چرا دولت وارد گردشگری الکترونیک نمی­ شود؟

صنعت حمل و نقل آنلاین: در دنیای امروز شاهد انقلابی عظیم در فنون ارتباطی و اطلاعاتی هستیم. فنونی که مبتنی بر زبان دیجیتال است و بنیادهای مادی جهان را چنان دگرگون ساخته است که هیچ­گونه انزواگزینی و کناره‌گیری را برنمی‌تابد. در این دوره مدیریت بخش‌های مختلف حوزه گردشگری با روش‌های سنتی و به شکل گذشته می­تواند لطمه­های جبران­ناپذیری به صنعت گردشگری کشور وارد بیاورد. به همین دلیل است که امروزه دنیا با این موج هم قدم شده و به گردشگری مجازی روی آورده است.

در دنیای پیشرفته کنونی که شبکه­های مجازی و غول­های نرم­افزاری، سبک زندگی افراد را تغییر داده­اند، می­توانیم شاهد دگرگونی­های تازه­ای در صنعت گردشگری باشیم. در همین ارتباط و برای آگاهی بیشتر از روند توسعه گردشگری الکترونیک در کشور با اشکان بروج، فعال و متخصص گردشگری دیجیتال و مدرس و مشاور گردشگری و هتلداری گفتگویی داشتیم:

 

در ایران گامی در حوزه گردشگری مجازی برداشته نشده است

گردشگری مجازی چیست و به نظر شما در این حوزه چه اقدامات موثری در کشور صورت گرفته است؟

گردشگری الکترونیک در نگاه اول به سایت­های گردشگری و اپلیکیشن­هایی گفته می­شود که افراد از طریق آن و به وسیله اینترنت و شبکه­های مجازی بتوانند به مقاصد توریستی و تفریحی سفرکرده و از آن محل دیدن کنند.

ولی در حقیقت و در تعریفی فراتر، گردشگری الکترونیک یعنی تمامی فرآیندها، رویه‌ها و روندهای حوزه گردشگری را در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات و به صورت آنلاین و با ابزارهای الکترونیکی به گردشگران ارایه دهیم. مثلا اقداماتی نظیرE-VISA  (ویزای الکترونیک)،E-TICKET  (بلیط­های الکترونیک)،E-MANEGMENT  (مدیریت الکترونیک)، E-RECRUIT (استخدام الکترونیک)، E-CONTENT (محتوای الکترونیک) و …. را در حوزه گردشگری به وجود آورد.

دنیای مجازی دنیای بسیار بزرگ و قابل دسترسی است به همین دلیل نخبگان و نظریه­پردازان تلاش کرده­اند که کسب و کارهای بزرگ گردشگری را نیز به صورت بخشی از E-TOURISM در بیاورند. در گردشگری الکترونیک برخلاف برخی از عقاید و نظریات، باید گفت مزایای آن بسیار بیشتر از معایب آن است.

باید به این نکته توجه داشت که خون حیات­بخش صنعت گردشگری در حال حاضر تنها از طریقE-TOURISM  و ارایه تجارت الکترونیک در گردشگری مهیا می­شود و سازمان گردشگری ما به خاطر نگاه سطحی که به گردشگری الکترونیک داشته است، نتوانسته وارد این عرصه شود.

در سال­های اخیر سازمان گردشگری نه تنها به گسترش گردشگری الکترونیکی کمکی نکرده و زیرساخت­های لازم را فراهم نکرده بلکه با ایجاد محدودیت­های حقوقی از پیشرفت آن در کشور نیز جلوگیری به عمل آورده است.

در سال 1391، به روسای سازمان گردشگری توصیه کردیم که باید با تکنولوژی نوین و با استفاده از صنعت گردشگری مجازی پیش رفت به این دلیل که گردشگری الکترونیک تنها راه رشد و پیشرفت سازمان است اما متاسفانه به دلیل کوته‌بینی کارشناسان و فرهنگ سنتی نشست کرده بر این سازمان، نظریات ما را نپذیرفتند و به مسیر خود ادامه دادند.

آیا گردشگری الکترونیکی می­تواند موجب حذف دفاتر خدمات مسافرتی شود؟

آژانس­ها و تورهای گردشگری با موج جهانی پیش رفته­اند و هم اکنون از سیستم­های آنلاین و مجازی استفاده می­کنند. گرایش مردم نیز به استفاده از سیستم­های آنلاین خوب بوده است به گونه­ای که مسافران از طریق گردشگری مجازی، رزرو هتل­ها، هواپیماها و … را انجام می­دهند و نیازی نمی­بینند که مانند گذشته به ثبت نام و خرید حضوری بپردازند.

در تمام دنیا نیز مردم به همین گونه عمل می­کنند. آژانس­های مسافرتی سنتی در حال از بین رفتن هستند و آژانس­های آنلاین OTA (online travel agency) جایگزین شده­اند. باید توجه داشت که این موجی است که تمام افراد را با خود همراه­ می­کند. با نگاهی درست‌تر، آژانس‌ها برای زنده ماندن باید با موج جدید فناوری همراه شوند و استراتژی‌های خود را تغییر بدهند.

عملکرد استارت­آپ­هایی که در زمینه گردشگری فعال شده­اند، چگونه است؟ آیا تضمینی برای بقای این سیستم وجود دارد؟

اطمینان و اعتماد به سیستم گردشگری دیجیتال و استارت­آپ­ها را به اشکال مختلف می­توان تعریف کرد. در این عرصه همواره افرادی پیشرو و پیشگام هستند که وارد جریان نو می­شوند و آن را آزمایش می­کنند و افرادی نیز پیرو هستند و از تجارب افراد پیشرو بهره می­برند. به همین خاطر گفته می­شود که اعتماد به استارت­آپ­ها، مرحله به مرحله و فرد به فرد صورت می­گیرد. اعتماد ما به شکل انتقال فردی یا هرم مانند است. در واقع همان گروه پیشرو هستند که ضامن پیشرفت یک استارت­آپ می­شوند.­ استارت­آپ­ها همان کسب­وکارهای نوپایی هستند که در بستر الکترونیکی شروع شده و مردم را جذب خود می­کنند و اقدامات سنتی و کهنه را از میان برمی­دارند. البته نباید از این نکته غافل ماند که80 تا90 درصد استارت­آپ­ها قبل از ورود به جامعه، از بین می­روند. تفاوت اصلی میان استارت آپ و کسب و کار در این است که انتهایی مشخص و قطعی را نمی­توان برای آن ترسیم کرد.

“اوبر” یکی از این استارت­آپ­ها بود که از سال 2013 در جهان به وجود آمد و بیان کرد که چرا ماشین­ها باید بیهوده در خیابان­ها باشند؟ و چرا فقط باید تاکسی­ها برای جابه­جایی مردم اقدام کنند؟ این تفکر بر این اساس شکل گرفت که از این طریق می­توانیم هم هزینه­ها و هم آلودگی­ها را کاهش بدهیم و هم اشتغال‌زایی ایجاد کنیم و این یک راه حل اساسی برای جوامع بود.

بعد از 4 یا 5 سال اسنپ وارد ایران ­شد و دقیقا همان کار “اوبر” را انجام داد. با وجود مخالفت شهرداری و شرکت­های تاکسیرانی، این کسب و کار تازه رونق گرفت و به تدریج جامعه دریافت که نمی­تواند با این موج مقابله کند.

استارت­آپ­ها همواره روی موج فناوری فعالیت می­کنند. به این صورت که نیاز جامعه را مشاهده کرده و پس از آن به طراحی و ساخت سیستم­­های جدیدی به عنوان راه‌حل برای مشکلات و نیازهای جامعه می­پردازند. البته همیشه ساخت سیستم­های الکترونیکی و مجازی مد نظر نیست، گاهی ممکن است که یک وسیله جدید الکترونیکی را اختراع کنند یا راهبردی غیر الکترونیکی، که به پیشبرد و توسعه گردشگری کمک می­کند.

در واقع استارت­آپ­ یک تفکر و یک جامعه انسانی است که البته باید آن را در شرایط زمانی و مکانی مناسب آن پیش برد. مهم­ترین چیزی که در استارت­آپ­ها به آن توجه می­شود این است که یکی از نیازهای جامعه را مرتفع کند. نداشتن پشتوانه مالی، انتخاب افراد هم­گروهی اشتباه، نیازسنجی­های نادرست، ارایه زمان و مکان نامناسب و نداشتن بودجه تبلیغات و… دلایل اصلی شکست استارت­آپ­ها به شمار می­آید.

در گزارشی آمده بود که سازمان گردشگری نیز “تی نماد” را معرفی کرد، آیا این مجوز کارایی لازم را داشت؟

سازمان گردشگری “تی­نماد” را به وسیله افراد ناآشنا به ملزومات کسب و کارهای الکترونیک و گردشگری ایجاد کرد و در همین راستا قانونی را بنا نهاد که تمام سازمان­های گردشگری مجازی تا زمانی که به “تی­نماد” متصل نشده­اند، نمی­توانند فعالیت کنند و فیلتر می­شوند. این تصمیم موجب انجام یک سری اقدامات بروکراسی بیهوده شده و در نهایت “تی­نماد” نیز کاملا منحل شد. این اقدام سازمان، تنها به آژانس­ها و افرادی که در این حوزه فعال بودند ضربه زد.­ استارت­آپ‌ها در حقیقت واسطه­های کنونی را از میان می­برند و واسطه­های نو و هوشمندی را جایگزین می­کنند.

دولت در زمینه گردشگری الکترونیکی چه اقداماتی را می­تواند انجام بدهد؟

بخش وسیعی از بدنه گردشگری برعهده دولت است. به همین خاطر دولت الکترونیک ایجاد شد و دولت موبایلی نیز در راه است که تمام کارها در موبایل­ها انجام شود. هم اکنون دولت الکترونیک به مرحله­ای رسیده که مردم آن را می­شناسند. مالیات ها از طریق “تکسا” پرداخت می­شود، بیمه­ها به زودی آنلاین می­شود. قبض­های تلفن ­نیز دیگر به صورت کاغذی صادر نمی­شود. این اقدامات مفیدی بوده که در جهت الکترونیکی کردن سیستم­های دولتی صورت گرفته است.

باید در نظر داشت اقدامات الکترونیکی که انجام می­شود زمان­بر است و نیاز به جا افتادن فرهنگ آن دارد تا کاربردی و اجرایی شود. مثلا سال­ها پیش فردی وارد خرید و فروش الکترونیکی شد و “دیجی­کالا” را به وجود آورد و به این شکل فرهنگ خرید کالاهای الکترونیکی در کشور شکل گرفت. یکی از چالش­های اساسی که در خصوص گردشگری الکترونیک وجود دارد، ایجاد بسترهای فرهنگی مناسب است. به طور مثال در گذشته کار کردن با دستگاه پوز، یک فعالیت غیرعادی و غیرمرسوم بود ولی هم اکنون به جایی رسیده­ایم که تمام خرده­فروش­ها نیز از این دستگاه استفاده می­کنند. به همین خاطر است که معتقدیم اقداماتی این­چنینی و الکترونیکی و اینترنتی نیاز به زمان و فرهنگ­سازی دارد.

البته سرعت فرهنگ­سازی در این زمینه خیلی بالاست. سال­هاست که در زمینه بستن کمربند برای سرنشینان، تبلیغ شده ولی هنوز آمار افرادی که به علت نبستن کمربند آسیب می­بینند یا جان خود را از دست می­دهند بسیار بالاست ولی فرق تکنولوژی با ابزار دیگر در این است که افراد مجبور به استفاده از آن هستند و سود و ضرر آن را به سرعت مشاهده می­کنند.

البته نباید از این نکته غافل شد که یکی از نقاط ضعف گردشگری در ایران، تبادلات ارزی است چون افراد باید پول نقد با خود حمل کنند. بسیاری از گردشگران ریسک حمل پول نقد را نمی­پذیرند و به همین خاطر است که می­گوییم در زمینه گردشگری، سیستم­های الکترونیکی یک ناجی هستند.

مدت­هاست که مردم با گردشگری الکترونیک هماهنگ شده­اند و بیشتر اطلاعات خود را از طریق همین سیستم مجازی به­دست می­آورند، آیا می­توان گردشگری دیجیتال را جایگزین گردشگری تجربی و فیزیکی کرد؟ 

تجربه­سازی یکی از اقداماتی است که هیچ وقت نمی­توان آن را الکترونیکی یا مجازی کرد. شما شاید از طریق  VRو AR، که همان واقعیت مجازی و واقعیت افزوده است و با زدن عینک بتوانی در جهان سفر کنی. یعنی سیستم مجازی تمام اطلاعات مکان­های تاریخی را از لحاظ فیزیکی به شما نمایش می­دهد ولی هیچ وقت نمی­تواند آن حس و تجربه­ای را که از حضور در تخت جمشید یا موزه گلستان یا گلاب­گیری کاشان به­دست می­آورید، به شما انتقال دهد بنابراین واقعیت مجازی و دنیای واقعی باید مکمل هم عمل کنند. یعنی آن VR (واقعیت مجازی) انگیزه­ای به افراد می­دهد که سفر کنند. در واقع باید در نظر داشته باشیم که سیستم­ الکترونیکی یک ابزار است و به همین خاطر است که اصرار داریم تا بیان کنیم که E- TOURISM جایگزین گردشگری نیست بلکه تنها راهی است که به توسعه گردشگری کمک می­کند.

خوشبختانه در موزه­های خصوصی از IT استفاده­های درستی شده است. به طور مثال در موزه ملک، از تکنولوژی به بهترین شیوه استفاده می­شود به­گونه­ای که بازدید مجازی یا نمایشگاه­های مجازی را ایجاد کرده­اند. این اقدام باعث جذابیت موزه شده چون موزه یک مکان مرده است که می­توان با استفاده از این ابزار روح و نشاط جدیدی به آن بخشید.

فراهم­سازی زیرساخت­ها و امکانات لازم برای تجهیز موزه­ها و مکان­های تاریخی و خصوصی در تهران، اصفهان و شیراز آغاز شده ولی متاسفانه استفاده از تکنولوژی را نمی­توان در تخت جمشید که نماد ایران است مشاهده کرد.

تکنولوژی در جهان به گونه­ای است که افراد وقتی به جاهای دیدنی می­روند بتوانند از تکنولوژی واقعیت افزوده بهره ببرند. مثلا وقتی به چهلستون می­رویم در همان لحظه بتوانیم شکل قدیمی و تفسیر ستون­ها و نقاشی‌های آن را از طریق گوشی همراه مشاهده کنیم و به گذشته این بنای تاریخی پی ببریم. این­ها ابزارهایی هستند که به گردشگری کمک می­کنند و نباید با دیدگاه جایگزینی به آنها نگاه کرد.

گردشگری دیجیتال از چه زمانی در اروپا رایج شد؟

در کشورهای اروپایی از سال 2000 استفاده از امکانات و وسایل دیجیتالی در زمینه گردشگری رواج یافت و سال2010 اوج استفاده از این امکانات بود. ما از کشورهای اروپایی در این زمینه 20 تا 25 سال عقب­تر هستیم.

متاسفانه در حال حاضر در ایران هنوز یک سایت گردشگری مناسب نداریم. البته سازمان در راستای گردشگری مجازی سایتی طراحی کرده که متاسفانه هیچ گونه امکاناتی را در اختیار گردشگران قرار نمی­دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

مطالب رپورتاژ