اقتصاد مقاومتی بر پایهی جهاد اقتصادی و نظام انگیزشی اسلامی كه به عنوان راهكار مقابله با تحريم ها به كار گرفته شد، رویکردی جدید در قالب گفتمان انقلاب اسلامی است و عملیاتی کردن آن منوط به تبیین مدل جامع از پیشرفت بر مبنای اقتصاد اسلامی است.اصطلاح اقتصاد مقاومتی اولین بار توسط رهبر جمهوري اسلامي ايران، حضرت آيت الله خامنهاي (مد ضله العالي) در کشوراستفاده شد ، این مهم با توجه به توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترك، جايگاه اقتصاد مقاومتي و چرايي و چگونگي آن در افق زماني پس از برجام در دولت آقای دکتر روحانی در راهبردهای اصلی قرار گرفت.
با انقلاب اسلامی در ايراننوعي ازحکومت سياسي در دنیا با شكل جديد حاكميت ديني بر مبناي جمهوري که بنای سازگاری با قطب قدرت استکبار را نداشته و به مبارزه با استکبار پرداخت،ظهور نمود. چنین حکومتی آن هم درمنطقه خاورمیانه[1] که از لحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی[2] دارای اهمیت بسیار زیاد است، باعث شد که نظامهاي استکباري با تمام قوا به مبارزه پرداختند.
يكي از اين موارد جنگ ايران و عراق بود كه با پایان یافتن آن و عدم پیروزی استکبار در زمینه های نظامی، تهاجمات به عرصه های دیگرکشیده شد. یکی از این تهاجمات، خصوصاً در سال های اخیر، عرصه اقتصادی[3] است. بنابراین كشور با بهرهبرداري از استراتژيهاي برنامهريزي شده، مکلف به نوآوری و نظریه پردازی و الگو سازی در عرصه های جدید اقتصادی گرديد. هر کشوری که علم استکبار ستیزی را برپاکند، نیازمند چنین الگوهایی است. یکی ازاین مفاهیم اقتصاد مقاومتی است. نوشتار حاضر با هدف بررسي اجمالي پيرامون «بررسي وضعيت اقتصاد مقاومتي پس از توافقات هستهاي» تهيه شده است.
بنا به تعریف برخی از اقتصاد دانان از اقتصاد مقاومتی، این نوع اقتصاد معمولاً در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته و مصرف کننده یک کشور قرارمیگیرد که منفعل نیست و به معنی تشخیص حوزههای فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بیاثر کردن آن تاثیرها میباشد .در این خصوص لازم است برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی وابستگیهای خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تاکید گردد. برای تداوم این نوع اقتصاد، باید هرچه بیشتر به سمت محدودکردن استفاده از منابع نفتی و رهایی از اتکای اقتصاد کشور به این منابع حرکت کرد و توجه داشت که اقتصاد مقاومتی در شرایطی معنا پیدا می کند که جنگ اقتصادی و همچنین جنگ نرم از طرف دشمن وجود داشته باشد ، که اقتصاد مقاومتی معنا پیدا نموده و محور های آن ترسیم شود.
این محورها به صورت مفهومی به دنبال کارآمد سازی مدیریت کشور نهادینه گردیده و به باور ومشارکت همگانی واعمال مدیریت های عقلایی ومدبرانه، به عنوان یک پیش شرط راهبردی برای رسيدن به اهداف عالیه نظام ترسیم شده. دولت جناب آقای دکتر روحانی در پسا برجام با توجه به مثلثی که هر یک از اضلاع آن تاثیر مستقیم بر نتیجه نهائی پیشرفت کشور دارند و حرکت آنها با هم میتواند در راستای افزایش تولید ملی بهبود پیدا کند عمل نموده و با تأکید رهبر جمهوري اسلامي ايران بر ضرورت تداوم تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، مبین سه ضلع این مثلث بوده که برای دولت، دست اندرکاران تولید و مردم نقش آفرینی می کند.
محدود سازی اقتصاد دولتی و آزاد سازی اقتصاد، مبتنی بر مردمی کردن اقتصاد از طریق مشارکت دادن به فعالان بخش خصوصی و رفع موانع و مشکلات با تسهیل قوانین میتواند بخش خصوصی را به عنوان موتور و محرک اصلی رشد اقتصادی و صنعتی کشور همراه کند.
از آنجا كه نخبگان علمی افراد برجسته و کارآمدی هستند،تاثیرآنها در تولید علم، هنر و فناوری کشور مشهود بوده و کارآفرینی آنان در راستای تولید دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و توازن در کشور ميگردد، ولی خوشبختانه دولت تدبیر و امید، تدبیر نموده و قانونهای که بعضاً در سال های پیش از انقلاب مصوب شده را مورد بازنگری قرار داده و در جهت تسهیل اقدام می کند.
دولت دکتر روحانی با جوان گرائی و باور به قدرت جوانی عرصه را برای ابراز وجود نخبگان مهیا نموده و اين مهم تا به جايي پيش مي رود كه با حمایت مقام معظم رهبری (مد ضله العالي) عرصه برای تولید و فناوری توسط جوانان در راه بهبود قرار گرفته است.
پس از توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترك[4] (برجام)ايران و 1+5 مورخ 23 تير ماه 1394 (14 جولاي 2015) در وين، اعلام آمادگی كشورهاي بزرگ اقتصادی و شركتهاي نفتی برای سرمایهگذاری در ایران (از سفر هیئت آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی و . . .) نشان داد که :
لغو تحريمها باعث انتقال تكنولوژي و سرعت بخشيدن به ارتقاي سطح فناوري و نوآوري ميگرددكه نتيجه آن، تعالي جمهوري اسلامي ايران، در دوران پسا تحريم است.
امنيت سياسي و اقتصادي براي حضور در حوزههاي فرهنگي، هنري و توريستي از جمله ديگر نتايج حاصل از لغو تحريمها است كه ميبايست براي آن برنامهريزي شود.
حضور در عرصههاي سياسي و نمايش قدرت حكومت جمهوري با نگاه ديني و يا همان جمهوري اسلامي به دنيا و دعوت به استقرار چنين نظامهايي در ساير كشورها
از جمله نتايج دوران پساتحريم خواهد بود.بنابراین برای داشتن اقتصادی قوی و مقاوم در برابر ضربهها و تهدیدات چارهای جز حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی نداریم.اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی که در دستور کار دولت دارد میتواند اقتصاد کشور را با تکیه بر عوامل درونزای تولید نظیر خودکفایی در فرایندهای تولید، بکارگیری اقتصاد دانش بنیان و استفاده از درآمدهای واقعی شرایطی را فراهم آورد تا رشد و پویایی مستمر و دائمی بر اقتصاد کشور حاکم گردد.در این صورت نگرانی برای وضع تحریم ها و بازگشت مجدد آن دیگر وجود نخواهد داشت.
ما از تحريمها درس آموختههاي بسيار زيادي داريم. مهمترين اين درس آموختهها آن است كه بايد به توان و باور و اعتماد اينكه «ما ميتوانيم» برسيم كه رسيديم. پس در دوران بعد از لغو تحريمها بايد به گونهاي عمل كنيم كه از اين درس آموختهها فاصله نگيريم و دانشهايي كه طي اين سالها كسب كرديم و فناوريهايي كه در داخل كشور توسعه دادهايم را بايد تقويت كرده و گسترش دهيم. كشورهاي اروپايي و آمريكايي كه ما را تحريم كرده بودند به اين باور رسيدند كه ما صاحب فناوري هستيم؛ قدرتمنديم؛ و در همه زمينهها ميتوانيم ابتكار عمل داشته باشيم. ما بايد به اكتساب[5]دانشها و فناوريهايي كه به آنها دست نيافتهايم و فاصله زيادي تا دستيابي به آنها داريم بپردازيم و ساير فناوريها را با تكيه بر توان داخلي خودمان توسعه دهيم تا وابستگي ايجاد نشده و خود باوري ما خدشه دار نشود. اين امر نيازمند برنامهريزيهاي راهبردي در زمينه شناسايي دانشها و فناوريهاي مورد نياز حال و آينده و همچنين ترسيم نقشه راه[6] اكتساب آنها ميباشد. ايجاد شبكههاي علمي مشترك با ساير كشورها، توسعه شبكههاي دانشي-فناورانه، ائتلافات علمي و فناورانه و سرمايه گذاري مشترك[7] از جمله اين نوع راهبردهاست كه نيازمند برنامهريزيهاي ملي و فراملي ميباشد.
نكته ديگر قابل ذكر، توجه به حفظ و تقويت قدرت رقابت پذيري كشور است. براي دستيابي به اين مهم بايد به گونهاي عمل شود كه ضمن جلب، حفظ و افزايش اعتماد ملي به محصولات داخلي زمينه براي سرمايهگذاريهاي خارجي فراهم گردد. به طوري كه در يك بازي برد-برد[8] هم اقتصاد كشور تقويت شود و هم براي سرمايهگذاران خارجي،از طريق كاهش ريسك و افزايش جذابيت سرمايه گذاري، ارزش آفريني گردد.
با توجه به آنچه تاكنون گفته شد، چنين نتيجهگيري ميشود كه سياستهاي اقتصاد مقاومتي ابزاري بسيار قدرتمند در مسير مبارزه با تحريمها بوده است كه لغو تحريم ها و امضاي برجام به عنوان یک افتخار ملی گواه اين موضوعميباشد. از سوي ديگر اقتصاد مقاومتي در ادامه راه و در برنامهريزيهاي آتي نيز بايد سرلوحه امور قرار گيرد. چرا كه محورهاي اصلي اقتصاد مقاومتي شامل:
ü مهار سوداگری و فساد
ü مردمیسازی اقتصاد
ü خلاصی از وابستگی به درآمد نفت
ü اولویتبندی شرکای تجاری ایران
ü اولویت تولید بر واردات و خرید کالای داخلی
اصولي است كه همواره، چه در دوران تحريم و چه در دوران پس از تحريم، داراي اهميت فراوان بوده و از اولويتهاي كشور در برنامهريزيهاي راهبردي است. بنابراين سياستهاي اقتصاد مقاومتي در دوران پس از تحريم به قوت خود باقي بوده فقط ميبايست برنامهريزيهاي عملياتي در مسير دستيابي به آن با توجه به تغييرات شرايط محيطي به روزآوري و اصلاح گردد.
[1] Middle east
[2] Geopolitics
[3] Economics field
[4]Joint Comprehensive Plan of Action
[5]Acquisition
[6]Road Map
[7] Joint Venture
[8] Win-Win game