اشک‌ها و لبخندها در هوانوردی تجاری کشور

صنعت حمل و نقل آنلاین: متاسفانه نگاه تخیلی ایده آلیستی و صرفا توسعه‌ای تصمیم‌گیران به آینده کشور بدون برنامه‌ریزی صحیح و در نظر گرفتن واقعیت‌های پیرامونی و یا کمترین توجه به اولویت‌های مهمی نظیر تحکیم زیر ساخت‌های موجود و خصوصا در شرایط افزایش محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های ناشی از تحریم‌ها در منابع و امکانات باعث گردیده تا فاصله لبخند شعف از پیروزی تا اشک‌های افسوس و حسرتمان به ساعت برسد. ماهواره ملی وزارت ارتباطاتمان به مدار نرسیده، بارش نعمت برف بدل شد به بلا و هرگونه ارتباطی حتی مخابراتی در گیلانمان را برای چند روز قطع کرد. ذوق کم وصف انتقام سخت از دشمنی دیرینه، ختم به غم جانگداز و فاجعه سقوط هواپیما شد و نهایتا شادی بهمن پیروزی هم که به اشک اسفند اپیدمی انجامید.

اگر بخواهیم برای یک «بحران ملی» تعریف ساده در همریختگی و یا از هم‌گسیختگی اقتصادی، اجتماعی و یا سیاسی خارج از ظرفیت انطباقی جامعه و نیازمند تخصیص بخش اعظمی از توان دولت، کنار همت و تلاش آحاد مردم یا حتی جذب کمک‌های بین‌المللی برای بازتوانی جامعه و رفع یا کاهش حداکثری تبعات در نظر بگیریم، درست یا غلط از نظرات و عملکرد مسئولین امر کاملا مشخص است که تاکنون شیوع بیماری کرونا در کشور، یک بحران واقعی تلقی نشده و نهایتا آن را یک رخداد یا حادثه محسوب می‌کنند.

اما درمقیاس‌های کوچکتر و بالاخص در صنعت هوانوردی تجاری و گردشگری کشور، همین رخداد یا حادثه با هر تعبیر و تعریفی، به صورت صد‌در‌صد یک بحران تمام عیار است که این بدن نحیف شده از تحریم و سومدیریتی اگر مرحله نخست و شوک‌های اولیه را تاب آورد هم، باید منتظر موج‌های سهمگین بعدی و ضربه‌های محکمتر و مردافکن اقتصادی باشد. مضاف اینکه هوانوردی تجاری کشور به لحاظ سوء تدبیرهای مکرر اخیر، نه تنها سرمایه واقعی خود یعنی پشتوانه مستحکم اقبال مردم و اطمینان مخاطب را از دست داده است بلکه انگشت اتهام اذهان عمومی با عنوان مسبب این بحران هم مستقیما به سوی خود دارد.

نتیجه بی تفاوتی به‌نظرات مخاطبین هوانوردی تجاری ایران

متاسفانه خیلی پیشتر در صنعت هوانوردی تجاری کشور، وجود بوروکراسی سنگین و رانت در یک بازار غیر‌رقابتی انحصاری، عدم توجه به واقعیات پیرامون و تحولات جهانی توسط متولیان امر و نیز کم اطلاعی و مشورت‌ناپذیری جمع تاثیرگذاری از مدیران فعال این حوزه در کنار ضعف در ایجاد ارتباطات موثر و دو سویه با مراکز دانشگاهی و مجامع علمی پژوهشی کشور بستر مناسبی را برای آسیب‌پذیری صد چندان از بحران اخیر مهیا ساخته بود. بدتر از همه این پیش زمینه‌ها آنکه سکان هدایت و نظارت بر رکن اصلی این صنعت، یعنی امنیت‌و‌ایمنی را به دست اشخاصی سپرده‌ایم که چه در زمان تصدی پست مدیر عاملی یکی از مهم‌ترین خطوط هوایی کشور و چه در زمان ریاست به‌ظاهر مادام‌العمر بر سازمان متولی امور صنعت هوانوردی کشور، چندین سانحه سقوط منجر به کشته‌شدن تعداد کثیری از هموطنانمان را در پرونده افتخارات خود دارد. همچنین فارق از پرونده‌های باز قضایی این مدیران مسئولیت‌ناپذیر عاشق خدمت، شاهد بودیم که با سوء رفتارهای غیر‌حرفه‌ای جهت‌دار خود در قبال حوادث هوایی اخیر، بجای مدیریت حوادث جهت جلوگیری از ایجاد بحران، خود یک تنه عامل وقوع بحران شدند. اما از میان کلیه معضلات و نقاط ضعف نا مرتبط با تحریم‌ها در این صنعت، پاشنه آشیل عدم توجه به مخاطب بوده که نتیجه توسعه همان بازار غیر رقابتی و تبدیل سوبسیدها و کمک‌های دولت به منبع اصلی درآمد ایرلاین‌ها است.

برای درک بهتر این مطلب بد نیست به کمی قبل تر برگردیم و مقایسه مختصری از خواست مخاطبین این صنعت در مقابل نحوه تفکر و عملکرد مدیران این حوزه داشته باشیم. امسال مشاورین بین المللی Qualtrics در یک تحقیق با عنوان (فهرست درد ایرلاین‌ها) به‌بررسی مهمترین عوامل نا‌امیدی مشتریان از خطوط هوایی پرداخت و در آن نسبت به نظر‌سنجی جمعیت 1700 نفر ی از مسافران هوایی اقدام نمود. بر اساس این تحقیق، عوامل چمدان‌های گمشده (39٪)، هزینه‌های پنهان در بلیت و خدمات (38٪) و پروازهای لغو شده (35٪) سه مورد از پنج دلیل برتر برای مسافران سفرهای هوایی است تا هرگز با یک شرکت هواپیمایی دو بار پرواز نکنند. رفتار غیر‌دوستانه خدمه پروازی (25٪) و سرویس‌های بهداشتی کثیف (25٪) چهارمین و پنجمین شاخص در این نظر سنجی بودند. از دیگر عوامل نارضایتی مسافران می‌توان به خدمات ضعیف در پرواز، مسافران مست و یا بد‌بو و کودکان پر سر و صدا اشاره کرد.

تازه‌های کسب و کار