فریبرز رئیس دانا
مجازات را میتوان به طور اساسی در محورهای فلسفی، جامعهشناسی متعارف، روانشناسی (فردی و اجتماعی)، اقتصاد سیاسی، سیاست و مدیریت مورد بررسی قرار داد. اما وقتی مجازات برحسب علت و انگیزه آن مورد توجه قرار میگیرد، تقریبا تمامی این حوزهها را فرا میخواند یا به آنها سری میزند. چرا مجازات، و در بحث ما مجازات قانونی، در جامعه مدنی به کار میرود و اجرا میشود. دلایل و انگیزههای آن را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
ـ انگیزههای شخصی و انتقامجویی (سزای اعمال)
ـ انگیزه کاهش و کنترل جرم (بازدارندگی)
ـ اعمال قانون چونان اصلی برای بقای حاکمیت (قانون مداری)
ـ حیات از ساخت و بافت اجتماعی (جامعه محوری)
ـ دفاع و تامین حقوق خسارتدیدگان بالفعل و بالقوه (حقوق فردی و اجتماعی)
ـ پیشگیری از ارتکاب جرم و تکرار و اشاعه آن (پیشگیرانه)
ـ انگیزه و اصل تادیب برای متجاوزان به حقوق دیگران (ضرورت تادیب)
ـ درس آموزش عبرت اجتماعی (عبرتآموزی)
شماری از این انگیزهها و شاید همه آنها در گذشته و در نظامهای اجتماعی سنتی نیز سابقه یا هوادار داشتهاند. هر چه جنبه مجازاتهای واکنشی و انتقادی و تأدیبی (به ویژه بر بنیاد اصول سنتی حاکم) بیشتر میشود، مجازات ریشه بیشتری در جوامع کهن و سنتی دارد. در جوامع مدرن اصلهای بقای اجتماعی و قانون مداری اهمیت بیشتری مییابد و در واقع به انگیزههای اصلی تبدیل میشود. عملا تشخیص دقیق و تفکیک انگیزهها چندان عملی نیستند اما از حیث نظری کماکان باید در تحلیل انگیزهها پافشاری کرد تا فلسفه و کارآیی جرم و مجازات آن شناخته شود. (آن قسمت از بحث را که جنبهی حقوقی دارد با اجازه و تأئید دکتر عرفان لاجوردی مینویسم) […]
ادامه مقاله را می توانید در شماره 359 “ماهنامه صنعت حمل و نقل “ بخوانید