و مرزهای شمالی دریای سیاه نقشههای سیاسی و دیپلماسی جدید را باید تعریف کند.
پرسش دیگر این است که آیا حضور ترکیه در فرودگاه کابل یعنی حضور آمریکا و ناتو در آن منطقه است؟ اگر جواب مثبت است، یعنی حضور نظامیان ترک جایگزین نظامیان آمریکا و حافظ منافع ناتو باید تلقی شود.
طبیعی است آمریکا منافع خود را بر منافع همپیمان خود ترکیه ترجیح میدهد.
در گذشته نهچندان دور شاهد عدم تولید قطعات F35 که قرار بود در شهر قاضیآنتب تولید شود یا عدم تحویل قطعات تعمیراتی هواپیماهای جنگی F16 و اعزام برای بهروزرسانی این نوع از جنگندهها بودیم که به اختلافنظر در حوزه F35 و S400 معروف شده است.
فرودگاه کابل برای ترکیه میتواند چهارراه حوادث باشد. هماکنون شاهد حمایت غیرمستقیم آمریکا از PKK و PYD در شرق فرات که کمکهای تسلیحاتی دریافت میکنند، هستیم و ترکیه با این دو گروه نظامی ـ سیاسی بهطور مستقیم در جنگ و ستیز است.
در خاتمه باید گفت، چین در بغل دست خود یعنی غرب کشور، چشم طمع اقتصادی بر منابع عظیم معدنی افغانستان یعنی نفت، طلا، مس، مولیبدن، تیتانیوم و دهها ماده معدنی گرانقیمت نهفته در این سرزمین دارد.
آمریکا نیز با مطالعات تکتونیکی و زمینشناسی که توسط کارشناسان زمینشناسی و معدنیاب در پوشش نظامیان انجام داده است، به این آسانی این موقعیت اقتصادی را از دست نمیدهد و از طرفی افغانستان یک موقعیت ویژه استراتژیک نظامی در پشتدره خیبر به افغانستان و آسیای میانه است که مورد رقابت روسیه، چین و آمریکا است.
دکتر سیدجلال ابراهیمی
مدیر مرکز پژوهش و تحقیقات ایران و ترکیه