صنعت حمل و نقل آنلاین: در ساليان اخير به دليل مناقشات و منازعات منطقهاي و جهاني كه در اثر مسایل مختلف اقتصادي، اجتماعي، زيست محيطي و … به وقوع پيوسته است، به دفعات از كلمه ديپلماسي استفاده شده است. اين لغت در ادبيات خبري و سياسي و اخيرا اقتصادي نيز بسيار استفاده مي شود. هر چند اين كلمه وارداتي است ولي به نظر ميرسد امروزه اين واژه ديگر نه تنها در عالم سياست بلكه در عالم اقتصاد و تجارت جاي خود را باز كرده و استفاده از آن به غايت صورت ميپذيرد.
چندي پيشتر به همراه يكي از دوستان هيات مديره راهي كشور تركمنستان شديم تا در اولين همايشي كه توسط سازمان ملل متحد در خصوص حمل و نقل برگزار شد شركت كنيم. اين همايش تحت عنوانConference Global Sustainable Transport (همايش جهاني حملونقل پايدار) برگزار شد. همان طور كه اشاره كردم متولي اين كنفرانس سازمان ملل متحد بود كه با همكاري و ميزباني تركمنستان در شهر عشق آباد برگزار شد.
نكات قابل توجه و تامل زيادي در اين كنفرانس به چشم ميخورد. اما آنچه بيشتر جلب نظر ميکرد نحوه و چگونگي ارایه مطالب توسط سخنرانان بود كه به نمايندگي از كشورهاي خود در سطوح مختلف در اين كنفرانس شركت کرده بودند. طي دو روز برگزاري اين همايش نمايندگان حدود هشتاد كشور با سمتهاي متفاوت از رياست جمهوري تا معاون وزير حضور داشتند. آنان هر يك به فراخور مسووليت، به بيان نظرات خود در زمينه حملونقل پايدار و نقش آن در جهان امروز پرداختند. در اين كنفرانس همچنين نمايندگان ديگر ارگانها و سازمانهاي بينالمللي نظير بانك جهاني، سازمان اقتصادي اکو( ECO ) و ساير سازمانها و ارگانهاي دولتي و خصوصي مرتبط با حملونقل و بدنه آن نيز حضور فعال داشته و سخنرانيهايي را ايراد کردند.
نكته قابل توجه در اين بين حضور پررنگ همسايگان و كشورهاي منطقه از قبيل افغانستان، پاكستان و كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز بود كه همگي در سطوح بالا همچون رياست جمهوري و يا معاونين رياست جمهوري و همچنين كشورهايي نظير تركيه، گرجستان و ارمنستان در سطح وزير حضور بهم رسانيده بودند. اين سطح از حضور خود نشاندهنده اهميت اين دست كنفرانسها و نقش آن در تحولات آينده صنعت حملونقل است. هر چند اين كنفرانس جنبه جهاني داشت اما كشورهاي منطقه از فرصت استفاده کرده و مسایل را از ديدگاه منطقهاي نيز مورد بررسي قرار داده بودند. ریيس جمهور افغانستان به موضوع ترانزيت از طريق چين و ايران به اروپا پرداخت و نقش افغانستان را در اين مسير بيان کرد و البته صحبتهاي ايشان بیشتر بر نقش كشور متبوعش در مسایل حمل ونقل منطقهاي و جهاني و متمايز کردن آن تاکید داشت. ايشان به دستآوردهاي كشور خود در اين چند سال براي احياي اين مسير اشاره کرد. ریيس جمهور پاكستان به نقش بندر گوادر در جهت راهاندازي كريدورهاي جديد ترانزيتي اشاره کرد. بندري كه در آينده نزديك رقيب بسيار بزرگي در جايگزيني بنادر ايران خواهد بود. نمايندگان ساير كشورهاي آسياي ميانه نيز هر كدام به نوعي از نقش فعال خود در كريدورهاي ترانزيتي پرداخته و به اهميت كشور خود در آن اهتمام ورزيدند.
در اين بين وزير حملونقل چين نيز به بيان احياي راه ابريشم (Silk Road ) پرداخت و اين مسير را شاهراهي حياتي در ارتباط بين آسيا و اروپا دانست. كشورهايي نظير تركمنستان، قزاقستان، آذربايجان و گرجستان و تركيه تلاش مضاعفي داشتند تا كريدور شمال را معرفي کرده و از مزاياي آن براي جمع سخن گفتند. متاسفانه در بسياري از مسيرها و كريدورهاي نامبرده كمتر اسمي از جمهوري اسلامي ايران بود و يا اگر هم اسمي برده ميشد بسيار كمرنگ مي نمود.
اما حضور كشور جمهوري اسلامي ايران در اين اجلاس چگونه و به چه نحوي بود؟
مقارن شدن اين همايش با حادثه دلخراش قطار تبريز-مشهد باعث شد كه وزير و هيات همراه از حضور در همايش انصراف داده و عليرغم اينكه شواهد نشان مي داد كه سخنراني نماينده ايران بايد در بين چند نفر اول ارایه دهندگان مطالب باشد، اين فرصت به دليل عدم حضور از بين رفت و هيچكس به بيان نقطه نظرات كشور جمهوري اسلامي ايران نپرداخت و حتي در اين زمينه نمايندهاي نبود تا بيانیهاي را هر چند مختصر قرائت کند. واقعا جاي اين بود كه شخصي به نمايندگي از ايران به اهميت و محوريت ایران در كريدورهاي منطقهاي پرداخته و تلاشهاي به عمل آمده را به سمع و نظر حاضران برساند.
البته نگارنده در اينجا فقط قصد بيان اهميت حضور فعال و سازنده در اين كنفرانسها را دارد و لاغير. شايد تقارن اين كنفرانس با حادثه اشاره شده حداقل اين اثر را داشت كه در محافل جهاني اين چنيني و تاثيرگذار علل بروز حوادث تلخي نظير آنچه در محور مشهد – تبريز اتفاق افتاده بود را چماقي كرده و آن را چون پتكي بر سر تحريمها فرود آورد و مقصر اصلي را تحريمكنندگان (كشورهاي غربي) دانسته و با استفاده از اين فرصت انگشت اشاره را بر روي آنان گذاشته و آنها را زير سوال برده كه مانع از انتقال تكنولوژي پيشرفته به كشورهاي در حال توسعه هستند. يعني نتيجه تحريمهاي ظالمانه، وقوع حوادث ناگواري از اين دست است.
در اين فرصتها ميتوان با استفاده از ديپلماسي صحيح و به هنگام در يك كنفرانس جهاني تاثيراتي را بر جاي گذاشت كه شايد نتوان در هيچ جاي ديگر اثرات آن را ديد.
حضور بسياري از كشورهاي جهان و منطقه باعث شده بود كه رايزنيهاي منطقهاي و دوجانبه يا چند جانبه را در سطوح مختلف شاهد باشيم. طبيعتا امكان بيان مواضع و برنامههاي آينده به طور شفاف و رودررو در دنياي امروز زياد هم نيست، اين چنين فضاهايي باعث ايجاد تعاملات خوب و بينالمللي موثري خواهد شد. متاسفانه در اين همايش حضور كمرنگ ايران چه در اصل كنفرانس و چه در كميتههاي فرعي و مسایل جانبي در طول زمان همايش كاملا به چشم ميخورد. انتظار آن ميرفت، همانطور كه اخيرا در صحنههاي بينالمللي و خصوصا برجام توانستيم با يك ديپلماسي كاملا هوشمندانه به موفقيتهاي قابل توجهي دست يابيم، بتوان اين مذاكرات را الگو قرار داده و با استفاده از يك ديپلماسي مشخص و با برنامه، حضور خود را در مجامع حملونقلي جهاني و منطقهاي گسترش داده و وضعيت خود را در كريدورهاي موجود و احيانا آنهايي كه در دست ايجاد است، تثبيت يا احياء کنيم.
بايد اذعان داشت كه در خصوص كريدورهاي جديد تعريف شده، نهايت سعي و تلاش كشورهاي منطقه اين است كه عليرغم موقعيت استراتژيك جغرافيايي ايران، ديگر كشورها سعي دارند ما را حذف کرده و يا نقش غير فعالي را براي ما ايجاد کنند.
ما شاهد اين بوديم كه فقط در كريدورهايي حاضر ميشويم كه نوعي ناچاري و اجبار در آن به نظر ميرسد و شواهد طوري است كه كشورهاي حاضر در اين مسيرها (به دليل فشارهاي غيرمستقيم يا مستقيم بعضي از كشورهاي غربي و يا منافع شخصي) در كريدورهاي فعلي فعاليت خود را در زمينه كمرنگ کردن نقش ايران در مسيرهاي موجود آغاز کردهاند. علاوه بر اين متاسفانه وجود قوانين و مقررات عبور ترانزيتي از كشورمان كه چندان به روز و مدرن هم نيست مزيد بر علت شده و باعث تشديد اين فضا ميشود.
به نظر ميرسد “ديپلماسي حملونقل بينالمللي” ما دچار ضعف و يا نقصهايي است كه به پارامترهاي زيادي بستگي دارد كه البته جاي بحث آن به طور مفصل در اين جا نيست. اما به جرات ميتوان گفت حضور مستمر و قوي و فعال و درگيرانه در مجامع بينالمللي و منطقهاي ضرورت وجودي ما را براي ديگران مشخص و مطرح ميکند و باعث ميشود حضور ما نه تنها شرط كافي بلكه شرط لازم براي اين كريدورها باشد.
آنچه مسلم است با يك ديپلماسي مقتدر و از طريق همكاري وزارت امور خارجه و وزارت راهداري با توجه به امكانات سخت افزاري و نرم افزاري موجود ميتوانيم خود را از اجزاي اصلي بازيگران منطقهاي و جهاني قرار داده و سعي کنيم به كليه كشورها القاء كنيم كه بدون حضور كشور جمهوري اسلامي ايران تعاملات منطقهاي حملونقل با اشكال و نقصان رو به رو خواهد شد. در اين حالت ديپلماسي ما معناي واقعي به خود گرفته و حضور فعال ما را در كريدورهاي جديد احيا و در كريدورهاي قديمي تثبيت خواهد کرد. به اميد آن روز