تئوری مرد دیوانه؛ استراتژی مرد عاقل!

صنعت حمل و نقل آنلاین: برای نجات اقتصاد به رودخانه‌ای آرام احتیاج داریم که آهسته و پیوسته چرخ زندگی مردم و فعالین اقتصادی را بچرخاند و به‌پیش ببرد. سیل‌های خانمان‌برانداز چه در سطح منطقه و چه در داخل کشور، با برجام و بی برجام اقتصاد بیمار ما را بیش از گذشته زیر فشار خود قرار می‌دهد. صدای پای آشوب در خاورمیانه بازهم به گوش می‌رسد. البته این صدا برای ما تازگی ندارد و سال‌هاست که بازیگران سیاست، این منطقه را به عرصه شطرنج خود تبدیل کرده‌اند؛ اما مهم‌تر از اینکه حریف ما کیست؛ این نکته است که این شطرنج پرآشوب را چگونه بازی خواهیم کرد؟

آیا تمام رفتارهای نامعقول و عصبی‌ ترامپ واقعی است یا تنها در نقشی فرورفته است که بیش از چهار دهه پیش توسط هری کسینجر طراحی شد. این رفتارهای کودکانه و پرخاشگرانه که در تضاد کامل با ایده‌های اقتصادی و سیاسی است آیا خاستگاهی فردی دارد یا سناریویی برای پیش برد هدف‌هایی  مهم‌تر  است؟ پاسخ به این سؤالات می‌تواند آغازی برای یک بازی متفاوت باشد.

پیش از هر چیز باید بدانیم که اقتصاد آمریکا اقتصادی نظامی است و بزرگ‌ترین منافع اقتصادی آن درفروش تسلیحات نظامی به کشورهایی است که آن‌ها را از یک دشمن فرضی ترسانده است. گفتمان امروز رئیس‌جمهور آمریکا نیز برگرفته از همین سیاست و دیدگاه جمهوری‌خواهان آمریکایی است که بر مبنای سیاستی بدون تسامح، پوپولیست و سخت‌گیرانه با مخالفان برای حفظ قدرت سیاسی و اجرایی استقراریافته است. این سیاست هر بار تصویرسازی‌هایی برای جامعه، چهره جدیدی به خود می‌گیرد مانند مبارزه با تروریسم، گسترش حقوق بشر، مقابله با تهدیدهای بین‌المللی و یا مبارزه با قاچاق مواد مخدر در سطح جهانی و…

اولین رئیس‌جمهوری که استراتژی مرد دیوانه را در پیش گرفت «ریچارد نیکسون» بود که در دهه شصت میلادی با سیاستگزاری «هری کسینجر» چهره‌ای ترسناک از خود نشان داد تا کشورهای بلوک شرق را در بازی تسلیحات نظامی برای جنگ سرد نگه دارد.

اما آیا این سیاست در مورد ایران نیز نتیجه‌بخش است؟ آیا ما نیز همچون بسیاری کشورها در تاروپود این بازی جدید گرفتار می‌شویم؟ برجام برای ما فرصت‌های بسیاری به همراه داشت. چرخش نگاه جهانی، پذیرفتن ایران به‌عنوان یک شریک اقتصادی و سیاسی در جهان، تغییر رویکرد و نگرش کشورهای جهان همچنین اجماع بر سر ادامه همکاری با ایران در تمامی زمینه‌های اقتصادی و سیاسی و غیره. عملاً پیش برد اهداف اقتصادی آمریکا همراه با ایران هراسی در سطح منطقه با چنین قراردادی دیگر امکان‌پذیر نبود. از همین رو ترامپ با انتخاب دوباره استراتژی «مرد دیوانه آمریکا» تلاش کرد این توافق چندجانبه را بر هم بزند.

در طی این سال‌ها در سایه نگرش‌های عالمانه و دوراندیشانه رهبر معظم انقلاب تمامی این تلاش‌ها ناکام مانده است. در سال‌هایی که آمریکا بر طبل جنگ تمدن‌ها می‌کوبید، ایران ایده گفتگوی تمدن‌ها را مطرح کرد. هنگامی‌که آمریکا تلاش می‌کرد تمامی فعالیت‌های هسته‌ای ایران را به ساخت بمب اتم ربط بدهد، مقام معظم رهبری فتوای حرام بودن سلاح اتمی را چون سدی محکم در مقابل آن‌ها قراردادند. زمانی که آمریکا ایران را متهم به فرار از مذاکره می‌کرد، مردان عرصه سیاست پشت میزهای مذاکره نشستند. حتی امروز در مقابل با رفتار پرخاشگرانه آمریکا درهای گفتگو را باز گذاشتند تا مردان سیاست ایران تا آنجا که می‌توانند با شرق و غرب به گفتگو بنشینند و برای احقاق حقوق مردم ایران با زبانی صلح‌آمیز تلاش کنند. همین رویکرد روشن، شفاف و صلح‌جویانه اروپا را در تقابل با آمریکا قرار داده است. موضع ایران را در دیوان دادگستری لاهه پرقدرت نموده است. اکنون رئیس‌جمهور آمریکا که می‌داند تنها مانده در تلاش برای تحریک و ایجاد تنش در رفتار و گفتار مردان سیاسی ماست تا از آن مستمسکی برای یارگیری در سطح جهانی بسازد.

رفتارهای سیاسی به‌صورت دومینو وار تأثیر خود را بر اقتصاد کشور و به‌خصوص اذهان فعالین اقتصادی می‌گذارند. دولت آمریکا تلاش داشت با نشان دادن فضایی ترسناک و استفاده از تحریم ها، تمامی شرکت‌های بزرگ و کوچک را مرعوب کند. شاید تا حدودی هم موفق شده باشد؛ اما نباید فراموش کنیم که پیش‌ازاین نیز تحریم‌ها وجود داشتند و اقتصاد با همکاری شرکت‌های متوسط وکوچک به راه خود ادامه می‌داد. گرفتار شدن در تار پود بازی‌های لفظی رئیس‌جمهور آمریکا که سعی در ایجاد فضای رعب و وحشت و دعوت به جنگ دارد و مقابله به مثل با او خارج از چهارچوب های سیاست بین المللی  باعث از هم پاشیدن اجماع جهانی و ترس همسایه‌های منطقه‌ای ما و دامن زدن به همان ایران هراسی موردنیاز آمریکاست.

ما تاکنون به‌خوبی توانسته‌ایم رفتارها و گفتارهای بین‌المللی کشورمان را در مقابل با آمریکا کنترل و هدایت کنیم. تا امروز سکان این کشتی در دستان ما بوده است. اکنون نیز زمان آن رسیده تا تئوری مرد عاقل ایران را در مقابل مرد دیوانه آمریکا قرار دهیم و بکوشیم تا با ایجاد ثبات اقتصادی و سیاسی در داخل کشور با تکیه‌بر سرمایه‌های ملی و سرمایه‌گذاران ایرانی این دوران سخت را پشت سر بگذاریم. اگر آمریکا موفق شد بخشی از سرمایه‌گذاران خارجی را از سرمایه‌گذاری در ایران منصرف کند ما با دامن زدن به صحبت‌های نا معقول و بچه‌گانه او سرمایه‌گذاران ایرانی را از وطن خود آواره نکنیم. بسیاری از کارآفرینان و سرمایه‌گذاران برای حفظ سرمایه خود در حال کوچ به کشورهای همسایه هستند. اکنون زمان آن است که با بها دادن به توانایی سرمایه‌گذاران داخلی برای ایجاد فضای آرامش اقتصادی در کشور بکوشیم. در شرایط حساس کنونی دولت نیز باید در کنار کارآفرینان داخلی بایستد و مبارزات اقتصادی با رانتها و فسادها را بیش از گذشته دنبال کند. بخشی از نابه سامانی و تنش اقتصادی امروز ما هیچ ارتباطی با مسائل تحریم ها ندارد بلکه ناشی از فسادهای داخلی و تسهیلاتی است که بدون وثیقه مناسب به افراد داده و توسط آنان از کشور خارج می شود. کنترل همه جانبه و مبارزه با فساد در کشور می تواند این پیام را به خارج از مرزها برساند که اقتدار دولت ایران به سادگی قابل تزلزل نیست و شاید این پیام قدرتمند ما را از پاسخ به بسیاری از تهدید ها بی نیاز کند.

آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری جامعه ما نیازمند آن است ایجاد یک ثبات نسبی در سایه تعامل با سایر کشورهای باقی‌مانده در برجام است. امریکا تنها کشوری نبود که با ما پای میز مذاکره نشست و نباید فراموش کنیم که بیش از نیمی از جهان پشت سر ما ایستاده‌اند. در چنین زمانی استفاده از گفتارها و رفتارهایی که مقررات بین‌المللی را نقض کند، باعث از هم پاشیدن این اجماع جهانی به نفع ایران خواهد شد. نباید فراموش کنیم که اگرچه سیاست چون مغز یک کشور عمل می‌کند اما این اقتصاد است که با ضربان خود یک جامعه را زنده نگه می‌دارد. جامعه‌ای که اقتصادش هرروز دستخوش تلاطم و ترس باشد، چون جسمی نحیف رو به انحطاط می‌رود. سیاست سالم اقتصاد سالم به دنبال می‌آورد. همه می‌دانیم که بستن درها و گرفتن امکان گفتگو تنها به بیماری‌ها و فسادهای اقتصادی دامن می‌زند. اکنون زمان تلاش برای گشودن درها و فشردن دست کسانی است که حاضر به دادن هزینه برای اثبات استقلال خود در مقابل آمریکا هستند.

تازه‌های کسب و کار